Dictiornary-Farsi | درشتی خشونت | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 67 (1 milliseconds)

English	Persian
astingency	درشتی خشونت


Other Matches

bluffness	درشتی
coarseness	درشتی
amplitude	درشتی
harshness	درشتی
gruffly	به درشتی
acrimoniousness	درشتی
crudeness	درشتی
crustiness	درشتی
grossness	درشتی
acerbity	درشتی
gruffness	درشتی
acridity	درشتی
harshly	به درشتی
sternly	درشتی عبوسی
huskiness	درشتی خشکی
acromegalia	درشتی اندامهای انتهایی
acromegaly	درشتی اندامهای انتهایی
truculency	خشونت
huskiness	خشونت
rigorism	خشونت
raggedness	خشونت
raucity	خشونت
gruffness	خشونت
loath loth	خشونت
strictures	خشونت
stricture	خشونت
roughness	خشونت
severity	خشونت
truculence	خشونت
harshly	به خشونت
rowdiness	خشونت
asperity	خشونت
violence	خشونت
violation	خشونت
harshness	خشونت
hoarseness	خشونت
rigor	سختگیری خشونت
unnecessary roughness	خشونت بی مورد
act of violence	عمل خشونت
non-violence	احتراز از خشونت
indelicacy	خشونت بی نزاکتی
incivility	خشونت وحشیگری
cheap shot	خشونت عمدی
rigors	سختگیری خشونت
discourtesy	خشونت تندی
blatancy	خودنمایی خشونت
brusqurie	خشونت در رفتار
burliness	زبری خشونت
headhunting	خشونت در بازی
rigours	سختگیری خشونت
grossness	خشونت کلفتی
rigour	سختگیری خشونت
forcing	خشونت نشان دادن
rough and tumble <idiom>	با خشونت تمام جنگیدن
force	خشونت نشان دادن
forces	خشونت نشان دادن
violence	شدت و تندی و سختی خشونت
slam bang	بی ادبانه وبا خشونت رفتارکردن
to lager-lout [British E]	در جشن مست شدن و با خشونت داد و بیداد کردن [اصطلاح روزمره]
satyagraha	اصطلاح ابداعی گاندی پیشوای نهضت ملی هند برای به کار بردن قدرت روحی به جای خشونت وشدت عمل برای وصول به اهداف سیاسی و اجتماعی
heister [American E]	دزدی که با زور و خشونت [با اسلحه یا تهدید اسلحه] دزدی میکند
preyer	دزدی که با زور و خشونت [با اسلحه یا تهدید اسلحه] دزدی میکند
brigand	دزدی که با زور و خشونت [با اسلحه یا تهدید اسلحه] دزدی میکند
bandit	دزدی که با زور و خشونت [با اسلحه یا تهدید اسلحه] دزدی میکند
raider	دزدی که با زور و خشونت [با اسلحه یا تهدید اسلحه] دزدی میکند
robber	دزدی که با زور و خشونت [با اسلحه یا تهدید اسلحه] دزدی میکند