Dictiornary-Farsi | درمان میزان | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 204 (11 milliseconds)

English	Persian
remedied	درمان میزان
remedies	درمان میزان
remedy	درمان میزان
remedying	درمان میزان


Other Matches

therapists	متخصص درمان شناسی درمان شناس
therapist	متخصص درمان شناسی درمان شناس
heparinize	باهپارین درمان کردن تحت درمان باهپارین قراردادن
client centered therapy	درمان متمرکز بر درمان جو
availability	میزان در دسترس بودن میزان امادگی زمان تعمیرناو
bond albedo	نسبت میزان نور بازتابش شده به میزان نوربرخوردکرده
tune	میزان کردن میزان کردن الت موسیقی یارادیو وغیره
tunes	میزان کردن میزان کردن الت موسیقی یارادیو وغیره
self adjusting	بخودی خود میزان شونده خود میزان
isobath	خطوط میزان منحنی نقشه عمق نما خطوط میزان عمق
therapy	درمان
water cure	اب درمان
cure	درمان
irremediable	بی درمان
cured	درمان
treatment	درمان
cures	درمان
remedied	درمان
medicament	درمان
treatments	درمان
remedies	درمان
remedy	درمان
remedying	درمان
client	درمان جو
clients	درمان جو
immedicable	بی درمان
medicaments	درمان
medicative	درمان کن
natural philosophy	درمان
remediless	بی درمان
iamatology	درمان شناسی
cures	درمان بخشیدن
curative	درمان بخش
pithiatism	درمان تلقینی
placebo therapy	درمان با دارونما
hydropathist	اب درمان دان
post treatment follow up	پیگیری پس از درمان
quadrangular therapy	درمان دو زوجی
treat	درمان کردن
treat	درمان شدن
treated	درمان کردن
treated	درمان شدن
treats	درمان کردن
treats	درمان شدن
healable	درمان پذیر
relationship therapy	درمان ارتباطی
remediable	درمان پذیر
therapeutics	درمان شناسی
therapeutist	درمان شناس
incurable	بی درمان بیچاره
supportive therapy	درمان حمایتی
incurable	درمان ناپذیر
kinesalgia	جنبش درمان
treatable	قابل درمان
interpretive therapy	درمان تفسیری
inpatient	تحت درمان
social therapy	درمان اجتماعی
therapeusis	درمان شناسی
operable	قابل درمان
remediless	درمان ناپذیر
cure	درمان بخشیدن
cured	درمان بخشیدن
marriage therapy	درمان زناشویی
existential therapy	درمان وجودی
aceology	درمان شناسی
cure all	درمان هر درد
physiotherapy	درمان فیزیکی
adjuvent therapy	درمان تکمیلی
psychotherapy	درمان روانی
It'll be OK. <idiom>	درمان میشود!
adjunctive therapy	درمان جنبی
chemotherapy	درمان دارویی
psychotherapy ortherapeutics	روح درمان
active therapy	درمان فعال
dual sex therapy	درمان دو جنسیتی
depth therapy	درمان عمقی
analytic therapy	درمان تحلیلی
remedying	درمان کردن
remedies	درمان کردن
faith cure	درمان اعتقادی
remedy	درمان کردن
conjoint therapy	درمان زوجی
direct therapy	درمان رهنمودی
an active remedy	درمان کاری
cooperative therapy	درمان تعاونی
faith healing	درمان اعتقادی
corrective therapy	درمان اصلاحی
multiple therapy	درمان تعاونی
electrotherapeutics	درمان برقی
aversion therapy	درمان اجتنابی
remedied	درمان کردن
auxiliary contours	خطوط میزان منحنی واسطه خطوط میزان منحنی تکمیلی
sex therapy	درمان اختلالات جنسی
carbon dioxide therapy	درمان با انیدرید کربنیک
mud bath	گل مالی تن برای درمان
neuropsychiatric	درمان روانی عصبی
Patience is a plaster for all sores . <proverb>	صبر,درمان هر دردیست .
activity group therapy	درمان با فعالیت گروهی
chemotherapy	درمان بواسطه موادشیمیایی
electroconvulsive therapy	درمان با تشنج برقی
x ray therapy	درمان با اشعه مجهول
shock therapy	درمان با ضربه برقی
indoklon therapy	درمان با استنشاق اندوکلون
electroshock therapy	درمان با ضربه برقی
homeopath	جور درمان خواه
homeopaths	جور درمان خواه
encounter group therapy	درمان با گروه رویارویی
homoeopaths	جور درمان خواه
insulin shock therapy	درمان با ضربه انسولین
therapeutic	وابسته به درمان شناسی
therapeutist	متخصص درمان شناسی
directive group therapy	درمان رهنمودی گروهی
insulin coma therapy	درمان با اغماء انسولینی
therapeutically	از لحاظ درمان شناسی
ect	درمان با تشنج برقی
electric convulsive therapy	درمان با تشنج برقی
hydropathic	وابسته به درمان کردن ناخوشی با اب
nephritic	درمان کننده ناخوشی گرده
physical medicine	درمان بدنی و توان بخشی
implosive therapy	درمان با غرقه سازی تجسمی
physiatrics	درمان امراض باوسایل طبیعی
they are cured by nature	طبیعت انها را درمان میکند
root canal treatment [RCT]	درمان ریشه [دندان پزشکی]
root canal procedure	درمان ریشه [دندان پزشکی]
endodontic therapy	درمان ریشه [دندان پزشکی]
Tears remedy every irremediable ailment. <proverb>	گریه بر هر درد بى درمان دواست .
root canal therapy	درمان ریشه [دندان پزشکی]
chiropodist	متخصص درمان وحفافت پاها
chiropodists	متخصص درمان وحفافت پاها
Jealousy is a remediless disease. <proverb>	یسد درد بى درمان است .
occupational therapy	درمان بوسیله اشتغال بکار کاردرمانی
osteopathy	درمان بوسیله مالش استخوان و مفاصل
hydrotherapeutic	بیمارستانی که ناخوشیها را در انجا بااب درمان می کنند
hydropath establishment	بیمارستانی که ناخوشیها را در انجا بااب درمان می کنند
to seek a remedy for something	چاره یا درمان برای چیزی جستجو کردن
psychosurgery	جراحی مغز جهت درمان بیماری روانی
radiotherapy	رادیو تراپی درمان بوسیله نیروی تشعشعی
depth contour	خطوط میزان منحنی عمق میزان منحنی عمق اب
follow up	تعقیب کردن دنباله داستان را شرح دادن تماس با بیمارپس ازتشخیص یا درمان
acupressure	روش تسکین درد و درمان بیماری از طریق فشار نقاط خاصی از بدن
antihistamine	موادی که برای درمان حساسیت بکار رفته و باعث خنثی کردن اثر هیستامین دربافت ها می شوند
levelled	میزان
leveled	میزان
rhythm	میزان
criterion	میزان
measure	میزان
rhythms	میزان
volume	میزان
level	میزان
At the rate of . On a scale of .	به میزان
weight	میزان
rate	میزان
meters	میزان
rates	میزان
levels	میزان
volumes	میزان
meter	میزان
scalage	میزان
adjustment	میزان
infiltration rate	میزان
adjustments	میزان
yardstick	میزان
libra	میزان
librae	میزان
unit	میزان
noise level	میزان خش
units	میزان
yardsticks	میزان
balances	میزان
balance	میزان
amounts	میزان
metre	میزان
metres	میزان
amount	میزان
amounted	میزان
amounting	میزان
scales	میزان
decrement	میزان کاهش
conductance	میزان هدایت
collision rate	میزان برخورد
collimate	میزان کردن
sprinkling	میزان اندک
rate of spending	میزان مخارج
calorimeter	میزان الحراره
degree of protection	میزان حفافت
data rate	میزان داده
damage criteria	میزان ضایعات
damage criteria	میزان خسارات
degree of risk	میزان خطر
delta librae	دلتا- میزان
credit rating	میزان اعتبار
demand surface	میزان تقاضا
contour line	خط میزان منحنی
consumption rate	میزان مصرف
discount rate	میزان تخفیف
standardization	میزان کردن
survival rate	میزان ماندگاری
line of cerdit	میزان اعتبار
to figure up	مبلغ یا میزان
libra	برج میزان