English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 194 (9 milliseconds)
English Persian
nervous breakdown درماندگی روانی [پزشکی]
Other Matches
prostration درماندگی
helplessness درماندگی
inability فروماندگی درماندگی
distress calls فریادهای درماندگی
insolvence درماندگی اعسار
insolvent law قانون درماندگی
failures عجز و درماندگی
insolvency درماندگی اعسار
failure عجز و درماندگی
animal distress calls فریادهای درماندگی حیوان
forlornly از روی پریشانی و درماندگی
over a barrel <idiom> درشرایط درماندگی یا فروماندگی قرارداشتن
subversive روانی
subversives روانی
fluidity روانی
mental روانی
mellifluence روانی
liquid limit حد روانی
psychical روانی
fluency روانی
psychic روانی
psychological روانی
yield point حد روانی
volubility روانی
freedom روانی
freedoms روانی
flows روانی
facility روانی
flowed روانی
flow روانی
neurasthenia خسته روانی
physical psychological تنی- روانی
physical psychological جسمی- روانی
playing the man بازی روانی
psychiatric social work مددکاری روانی
psychiatric nurse پرستار روانی
psychiatric hospital بیمارستان روانی
psychasthenia ضعف روانی
psychological test ازمون روانی
mental disorder اختلال روانی
mental disorder بیماری روانی
mental disturbance اختلال روانی
psychiatric disorder اختلال روانی
mental economy اقتصاد روانی
mental examination معاینه روانی
mental health بهداشت روانی
mental health سلامت روانی
mental hygiene بهداشت روانی
mental status وضع روانی
mental test ازمون روانی
mental illness بیماری روانی
psychic trauma اسیب روانی
psychological environment محیط روانی
psychosurgery جراحی روانی
psychological factors عوامل روانی
psychosocial روانی- اجتماعی
psychosexual روانی- جنسی
psychopharmacology داروشناسی روانی
psychopaysical روانی- فیزیکی
psychological field میدان روانی
psychopathy اختلالات روانی
psychological operations عملیات روانی
psychopathy معالجه روانی
psychomotor روانی- حرکتی
psychological scale مقیاس روانی
psycholepsy افت روانی
psyho بیمار روانی
sociopsychological اجتماعی- روانی
versatility روانی مهارت
supersensible روحی روانی
psychic apparatus دستگاه روانی
psychic blindness نابینایی روانی
psychic deafness ناشنوایی روانی
psychic energy نیروی روانی
psychic secretion تراوش روانی
psychodiagnosis تشخیص روانی
psychogenesis پدیدایی روانی
psychognosis شناخت روانی
psychograph نمودار روانی
psycholepsis افت روانی
stream of consciousness تسلسل روانی
psychological space فضای روانی
stresses فشار روانی
sanity سلامت روانی
mentally از نظر روانی
psychological warfare جنگ روانی
complex عقده روانی
mood وضع روانی
moods وضع روانی
nervous breakdown فروباشی روانی
nervous breakdown بحران روانی
nervous breakdowns فروباشی روانی
nervous breakdowns بحران روانی
psychotherapy درمان روانی
flows روانی سلاست
stressing فشار روانی
psychosis بیماری روانی
psychotic بیمار روانی
neurosis اختلال روانی
neuroses اختلال روانی
complexes عقده روانی
stress فشار روانی
psychopaths بیمار روانی
psychopath بیمار روانی
psychiatry پزشکی روانی
fluidity روانی بیان
analeptic نیروبخش روانی
cathexis انرژی روانی
liquid limit مرز روانی
liquid limit test ازمون حد روانی
mental conflict تعارض روانی
flow روانی سلاست
psychoanalysis تحلیل روانی
ease of style روانی انشا
mental derangement اشفتگی روانی
cathexis نیروگذاری روانی
endopsychic درون روانی
cathexis تمرکز روانی
exopsychic برون روانی
gift of the gab روانی زبان
flowed روانی سلاست
mental disease بیماری روانی
intrapsychic درون روانی
psychopathologist اسیب شناس روانی
psychomotor tests ازمونهای روانی- حرکتی
mental element of crime عنصر روانی جرم
stressable <adj.> فشار روانی پذیر
psychopathology اسیب شناسی روانی
intrapsychic conflict تعارض درون روانی
to speak with f. به روانی سخن گفتن
stress تنش جسمانی- روانی
stress tolerance تحمل فشار روانی
stresses تنش جسمانی- روانی
viscosity ناروانی کند روانی
reflux condenser چگالنده باز روانی
reflux column ستون باز روانی
reagent موضوع ازمایش روانی
psychotherapeutic وابسته بدرمان روانی
stressing تنش جسمانی- روانی
phrenology جمجمه شناسی روانی
psychosomatic disease بیماری روانی- تنی
psychonomics محیط شناسی روانی
psychodynamics پویش شناسی روانی
psychomotor retardation کندی روانی- حرکتی
psychomotor agitation بیقراری روانی- حرکتی
facility وسیله تسهیل روانی
pgr بازتاب گالوانیکی- روانی
psychogalvanic reflex بازتاب گالوانیکی- روانی
psychic determinism علیت گرایی روانی
nervous breakdown ناتوانی روانی [پزشکی]
mental measurement اندازه گیری روانی
psychological warfare عملیات جنگ روانی
california psychological inventory پرسشنامه روانی کالیفرنیا
psychasthenia خستگی روانی بی تصیمی
nervous breakdown واماندگی روانی [پزشکی]
organic mental disorder اختلال روانی عضوی
psychodiagnostics ابزارهای تشخیص روانی
psi ability توانایی فرا روانی
psychologism پیروی از اصول روانی
psychopath مبتلا بامراض روانی
psychopaths مبتلا بامراض روانی
psychognosy مطالعه عمیق روانی
depth psychology تجزیه و تحلیل روانی
psychognosis مطالعه عمیق روانی
neuropsychiatric درمان روانی عصبی
psychogalvanic response پاسخ گالوانیکی- روانی
psychodrama نقش گزاری روانی
neuropsychiatric مرض روانی و عصبی
psychopathology علم اسیب شناسی روانی
psychomotor stimulant داروی محرک روانی- حرکتی
post traumatic stress disorder اختلال فشار روانی پس اسیبی
psychognosy تحقیقات روانی روان پژوهش
acute stress reaction واکنش حاد فشار روانی
psychognosis تحقیقات روانی روان پژوهش
mental deficiency عقب ماندگی روانی وفکری
psychoneural parallelism توازی نگری روانی- عصبی
psychoneurosis ناراحتی روانی در اثر حالت عصبی
dsm راهنمای تشخیصی و اماری اختلالهای روانی
psychergograph دستگاه اندازه گیری کار روانی
cathectic وابسته به تمرکز روانی شهوانی شده
illinois test of psycholinguistic ازمون تواناییهای زبانی- روانی ایلینوی
consolidation psychological operation عملیات روانی برای جلب همکاری مردم
schizoid مبتلا به اختلال روانی وجنون گوشه گیری
How does he [she] tick? او [مرد ] [زن] چطور [از نظر روانی] عمل میکند؟
depressions کسادی بازار تجاری واقتصادی افسردگی روانی
depression کسادی بازار تجاری واقتصادی افسردگی روانی
psychosurgery جراحی مغز جهت درمان بیماری روانی
psychanalyze بوسیله تجزیه وتحلیل روانی معالجه کردن
subversion نابود کردن قدرت یک حکومت ازنظرنظامی اقتصادی روانی فرهنگی سیاسی و اجتماعی
strategic استراتژیکی مربوط به خط مشیهای سیاسی واقتصادی و نظامی و روانی وجغرافیایی یا ملی کشور
Hard architecture [ساختمان محکم، غیر شخصی و بدون پنجره که معمولا زندان ها و بیمارستان های روانی به این سبک ساخته می شده است.]
psychbiology علم مطالعه ارتباط میان روانشناسی وزیست شناسی زیست شناسی روانی
psychological عملیات روانی مربوط به روانشناسی روانشناسی
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com