English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 205 (11 milliseconds)
English Persian
behave درست رفتارکردن
behaved درست رفتارکردن
behaves درست رفتارکردن
behaving درست رفتارکردن
to behave oneself درست رفتارکردن
Other Matches
behaves رفتارکردن
behaving رفتارکردن
behaved رفتارکردن
behave رفتارکردن
take liberties <idiom> دوستانه رفتارکردن
acted رفتارکردن اثرکردن
act رفتارکردن اثرکردن
dolt احمقانه رفتارکردن
dolts احمقانه رفتارکردن
to play the fool احمقانه رفتارکردن
to behave toward رفتارکردن نسبت به
to be down up بسختی رفتارکردن با
egotize خودپرستانه رفتارکردن
to do by رفتارکردن نسبت به
to queen it ملکه وار رفتارکردن
pigs مثل خوک رفتارکردن
pig مثل خوک رفتارکردن
take after <idiom> مثل دیگران رفتارکردن
slam bang بی ادبانه وبا خشونت رفتارکردن
come into one's own <idiom> به خاطر شرایط خوب رفتارکردن
to play the game رعایت قانون راکردن باشرافت رفتارکردن
lord it over <idiom> رئیس بازی درآوردن ،به صورت رئیسبودن ، رفتارکردن
OR function تابع منط قی که وقتی خروجی درست میدهد که یک ورودی درست باشد
intersections تابع منط قی که خروجی آن وقتی درست است که هر دو ورودی درست باشند
intersection تابع منط قی که خروجی آن وقتی درست است که هر دو ورودی درست باشند
meet تابع منط قی که خروجی آن وقتی درست است که هر دو ورودی درست باشند
coincidence function تابع منط قی که وقتی خروجی آن درست است که هر دو ورودی درست باشد
and تابع منط قی که وقتی خروجی آن درست است که هر دو ورودی درست باشد
joined تابع منط قی که اگر هر ورودی درست باشد نتیجه درست میدهد
meets تابع منط قی که خروجی آن وقتی درست است که هر دو ورودی درست باشند
join تابع منط قی که اگر هر ورودی درست باشد نتیجه درست میدهد
joins تابع منط قی که اگر هر ورودی درست باشد نتیجه درست میدهد
disjunction تابع منط قی که در صورتی که ورودی درست باشد خروجی درست تولید میکند
conjunctions تابع منط قی که اگر همه ورودی ها درست باشند درست خواهد بود
conjunction تابع منط قی که اگر همه ورودی ها درست باشند درست خواهد بود
false 1-اشتباه نه درست و نه صحیح . 2-اصط لاح منط قی معادل دودویی مخالف درست
assertion 1-عبارت برنامه از یک قاعده یا قانون 2-قاعدهای که درست است یا درست فرض میشود
union تابع منط قی که اگر هر ورودی درست باشد نتیجه درست خواهد بود
unions تابع منط قی که اگر هر ورودی درست باشد نتیجه درست خواهد بود
either or operation تابع منط قی که وقتی خروجی درست دارد که یک ورودی درست داشته باشد
alternation تابع منط قی که یک خروجی درست را در صورتی که هر یک از ورودی ها درست باشد ایجاد میکند
tempered درست ساختن درست خمیر کردن
temper درست ساختن درست خمیر کردن
tempers درست ساختن درست خمیر کردن
judiciousness قضاوت درست تشخیص درست
be the spitting image of someone <idiom> درست مثل کسی بودن [درست شبیه کسی به نظر رسیدن]
The convict cannot distinguish between right and wrong [distinguish right from wrong] . این مجرم نمی تواند بین درست و نادرست را تشخیص [تشخیص درست را از نادرست] بدهد.
EXOR تابع منط قی که خروجی آن وقتی درست است که یکی از ورودی ها درست باشد و وقتی نادرست است که هر ورودی مشابه باشند
alternatives تابع منط قی که خروجی آن در صورتی که تمام ورودی ها درست باشند نادرست است و وقتی درست است که یک ورودی نادرست باشد
alternative تابع منط قی که خروجی آن در صورتی که تمام ورودی ها درست باشند نادرست است و وقتی درست است که یک ورودی نادرست باشد
difference تابع منط قی که خروجی آن وقتی درست است که یکی از ورودی ها درست باشد و نادرست است وقتی ورودی ها مشابه اند
differences تابع منط قی که خروجی آن وقتی درست است که یکی از ورودی ها درست باشد و نادرست است وقتی ورودی ها مشابه اند
exjunction تابع منط قی که خروجی آن وقتی درست است که یکی از ورودی ها درست باشد و وقتی نادرست است که هر ورودی مشابه باشند
exclusive تابع منط قی که خروجی آن وقتی درست است که یک ورودی درست باشد و وقتی نادرست است که ورودی ها مثل هم باشند
dispersion تابع منط قی که خروجی آن نادرست است وقتی تمام ورودی ها درست باشند و درست است وقتی یک ورودی نادرست باشد
symmetric difference تابع منط قی که خروجی آن وقتی درست است که یکی از ورودی ها درست باشند و وقتی نادرست است که هر دو ورودی مثل هم باشند
denials تابع منط قی که نتیجه آن نادرست است وقتی همه ورودی ها درست باشد و درست است اگر ورودی نادرست باشد
NAND function تابع منط قی که خروجی آن وقتی نادرست است که تمام ورودی ها درست باشند و وقتی درست است که یک ورودی نادرست باشد
denial تابع منط قی که نتیجه آن نادرست است وقتی همه ورودی ها درست باشد و درست است اگر ورودی نادرست باشد
except تابع منط قی که مقدار آن وقتی درست است که هر دو ورودی درست باشند. و وقتی نادرست است که ورودی ها مشابه باشند
equality تابع منط قی که وقتی خروجی آن درست است که یا دو ورودی درست باشند و وقتی نادرست است که ورودی ها مثل هم باشند
by the square درست
righted درست
Quite [so] ! درست!
conscionable درست
righting درست
utilitarian [useful] <adj.> درست
useful <adj.> درست
by fits and starts درست
correcting درست
right درست
perfect درست
legitimating درست
legitimates درست
incorrupt درست
indefectible درست
properly درست
legitimated درست
legitimate درست
in order درست
veracious درست
suitable <adj.> درست
smack dab درست
right as a trivet درست
orthographically درست
functional <adj.> درست
plain dealing درست
out-and-out درست
out and out درست
practicable <adj.> درست
right as nails درست
Am I not right?dont you agree with me ? درست می گه یا نه ؟
purpose-built <adj.> درست
right as a trivet تن درست
even هم درست
convenient <adj.> درست
appropriate [for an occasion] <adj.> درست
corrects درست
purposive <adj.> درست
exact درست
orthodox درست
exacted درست
purposeful <adj.> درست
exacts درست
well advised درست
correct درست
valid درست
practical <adj.> درست
real <adj.> درست
whole درست
just درست
true <adj.> درست
perfected درست
straight درست
genuine درست
straighter درست
straightest درست
truest درست
proper <adj.> درست
exact <adj.> درست
correct <adj.> درست
accurate [correct] <adj.> درست
aright درست
accurate درست
true درست
truer درست
sock درست
legitimately درست
perfects درست
perfecting درست
integral درست
incorrect نا درست
proper درست
entire درست
clear درست
exactly درست
inviolate درست
clearer درست
clearest درست
in a entireness of state درست
clears درست
straightforward درست
authentic درست
right you are درست است
an a translation ترجمه درست
right mindedness درست اندیشی
that is right درست است
orthodox درست ایین
integer عدد درست
fettle درست کردن
framed درست شده
upright درست درستکار
right oh! درست است
mistook درست نفهمیدن
the flat of the hand پهنای درست
selfsame درست همان
that is wrong درست نیست
that is it درست است
fabricated درست کردن
fabricates درست کردن
fabricating درست کردن
rightable درست شدنی
fabricate درست کردن
in good time <idiom> درست سر وقت
divination حدس درست
right-minded درست اندیشی
framable درست کردنی
trustworthy موثق درست
get up درست شدن
misapprehends درست نفهمیدن
misapprehending درست نفهمیدن
misapprehended درست نفهمیدن
plumb درست عینا
dead astern درست پاشنه
misapprehend درست نفهمیدن
dead ahead درست سینه
in roaring health تن درست وفربه
indite درست کردن
integral number عدد درست
entire درست یکپارچه
to put to rights درست کردن
to cleanvp درست کردن
fashions درست کردن
fashioning درست کردن
fashioned درست کردن
fashion درست کردن
integers چیز درست
integers عدد درست
integer چیز درست
builds درست کردن
buildings درست کردن
build درست کردن
right minded درست اندیشی
entire leaf برگ درست
fix up درست کردن
set in order درست کردن
integral number چیز درست
due درست کاملا"
misunderstands درست نفهمیدن
misunderstand درست نفهمیدن
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com