English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 203 (10 milliseconds)
English Persian
ect درمان با تشنج برقی
electric convulsive therapy درمان با تشنج برقی
electroconvulsive therapy درمان با تشنج برقی
Other Matches
electroconvulsive shock ضربه برقی تشنج اور
ecs ضربه برقی تشنج اور
electrotherapeutics درمان برقی
electroshock therapy درمان با ضربه برقی
shock therapy درمان با ضربه برقی
therapist متخصص درمان شناسی درمان شناس
therapists متخصص درمان شناسی درمان شناس
vacuums جاروی برقی باجاروی برقی تمیز کردن
vacuumed جاروی برقی باجاروی برقی تمیز کردن
vacuum جاروی برقی باجاروی برقی تمیز کردن
vacuuming جاروی برقی باجاروی برقی تمیز کردن
heparinize باهپارین درمان کردن تحت درمان باهپارین قراردادن
client centered therapy درمان متمرکز بر درمان جو
oil gear جعبه دنده برقی و هیدرولیکی دستگاه جعبه دنده روغنی برقی
paroxysms تشنج
succussion تشنج
hysteria تشنج
jerked تشنج
jerk تشنج
convulsiveness تشنج
jerks تشنج
jerking تشنج
convulsion تشنج
the fidgets تشنج
paroxysm تشنج
convulsions تشنج
tetanus تشنج
convulsive therapy تشنج درمانی
clonus تشنج عضلانی
spasticity حالت تشنج
chorea تشنج مخصوص
spasm تشنج موضعی
spasms تشنج موضعی
myoclonus تشنج ماهیچه
shocks تشنج سخت
shock تشنج سخت
shocked تشنج سخت
de escalation تشنج زدایی
hysteroid تشنج اور
detente تشنج زدایی
gripe تشنج موضعی
anticonvulsive داروی ضد تشنج
hysterically پرشور و تشنج
hysterical پرشور و تشنج
eclampsia تشنج ابستنی
hysterogenic تشنج اور
antispasmodic ضد انقباض و تشنج
power traverse مکانیسم حرکت سمت برقی دستگاه برقی حرکت سمت
de escalate تشنج زدایی کردن
de-escalate تشنج زدایی کردن
de-escalated تشنج زدایی کردن
de-escalates تشنج زدایی کردن
de-escalating تشنج زدایی کردن
fitfulness تشنج یا تغییر حال
convulsed دچار تشنج کردن
hyperkinesia or sis تشنج کش واکش ماهیچه
convulsing دچار تشنج کردن
convulses دچار تشنج کردن
convulse دچار تشنج کردن
defuse تشنج زدایی کردن
yanked تکان شدیدوسخت تشنج
defuses تشنج زدایی کردن
spasm الت تشنج واضطراب
yanking تکان شدیدوسخت تشنج
spasms الت تشنج واضطراب
yank تکان شدیدوسخت تشنج
Yankee تکان شدیدوسخت تشنج
yanks تکان شدیدوسخت تشنج
defused تشنج زدایی کردن
defusing تشنج زدایی کردن
sidesplitting موجب تشنج پهلوها
trismus تشنج ارواره زیرین
Yankees تکان شدیدوسخت تشنج
bouleversement تشنج دهم ریختگی کامل
stag evil تشنج ارواره زیرین اسب
grand mal صرع همراه با تشنج وغش
client درمان جو
clients درمان جو
treatments درمان
natural philosophy درمان
therapy درمان
cure درمان
water cure اب درمان
treatment درمان
irremediable بی درمان
cured درمان
immedicable بی درمان
medicament درمان
cures درمان
remedied درمان
remedy درمان
medicative درمان کن
remedying درمان
remedies درمان
medicaments درمان
remediless بی درمان
analytic therapy درمان تحلیلی
aversion therapy درمان اجتنابی
conjoint therapy درمان زوجی
cure all درمان هر درد
remedy درمان میزان
multiple therapy درمان تعاونی
depth therapy درمان عمقی
corrective therapy درمان اصلاحی
direct therapy درمان رهنمودی
dual sex therapy درمان دو جنسیتی
cooperative therapy درمان تعاونی
an active remedy درمان کاری
placebo therapy درمان با دارونما
post treatment follow up پیگیری پس از درمان
psychotherapy ortherapeutics روح درمان
quadrangular therapy درمان دو زوجی
relationship therapy درمان ارتباطی
remediable درمان پذیر
remediless درمان ناپذیر
social therapy درمان اجتماعی
supportive therapy درمان حمایتی
therapeusis درمان شناسی
therapeutics درمان شناسی
therapeutist درمان شناس
pithiatism درمان تلقینی
operable قابل درمان
existential therapy درمان وجودی
healable درمان پذیر
hydropathist اب درمان دان
iamatology درمان شناسی
inpatient تحت درمان
interpretive therapy درمان تفسیری
kinesalgia جنبش درمان
marriage therapy درمان زناشویی
It'll be OK. <idiom> درمان میشود!
treatable قابل درمان
adjuvent therapy درمان تکمیلی
chemotherapy درمان دارویی
remedied درمان کردن
remedied درمان میزان
treat درمان کردن
treat درمان شدن
treated درمان کردن
treated درمان شدن
treats درمان کردن
treats درمان شدن
incurable بی درمان بیچاره
psychotherapy درمان روانی
cured درمان بخشیدن
incurable درمان ناپذیر
cure درمان بخشیدن
cures درمان بخشیدن
remedies درمان میزان
remedies درمان کردن
curative درمان بخش
adjunctive therapy درمان جنبی
active therapy درمان فعال
aceology درمان شناسی
remedying درمان میزان
faith healing درمان اعتقادی
physiotherapy درمان فیزیکی
remedy درمان کردن
remedying درمان کردن
faith cure درمان اعتقادی
neuropsychiatric درمان روانی عصبی
chemotherapy درمان بواسطه موادشیمیایی
mud bath گل مالی تن برای درمان
insulin shock therapy درمان با ضربه انسولین
insulin coma therapy درمان با اغماء انسولینی
indoklon therapy درمان با استنشاق اندوکلون
encounter group therapy درمان با گروه رویارویی
therapeutic وابسته به درمان شناسی
x ray therapy درمان با اشعه مجهول
therapeutically از لحاظ درمان شناسی
therapeutist متخصص درمان شناسی
sex therapy درمان اختلالات جنسی
carbon dioxide therapy درمان با انیدرید کربنیک
directive group therapy درمان رهنمودی گروهی
Patience is a plaster for all sores . <proverb> صبر,درمان هر دردیست .
homoeopaths جور درمان خواه
activity group therapy درمان با فعالیت گروهی
homeopath جور درمان خواه
homeopaths جور درمان خواه
Jealousy is a remediless disease. <proverb> یسد درد بى درمان است .
they are cured by nature طبیعت انها را درمان میکند
Tears remedy every irremediable ailment. <proverb> گریه بر هر درد بى درمان دواست .
hydropathic وابسته به درمان کردن ناخوشی با اب
root canal treatment [RCT] درمان ریشه [دندان پزشکی]
root canal therapy درمان ریشه [دندان پزشکی]
physiatrics درمان امراض باوسایل طبیعی
nephritic درمان کننده ناخوشی گرده
physical medicine درمان بدنی و توان بخشی
endodontic therapy درمان ریشه [دندان پزشکی]
implosive therapy درمان با غرقه سازی تجسمی
chiropodist متخصص درمان وحفافت پاها
root canal procedure درمان ریشه [دندان پزشکی]
chiropodists متخصص درمان وحفافت پاها
osteopathy درمان بوسیله مالش استخوان و مفاصل
occupational therapy درمان بوسیله اشتغال بکار کاردرمانی
hyperventilation تنفس زیاد بطوریکه مقدار دی اکسید کربن در خون از مقدارعادی ان کمتر میشود و سبب تشنج سرگیجه و غش میگردد
hydrotherapeutic بیمارستانی که ناخوشیها را در انجا بااب درمان می کنند
hydropath establishment بیمارستانی که ناخوشیها را در انجا بااب درمان می کنند
to seek a remedy for something چاره یا درمان برای چیزی جستجو کردن
psychosurgery جراحی مغز جهت درمان بیماری روانی
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com