English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 130 (8 milliseconds)
English Persian
carry all درشکه یک اسبه وچهارچرخه چنته یا خورجین
carryall درشکه یک اسبه وچهارچرخه چنته یا خورجین
Other Matches
hackney coach کالسکه یا درشکه کرایه درشکه چهارچرخه ودو اسبه
jigger درشکه یک اسبه گاری تک اسبه
shandrydan درشکه تک اسبه قدیمی
troika ارابه یا درشکه سه اسبه
carriole درشکه سبک تک اسبه
shandradan درشکه تک اسبه قدیمی
fly man راننده درشکه تک اسبه کرایهای
gig درشکه تک اسبه که دو چرخ دارد
gigman کسیکه درشکه تک اسبه دارد
gigs درشکه تک اسبه که دو چرخ دارد
cariole درشکه یا کالسکه سبک و کوچک یک اسبه
buggy نوعی درشکه سبک یک اسبه حشره دار
buggies نوعی درشکه سبک یک اسبه حشره دار
phaeton درشکه سوار درشکه چی
phaethon درشکه سوار درشکه چی
bag چنته
satchel چنته
satchels چنته
bags چنته
knapsacks چنته
knapsack چنته
in bottom of bag درته چنته
pouch کیف پول چنته
pouches کیف پول چنته
cod چنته غلاف سبوس
he is at the end of his tether چنته اش خالی شده یا قوایش ته کشیده است
ine horse یک اسبه
one-horse یک اسبه
one horse یک اسبه
sporran چنته یاکیسه چرمی جلو دامن اسکاتلندیهای کوهستانی
tandem دو اسبه دوپشته
tandems دو اسبه دوپشته
satchels خورجین
packsack خورجین
carpetbag خورجین
saddlebang خورجین
kyack خورجین
saddlebag خورجین
cantina خورجین
valises خورجین
valise خورجین
bag خورجین
saddlebags خورجین
satchel خورجین
portmanteau خورجین
portmanteaus خورجین
gripsack خورجین
portmanteaux خورجین
harness racing ارابه رانی تک اسبه
bags ساک خورجین
haversacks کسه خورجین
haversack کسه خورجین
bag ساک خورجین
satche خورجین بند دار
quadriga ارابه چهار اسبه رومیان قدیم
chaise یکجوردرشکه تک اسبه یادواسبه که معمولاچهارچرخ دارد
four in hand گردونه چهار اسبه که یک راننده داشته باشد
rear takedown with double leg tackle زیر یک دو خم که تبدیل به خورجین تکان میشود
kittereen یکجور گردونه تک اسبه که درwest indies بکار میبرند
carpetbagger تازه بدوران رسیده وفاسد مسافر خورجین دار
carpetbaggers تازه بدوران رسیده وفاسد مسافر خورجین دار
pouch خورجین [گاه قالیچه ها برای مصارف شخصی عشایر بدین گونه بافته می شوند.]
hackie درشکه چی
phaeton درشکه
gharry درشکه
four wheeler درشکه
phaethon درشکه
droshky درشکه
coachmen درشکه چی
coachman درشکه چی
speedway درشکه رو
carriageable درشکه رو
tossle منگوله [در این حالت دسته ای از نخ ها جهت تزئین فرش یا خورجین و زین اسب بکار می روند.]
cabriolet درشکه دوچرخه
hansom درشکه دوچرخه
hansoms درشکه دوچرخه
perambulator درشکه بچگانه
perambulators درشکه بچگانه
sidecars درشکه چهارچرخه
sidecar درشکه چهارچرخه
hoods کروک درشکه
sleighs درشکه سورتمه
there is a p in the carriage درشکه مسافردارد
to keep a carriage درشکه داشتن
hack درشکه کرایه
tandems درشکه دو نفری
hacked درشکه کرایه
coach park مکانپارکینگاتوبوسو درشکه
tandem درشکه دو نفری
hacks درشکه کرایه
sleigh درشکه سورتمه
coach house درشکه خانه
carriage road راه درشکه رو
hackney carriage درشکه کرایهای
carriage and four درشکه چهاراسبه
horseless carriage درشکه بی اسب
calash نوعی درشکه
cabstand ایستگاه درشکه
dash board گل گیر درشکه
hood کروک درشکه
garriage and paie درشکه دواسبه
Tonga تانگا درشکه هندی
hackney man راننده درشکه کرایهای
clarence درشکه چهارچرخه پوشیده
hackman راننده درشکه کرایهای
hach درشکه کرایهای زحمت
buckboard درشکه بدون کروک
bassinet درشکه دستی بچگانه
barouche نوعی درشکه چهارچرخه
coachload افراد سوار بر درشکه
curricle درشکه دوچرخهای سبک
shay درشکه دوچرخه دونفره
hackney درشکه کرایه اسب کرایبه
tilbury درشکه روباز سبک دوچرخه
fiacre کالسکه یا درشکه چهارچرخه کرایه
tarantass درشکه بی فنروچهار چرخه روسی
stanhope درشکه چهارچرخه بدون کروک وسبک
calash کروک درشکه نوعی روسری یا باشلق
double leg زیر دو خم با عوض کردن دست با مایه یک پا رو کار زیر دو خم خورجین تکان
kicking strap تسمهای که اسب درشکه راازجفتک زدن بازمیدارد
sleigh درشکه برقی دستگاه کشوی عاید و دافع
sleighs درشکه برقی دستگاه کشوی عاید و دافع
caroche نوعی کالسکه یادرشکه درشکه سواری کردن
coach dog یکجورسگ که برای رفتن دنبال درشکه تربیت میکنند
jinrikisha درشکه ژاپنی که توسط حمال کشیده میشود ریکشا
jinriki درشکه ژاپنی که توسط حمال کشیده میشود ریکشا
check string ریسمان درشکه که مسافربوسیله ان راننده رابه ایست کردن اگاهی
saddle bag خورجین [اینگونه قالیچه ها بصورت قرینه بافته می شوند.گاه مجزا بوده و سپس به یکدیگر متصل می شوند و یا بصورت یک تکه که در وسط ساده است بافته می شوند.]
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com