English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 22 (3 milliseconds)
English Persian
course درطی درضمن
coursed درطی درضمن
courses درطی درضمن
Other Matches
thereinto درضمن ان
in the course of درضمن
connotative درضمن
meanwhile درضمن در اثناء
meantime درضمن در اثناء
enpassant درضمن تصادفا
as something is [was] going on درطی
pending درطی
during درطی
it puckered up in sewing درضمن دوختن چین خورد
In the course of the discussions. درطی مذاکرات ومباحثات
In the course of the past centuries. درطی قرنهای گذشته
As events unfolded I realized that ... درطی رویداد ها پی بردم که ...
orthogenesis اصلاح و پرورش نژاد درطی زمان
quick kick کوشش در ضربه زدن با پا درضمن پاس برای کسب موقعیت بهتر
esker برجستگی باریک و طویلی که ازرسوب سنگ ریزه یا شن درضمن جریان اب یخچال ایجادمیگردد
caveator کسیکه درضمن تقاضای ثبت اختراع تقاضامیکند به تقاضای دیگران تر
curing پروسهای که درطی ان بیشترلاستیکهای مصنوعی پلاستیکها و سوختهای جامدتغییر شکل داده و به ترکیباتی با وزن مولکولی بیشتر تبدیل میشوند
logistics شعبهای از فنون نظامی که درباره فن لشکرکشی و وسائط نقلیه وتهیه اردوگاه واذوقه ومهمات لازمه درطی لشکرکشی بحث میکند
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com