Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 203 (4 milliseconds)
English
Persian
demand
درخواست مطالبه
demanded
درخواست مطالبه
demands
درخواست مطالبه
Other Matches
claim for indemnification
ادعای تضمین خسارت مطالبه پرداخت خسارت مطالبه پرداخت غرامت
request modify
درخواست تصحیح دارم درخواست تغییر میکنم
trover
دعوی مطالبه قیمت مال مغصوب دعوی مطالبه قیمت مال مورد استفاده بلاجهت
call-ups
درخواست شناسایی شبکه درخواست اعلام شناسایی درشبکه حاضر و غایب کردن ایستگاههای بی سیم
call up
درخواست شناسایی شبکه درخواست اعلام شناسایی درشبکه حاضر و غایب کردن ایستگاههای بی سیم
call-up
درخواست شناسایی شبکه درخواست اعلام شناسایی درشبکه حاضر و غایب کردن ایستگاههای بی سیم
requisition
درخواست کردن درخواست وسایل
requisitioning
درخواست کردن درخواست وسایل
excess demand
درخواست بیش از حد درخواست اضافی
requisitions
درخواست کردن درخواست وسایل
requisitioned
درخواست کردن درخواست وسایل
call mission
درخواست پشتیبانی فوری هوایی ماموریت هوایی طبق درخواست
claimed
مطالبه
claim
مطالبه
demands
مطالبه
demand
مطالبه
demanded
مطالبه
claims
مطالبه
claiming
مطالبه
requistioner
قسمت درخواست کننده تهیه کننده درخواست
demand
مطالبه کردن
charge
مطالبه بها
demands
مطالبه کردن
claims
مطالبه کردن
demand note
مطالبه نامه
claim
مطالبه کردن
claiming
مطالبه کردن
charges
مطالبه بها
claimable
قابل مطالبه
asked
<adj.>
<past-p.>
مطالبه شده
exaction
مطالبه بزور
claimant
مطالبه کننده
unclaimed
مطالبه نشده
demanded
مطالبه کردن
demanded
<adj.>
<past-p.>
مطالبه شده
claimed
<adj.>
<past-p.>
مطالبه شده
demandable
قابل مطالبه
energy demand
مطالبه انرژی
exactable
قابل مطالبه
undercharge
کم مطالبه کردن از
omittance is no quit tance
مطالبه نکردن
demander
مطالبه کننده
claimed
مطالبه کردن
to call in
مطالبه کردن
demand
مطالبه تقاضا کردن
exacts
بزور مطالبه کردن
exacted
بزور مطالبه کردن
demands
مطالبه تقاضا کردن
exigible
خواستنی مطالبه کردنی
unasked
مطالبه نشده ناپرسیده
exact
بزور مطالبه کردن
demanded
مطالبه تقاضا کردن
to make a demand on somebody
مطالبه کردن از کسی
claim under a guarantee
مطالبه تحت ضمانتنامه
claim guarantee form
مطالبه پرداخت ضمانتنامه
exact
عین به زور مطالبه کردن
exacted
عین به زور مطالبه کردن
exacts
عین به زور مطالبه کردن
time deposits
مطالبه نقدی موجل از بانک
buyer's option to duble
مقداربیشتری از مبیع مطالبه کند
seller's option to duble
از مقدار مبیع کم یا ثمن بیشتری مطالبه کند
pray in aid
دعوی مطالبه منافع ناشی ازمحتویات یک سند
requested
درخواست اماد کردن درخواست کردن
requests
درخواست اماد کردن درخواست کردن
requesting
درخواست اماد کردن درخواست کردن
fire call
درخواست اتش توپخانه درخواست اتش
request
درخواست اماد کردن درخواست کردن
property in action
مال قابل مطالبه از طریق قانونی مالکیت مورد حمایت قانون
things in action
اموالی که بالفعل در تصرف شخصی نیستند ولی نسبت به ان ها حقی دارد ومیتواند از طریق طرح دعوی ان ها را مطالبه کند
postulates
درخواست
requisitions
درخواست
postulated
درخواست
requisitioning
درخواست
suit
درخواست
requisition
درخواست
requisitioned
درخواست
postulating
درخواست
postulate
درخواست
indents
درخواست
claim
درخواست
claimed
درخواست
claiming
درخواست
claims
درخواست
d. of a request
در درخواست
indenting
درخواست
on request of which
[at his request]
به درخواست او
suits
درخواست
tender
درخواست
imploration
درخواست
indent
درخواست
suited
درخواست
tendering
درخواست
tenderest
درخواست
enquiry
درخواست
demands
درخواست
requistion for money
درخواست
demanded
درخواست
applications
درخواست
requested
درخواست
solicitation
درخواست
supplication
درخواست
tendered
درخواست
request
درخواست
requesting
درخواست
application
درخواست
requests
درخواست
appeal
درخواست
appealed
درخواست
appeals
درخواست
demand
درخواست
use and occupation
عنوان دعوی که مالک علیه مستاجری که پس از انقضاء مدت اجاره ازملک استیفاء منفعت کردن به منظور مطالبه اجرت المثل این انتفاع و تصرف اقامه میکند
rrayer
درخواست التماس
excess demand
درخواست مازاد
stock requisition
درخواست کالا
at the request of
به خواهش
[به درخواست]
d. note
درخواست پرداخت
toa for a job or position
درخواست کارکردن
declaration of intention
درخواست تابعیت
demand code
رمز درخواست
demandant
درخواست کننده
document number
شماره درخواست
supplicate
درخواست کردن
supervisor request
درخواست نافر
fire message
درخواست اتش
put in for something
<idiom>
درخواست چیزی
speak for
<idiom>
درخواست کردن
asking and ordering
درخواست و سفارش
request signal
علامت درخواست
purchase requisition
درخواست خرید
requisition line
خط درخواست اماد
requisition number
شماره درخواست
pleader
درخواست دادن
to g. any one's request
درخواست کسیراپذیرفتن
materials requisition
درخواست مواد
to make an application
[to apply]
درخواست کردن
on call
بنا به درخواست
writ of subpoena
برگ درخواست
plead with
درخواست کردن
round robin
درخواست کتبی
demand
درخواست کردن
inquiries
اسستسفار درخواست
apply
درخواست دادن
apply
درخواست کردن
entreat
درخواست کردن
entreated
درخواست کردن
entreating
درخواست کردن
entreats
درخواست کردن
applies
درخواست کردن
applies
درخواست دادن
pray
درخواست کردن
prayed
درخواست کردن
praying
درخواست کردن
asked
<adj.>
<past-p.>
درخواست شده
claimed
<adj.>
<past-p.>
درخواست شده
demanded
<adj.>
<past-p.>
درخواست شده
solicit
درخواست کردن
solicited
درخواست کردن
soliciting
درخواست کردن
solicits
درخواست کردن
implore
درخواست کردن از
implored
درخواست کردن از
implores
درخواست کردن از
imploring
درخواست کردن از
request
درخواست می کنم
applying
درخواست دادن
requested
درخواست می کنم
applying
درخواست کردن
requesting
درخواست می کنم
demanded
درخواست کردن
requests
درخواست می کنم
demands
درخواست کردن
prays
درخواست کردن
applicant
درخواست کننده
applicant
درخواست دهنده
applicants
درخواست دهنده
applicants
درخواست کننده
inquiry
اسستسفار درخواست
appeal for tenders
درخواست مزایده
application form
برگ درخواست
applicator
درخواست کننده
basic requisition number
درخواست ابتدایی
basic requisition number
درخواست اولیه
call for fire
درخواست اتش
to deny somebody a wish
درخواست کسی را رد کردن
on request
وقتی که درخواست بشود
to ask too much
بیش از حد درخواست کردن
to apply for leave
درخواست مرخصی کردن
by popular
[demand]
request
درخواست توده پسند
to solicit an office
درخواست ازیک شرکت
on application
در زمان
[حالت]
درخواست
to reject
[refuse]
an application
درخواست نامه ای را رد کردن
to grant an application
درخواست نامه ای را پذیرفتن
to a oneself for help
درخواست کمک کردن
indenting
سفارش درخواست کردن
on call
اتشهای طبق درخواست
request for price quotation
درخواست مظنه قیمت
repleader
درخواست تجدیدنظر استیناف
requisition
درخواست رسمی کردن
reclama
درخواست تجدید نظر
initial fire request
درخواست ابتدایی اتش
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com