|
|||||||||||||||||||||
|
|||||||||||||||||||||
|
|||||||||||||||||||||
Total search result: 11 (3 milliseconds) | |||||
English | Persian | ||||
---|---|---|---|---|---|
out on a limb <idiom> | درشرایط خطر قرارداشتن | ||||
Search result with all words | |||||
over a barrel <idiom> | درشرایط درماندگی یا فروماندگی قرارداشتن | ||||
Other Matches | |||||
in the first place <idiom> | درمشکل قرارداشتن | ||||
better off <idiom> | درموقعیتی بهتراز قبل قرارداشتن | ||||
keep up <idiom> | درشرایط عالی نگهداشتن | ||||
on the spot <idiom> | درشرایط سخت ونا امیدکنندهای | ||||
warm-ups | روند یا زمان لازم برای سیستم به حالت پایدار درشرایط کاری | ||||
warm-up | روند یا زمان لازم برای سیستم به حالت پایدار درشرایط کاری | ||||
paint oneself into a corner <idiom> | گرفتارشدن درشرایط خیلی بدو رهایی آن خیلی سخت است | ||||
battery | قرارداشتن یک مهره خودی بین مهره مهاجم خودی و شاه حریف | ||||
batteries | قرارداشتن یک مهره خودی بین مهره مهاجم خودی و شاه حریف |
Recent search history | |
|