English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 18 (2 milliseconds)
English Persian
atop درروی
Other Matches
normal exit درروی عادی
caption گواهی مندرج درروی سند
captions گواهی مندرج درروی سند
prunt الت بته چسبانی درروی گلدان
neontology بر رسی در جانورانی که درروی زمین مانده اند
oblique projection نمایش اجسامی درروی صفحه بوسیله تصویرمایل
chute سرسره بادی برای فراراضطراری از هواپیما درروی زمین
chutes سرسره بادی برای فراراضطراری از هواپیما درروی زمین
geodesic کوتاه ترین خط ترسیم شده بین دو نقطه درروی سطح
keyholing رقص و جست و خیز گلوله درروی مسیر عدم ثبات مسیرگلوله
on board spares قطعات تعمیراتی موجود درروی یک ناو قطعات موجوددر انبار
wet storage بارگیری روی عرشه کشتی درروی دریا بارگیری دریایی
charging point محل هواگیری و گازگیری درروی هواپیما محل شارژ یاپر کردن گاز
endermic انجه که درروی پوست یا دربین پوست عمل میکند
radar correlation درک وابستگی اطلاعات یاهدفهای موجود درروی صفحه رادار با اطلاعات وهدفهای مورد نظر
carrier air group دو یا چند گردان هوایی که درروی یک ناو مستقر باشند گروه هوایی ناو هواپیمابر
ground readiness اماده باش در روی زمین اماده بودن هواپیماها درروی باند اماده باش زمینی
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com