English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
English Persian
in the same boat <idiom> درشراطی مشابه
Other Matches
emulation رفتار یک چاپگر یا کامپیوتر که دقیقاگ مشابه دیگری باشد و به برنامههای مشابه اجازه اجرا و به دادههای مشابه اجازه پردازش می دهند
directories روش اطمینان از اطلاعات مشابه و به روز فایلهای دو دایرکتوری مشابه در دو کامپیوتر
directory روش اطمینان از اطلاعات مشابه و به روز فایلهای دو دایرکتوری مشابه در دو کامپیوتر
semblable مشابه
similar مشابه
resembling <adj.> مشابه
homogeneous مشابه
allo مشابه
like <adj.> مشابه
similar <adj.> مشابه
quasi مشابه
lossy compression مشابه 6-23
analogous مشابه
corresponding مشابه
related <adj.> مشابه
akin <adj.> مشابه
alike <adj.> مشابه
elementary مشابه
manipulation مشابه 6208
organizing مشابه 7186
organizes مشابه 7186
organize مشابه 7186
induction مشابه 5128
equivalents برابر مشابه
inductions مشابه 5128
print مشابه 7861
equivalent برابر مشابه
least significant digit مشابه 5781
reconfigure مشابه 8375
MByte مشابه 6304
printed مشابه 7861
multifunctional مشابه 6716
quantize مشابه 8181
product group کالاهی مشابه
pim مشابه 7515
parity price قیمت مشابه
ultra- مشابه 10327
multi scan monitor مشابه 6632
epileptiform مشابه صرع
incorrectly مشابه 5078
MHS مشابه 6444
prints مشابه 7861
equal مشابه بودن
equaled مشابه بودن
look-alikes برنامه مشابه
epileptoid مشابه صرع
assonant مشابه یا متجانس
exclusive مشابه 3824
encryption مشابه 3631
window مشابه 10682
kips مشابه 5677
user مشابه 10322
users مشابه 10322
EMI مشابه 3541
decryption مشابه 2871
correspound مشابه بودن
congener مشابه متجانس
cal مشابه 1502
look-alike برنامه مشابه
look alike برنامه مشابه
similarly بطور مشابه
equaling مشابه بودن
equalled مشابه بودن
equalling مشابه بودن
equals مشابه بودن
IRTF مشابه 55423
IBM مشابه 4962
IBM مشابه 4963
rounding مشابه 8762
HMA مشابه 4812
GUI مشابه 4601
gap مشابه 4490
gaps مشابه 4490
EXNOR مشابه 3826
identical دقیقا مشابه
storage مشابه 9641
field مشابه 4036
carriers مشابه 1595
interchanged مشابه 5359
interchanges مشابه 5359
interchanging مشابه 5359
Arabic شکل مشابه ...
directly مشابه 3162
register مشابه 8481
registering مشابه 8481
registers مشابه 8481
peripheral مشابه 7489
electronic مشابه 3510
recoveries مشابه 8398
recovery مشابه 8398
interchange مشابه 5359
carrier مشابه 1595
status مشابه 9596
fielded مشابه 4036
fields مشابه 4036
round مشابه 8759
roundest مشابه 8759
domain مشابه 3286
domains مشابه 3286
scale مشابه 8865
syntax مشابه 9817
word مشابه 10721
worded مشابه 10721
launch مشابه 5747
launched مشابه 5747
launches مشابه 5747
launching مشابه 5747
in kind <idiom> به طریقی مشابه
bracket مشابه 1329
breakdowns مشابه 1352
bridging مشابه 1361
synthesising مشابه 9821
synthesized مشابه 9821
design مشابه 2979
designs مشابه 2979
decoding مشابه 2860
synthesize مشابه 9821
synthesises مشابه 9821
synthesizes مشابه 9821
breakdown مشابه 1352
synthesizing مشابه 9821
organising مشابه 7186
SVGA مشابه 9737
synthesised مشابه 9821
organises مشابه 7186
uncommitted logic array مشابه 10328
slew مشابه 9308
bank مجموعهای از وسایل مشابه
etx توجه مشابه EOT
banks مجموعهای از وسایل مشابه
hand out <idiom> از چیزهایی مشابه به هم دادن
to correspond to مانند [مشابه] بودن
homochromatic دارای رنگهای مشابه
tonemic دارای تلفظ مشابه
lark چکاوک وگونههای مشابه ان
in keeping with <idiom> مشابه ،موافقت کردن
Join the club! من هم درشرایطی مشابه هستم !
dissimilarly بطور غیر مشابه
quasi- مشابه یا تقریباگ همان
larks چکاوک وگونههای مشابه ان
equate مشابه بودن یامشابه ساختن
acceptable alter nate product فراورده مشابه قابل قبول
block storing کنار هم چیدن کانتینرهای مشابه
We're all in the same boat. ما همه در یک موقعیت مشابه هستیم.
storage pool گروهی از دستگاههای ذخیره مشابه
rookeries زادگاه زاغ ها و پرندگان مشابه
tweedledum and tweedledee دو فرد یا دو گروه خیلی مشابه
relationships نحوه اتصال دو چیز مشابه
cartel اتحادیه صاحبان صنایع مشابه
pulsed مجموعه متمادی پالسهای مشابه
cartels اتحادیه صاحبان صنایع مشابه
pulse مجموعه متمادی پالسهای مشابه
equates مشابه بودن یامشابه ساختن
heterologous غیر مشابه بدون نسبت
isotropic دارای خواص فیزیکی مشابه
rookery زادگاه زاغ ها و پرندگان مشابه
equated مشابه بودن یامشابه ساختن
relationship نحوه اتصال دو چیز مشابه
basic type double tier formwork قالب بندی بالارونده با تختههای مشابه
Birds of a feather flock together . <proverb> پرندگان مشابه با یکدیگر پرواز مى کنند .
in a rut <idiom> همیشه کار مشابه انجام دادن
contour template مشابه سازی یک شکل دو یاسه بعدی
equivalent همان مقدار را داشتن یا مشابه بودن
equivalents همان مقدار را داشتن یا مشابه بودن
to be in the same boat <idiom> درشرایطی مشابه بودن [اصطلاح مجازی]
homogamy وجود گلبرگهای مشابه ومتجانس در گیاه
gating circuit مداری که مشابه با یک کلیدانتخاب شده عمل میکند
typecasting ارجاع کردن نقشهای مشابه به هنرپیشهی بخصوص
homograft پیوند زنی از بافت وجودی مشابه باخود
c استفاده مشابه از کامپیوتر و سایر اجزا در فرآیند
c استفاده مشابه از کامپیوتر در هر جنبه طراحی و ساخت
unshielded twisted pair cable مشابه 10294. مراجعه شود به CATEGORY CABLE
emulating <adj.> <pres-p.> [رفتار مشابه با چیز دیگری انجام دادن]
typecasts ارجاع کردن نقشهای مشابه به هنرپیشهی بخصوص
pantomiming <adj.> <pres-p.> [رفتار مشابه با چیز دیگری انجام دادن]
typecast ارجاع کردن نقشهای مشابه به هنرپیشهی بخصوص
mimicking <adj.> <pres-p.> [رفتار مشابه با چیز دیگری انجام دادن]
voices تولید مجدد صدا مشابه صوت انسان
match جستجو در پایگاه داده برای اطلاع مشابه
voice تولید مجدد صدا مشابه صوت انسان
matches جستجو در پایگاه داده برای اطلاع مشابه
elements که ازقسمتهای مشابه بسیار تشکیل شده است
voicing تولید مجدد صدا مشابه صوت انسان
element که ازقسمتهای مشابه بسیار تشکیل شده است
cloning کامپیوتر یا مداری که مشابه گونه اصلی آن کار میکند
cold cuts گوشت سرد با پنیر یخ زده کالباس واغذیه مشابه
clones کامپیوتر یا مداری که مشابه گونه اصلی آن کار میکند
chain store فروشگاه زنجیری فروشگاههای مشابه متعلق به یک شرکت یا کالا
cloned کامپیوتر یا مداری که مشابه گونه اصلی آن کار میکند
chain stores فروشگاه زنجیری فروشگاههای مشابه متعلق به یک شرکت یا کالا
peering هر دو وسیله مشابه که در سطح پروتکل شبکه یکسان باشند
COMAL زبان برنامه نویسی ساخت نیافته مشابه با BASIC
clone کامپیوتر یا مداری که مشابه گونه اصلی آن کار میکند
peer هر دو وسیله مشابه که در سطح پروتکل شبکه یکسان باشند
peered هر دو وسیله مشابه که در سطح پروتکل شبکه یکسان باشند
emulate کپی کردن یا رفتار مشابه با چیز دیگری انجام دادن
chip off the old block <idiom> (هرچی گذاشته اون برداشته)رفتار مشابه به والدین داشتن
speech که وقتی باسم اجرا شود و مشابه صحبت افراد میشود
speeches که وقتی باسم اجرا شود و مشابه صحبت افراد میشود
broadcasts تصویر ویدیویی یا سیگنالی که مشابه نمونه آن در ایستگاه تلویزونی است
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com