Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (7 milliseconds)
English
Persian
It'll be OK.
<idiom>
درمان میشود!
Other Matches
therapist
متخصص درمان شناسی درمان شناس
therapists
متخصص درمان شناسی درمان شناس
heparinize
باهپارین درمان کردن تحت درمان باهپارین قراردادن
client centered therapy
درمان متمرکز بر درمان جو
top
روش نوشتن برنامه ها که کل سیستم به بلاکها یا کارهای ساده تقسیم میشود. دو واحد بلاک نوشته میشود وپیش از پردازش آزمایش میشود با بعدی
sector
دیسکی که محلهای شروع شیار آن توسط سوراخهایی یا علامتهای فیزیکی دیگر روی دیسک نشان داده میشود و وقتی که دیسک ساخته میشود تنظیم میشود
sectors
دیسکی که محلهای شروع شیار آن توسط سوراخهایی یا علامتهای فیزیکی دیگر روی دیسک نشان داده میشود و وقتی که دیسک ساخته میشود تنظیم میشود
universal
آنچه از همه جا اعمال میشود یا در هر جایی استفاده میشود یا برای چندین کار استفاده میشود
natural philosophy
درمان
remedying
درمان
remedy
درمان
treatment
درمان
treatments
درمان
therapy
درمان
medicament
درمان
cure
درمان
remedies
درمان
remedied
درمان
cures
درمان
medicaments
درمان
medicative
درمان کن
irremediable
بی درمان
clients
درمان جو
water cure
اب درمان
remediless
بی درمان
client
درمان جو
cured
درمان
immedicable
بی درمان
remedying
درمان کردن
psychotherapy
درمان روانی
physiotherapy
درمان فیزیکی
therapeusis
درمان شناسی
therapeutics
درمان شناسی
chemotherapy
درمان دارویی
adjuvent therapy
درمان تکمیلی
aceology
درمان شناسی
analytic therapy
درمان تحلیلی
treatable
قابل درمان
active therapy
درمان فعال
adjunctive therapy
درمان جنبی
an active remedy
درمان کاری
therapeutist
درمان شناس
dual sex therapy
درمان دو جنسیتی
hydropathist
اب درمان دان
iamatology
درمان شناسی
inpatient
تحت درمان
interpretive therapy
درمان تفسیری
marriage therapy
درمان زناشویی
remediless
درمان ناپذیر
remediable
درمان پذیر
relationship therapy
درمان ارتباطی
quadrangular therapy
درمان دو زوجی
operable
قابل درمان
psychotherapy ortherapeutics
روح درمان
post treatment follow up
پیگیری پس از درمان
healable
درمان پذیر
existential therapy
درمان وجودی
aversion therapy
درمان اجتنابی
conjoint therapy
درمان زوجی
cooperative therapy
درمان تعاونی
multiple therapy
درمان تعاونی
corrective therapy
درمان اصلاحی
cure all
درمان هر درد
depth therapy
درمان عمقی
direct therapy
درمان رهنمودی
supportive therapy
درمان حمایتی
placebo therapy
درمان با دارونما
electrotherapeutics
درمان برقی
social therapy
درمان اجتماعی
pithiatism
درمان تلقینی
remedy
درمان کردن
remedy
درمان میزان
treats
درمان کردن
treat
درمان کردن
remedies
درمان میزان
remedied
درمان کردن
remedied
درمان میزان
treats
درمان شدن
cures
درمان بخشیدن
cured
درمان بخشیدن
kinesalgia
جنبش درمان
incurable
درمان ناپذیر
cure
درمان بخشیدن
incurable
بی درمان بیچاره
treated
درمان شدن
remedying
درمان میزان
treat
درمان شدن
curative
درمان بخش
treated
درمان کردن
faith healing
درمان اعتقادی
faith cure
درمان اعتقادی
remedies
درمان کردن
echo
هر حرفی که به ترمینال برسد برگردانده میشود و صحت آن بررسی مجدد میشود
echoed
هر حرفی که به ترمینال برسد برگردانده میشود و صحت آن بررسی مجدد میشود
echoing
هر حرفی که به ترمینال برسد برگردانده میشود و صحت آن بررسی مجدد میشود
echoes
هر حرفی که به ترمینال برسد برگردانده میشود و صحت آن بررسی مجدد میشود
electroshock therapy
درمان با ضربه برقی
sex therapy
درمان اختلالات جنسی
encounter group therapy
درمان با گروه رویارویی
electroconvulsive therapy
درمان با تشنج برقی
neuropsychiatric
درمان روانی عصبی
mud bath
گل مالی تن برای درمان
indoklon therapy
درمان با استنشاق اندوکلون
insulin coma therapy
درمان با اغماء انسولینی
electric convulsive therapy
درمان با تشنج برقی
homoeopaths
جور درمان خواه
insulin shock therapy
درمان با ضربه انسولین
activity group therapy
درمان با فعالیت گروهی
carbon dioxide therapy
درمان با انیدرید کربنیک
homeopath
جور درمان خواه
homeopaths
جور درمان خواه
therapeutically
از لحاظ درمان شناسی
shock therapy
درمان با ضربه برقی
therapeutic
وابسته به درمان شناسی
x ray therapy
درمان با اشعه مجهول
ect
درمان با تشنج برقی
therapeutist
متخصص درمان شناسی
directive group therapy
درمان رهنمودی گروهی
chemotherapy
درمان بواسطه موادشیمیایی
Patience is a plaster for all sores .
<proverb>
صبر,درمان هر دردیست .
forms
ابتدای فایل که ذخیره میشود و همزمان با متن چاپ میشود
formed
ابتدای فایل که ذخیره میشود و همزمان با متن چاپ میشود
form
ابتدای فایل که ذخیره میشود و همزمان با متن چاپ میشود
perfoliate
درباب برگی گفته میشود که ساقه اش فاهرا ازتوی ان رد میشود
averages
متوسط زمانی لازم از وقتی که تقاضا فرستاده میشود و داده برگردانده میشود
averaging
متوسط زمانی لازم از وقتی که تقاضا فرستاده میشود و داده برگردانده میشود
average
متوسط زمانی لازم از وقتی که تقاضا فرستاده میشود و داده برگردانده میشود
trace
نقاط قط ع انتخابی که برنامه اجرا درآنجا توقف میشود و ثبات بررسی میشود
averaged
متوسط زمانی لازم از وقتی که تقاضا فرستاده میشود و داده برگردانده میشود
traced
نقاط قط ع انتخابی که برنامه اجرا درآنجا توقف میشود و ثبات بررسی میشود
traces
نقاط قط ع انتخابی که برنامه اجرا درآنجا توقف میشود و ثبات بررسی میشود
load
برنامه کاپیوتری که در حا فظه اصلی باز میشود و سپس به صورت خودکار اجرا میشود
loads
برنامه کاپیوتری که در حا فظه اصلی باز میشود و سپس به صورت خودکار اجرا میشود
dummy
متغیری که مط ابق با اصول زبان تنظیم میشود. ولی در زمان اجرای برنامه جایگزین میشود
dummies
متغیری که مط ابق با اصول زبان تنظیم میشود. ولی در زمان اجرای برنامه جایگزین میشود
soft
دیسکی که سکتورها با آدرس شرح داده میشود و کد شروع هنگام فرمت روی آن نوشته میشود
softer
دیسکی که سکتورها با آدرس شرح داده میشود و کد شروع هنگام فرمت روی آن نوشته میشود
softest
دیسکی که سکتورها با آدرس شرح داده میشود و کد شروع هنگام فرمت روی آن نوشته میشود
hydropathic
وابسته به درمان کردن ناخوشی با اب
physiatrics
درمان امراض باوسایل طبیعی
physical medicine
درمان بدنی و توان بخشی
implosive therapy
درمان با غرقه سازی تجسمی
nephritic
درمان کننده ناخوشی گرده
chiropodist
متخصص درمان وحفافت پاها
Tears remedy every irremediable ailment.
<proverb>
گریه بر هر درد بى درمان دواست .
chiropodists
متخصص درمان وحفافت پاها
root canal therapy
درمان ریشه
[دندان پزشکی]
endodontic therapy
درمان ریشه
[دندان پزشکی]
root canal procedure
درمان ریشه
[دندان پزشکی]
root canal treatment
[RCT]
درمان ریشه
[دندان پزشکی]
Jealousy is a remediless disease.
<proverb>
یسد درد بى درمان است .
they are cured by nature
طبیعت انها را درمان میکند
town fog
نوعی مه یخ مانند که دردرجه حرارت خیلی پایین تولید میشود و معمولا درشهرهای پر جمعیت دیده میشود
throughput
نرخ تولید ماشین یا سیستم که به عنوان کل اطلاعات مفید که در یک زمان پردازش میشود اندازه گیری میشود
suffix notation
عملیات ریاضی که به صورت منط ق نوشته میشود و نشانه پس از عددی که عمل روی آن انجام میشود می آید
mastered
و وقتی کامپیوتر روشن میشود بار میشود.
masters
و وقتی کامپیوتر روشن میشود بار میشود.
master
و وقتی کامپیوتر روشن میشود بار میشود.
seconding
که هنوز استفاده میشود و دوباره فروخته میشود
second
که هنوز استفاده میشود و دوباره فروخته میشود
seconds
که هنوز استفاده میشود و دوباره فروخته میشود
seconded
که هنوز استفاده میشود و دوباره فروخته میشود
faxes
کارت آداپتور که وارد یک حفره بزرگ میشود و باعث میشود کامپیوتر داده فکس را ارسال و دریافت کند
faxed
کارت آداپتور که وارد یک حفره بزرگ میشود و باعث میشود کامپیوتر داده فکس را ارسال و دریافت کند
fax
کارت آداپتور که وارد یک حفره بزرگ میشود و باعث میشود کامپیوتر داده فکس را ارسال و دریافت کند
workgroup
خصوصیتی که به بستههای نرم افزاری استاندارد اضافه میشود که باعث کارایی بهتر آن در گروه کاربران شبکه میشود
faxing
کارت آداپتور که وارد یک حفره بزرگ میشود و باعث میشود کامپیوتر داده فکس را ارسال و دریافت کند
osteopathy
درمان بوسیله مالش استخوان و مفاصل
occupational therapy
درمان بوسیله اشتغال بکار کاردرمانی
horned scully
مانع افقی زیرابی که برای سوراخ کردن بدنه کشتیهاکار گذاشته میشود و معمولابا بتون و تیراهن ساخته میشود
standard
نامهای که بدون تغییر به متن اصلی فرستاده میشود ولی سپس با درج نام و آدرس افراد مختلف مشخص میشود
auto
کلمه رمز و نام کاربر که پس از تمام شدن صفحه وقتی توسط یک سیستم از راه دور تقاضا میشود ارسال میشود
autos
کلمه رمز و نام کاربر که پس از تمام شدن صفحه وقتی توسط یک سیستم از راه دور تقاضا میشود ارسال میشود
standards
نامهای که بدون تغییر به متن اصلی فرستاده میشود ولی سپس با درج نام و آدرس افراد مختلف مشخص میشود
hydropath establishment
بیمارستانی که ناخوشیها را در انجا بااب درمان می کنند
to seek a remedy for something
چاره یا درمان برای چیزی جستجو کردن
psychosurgery
جراحی مغز جهت درمان بیماری روانی
radiotherapy
رادیو تراپی درمان بوسیله نیروی تشعشعی
hydrotherapeutic
بیمارستانی که ناخوشیها را در انجا بااب درمان می کنند
phototransistor
نیمه هادی حالت جامد که باجذب نور حفره هایی در ان ایجاد میشود و این جریان توسط عمل ترانزیستور تاچندین برابر تشدید میشود
self-
قطعه RAM پوییا با مدار تو کار برای تولید سیگنالهای تنظیم کننده که باعث برگرداندن داده میشود وقتی که برق قط ع میشود با استفاده از باتری پشتیبان
transferring
زمانی که دستور انشعاب یا جهش در برنامه اجرا میشود, کنترل به نقط ه دیگر در برنامه منتقل میشود
transfer
زمانی که دستور انشعاب یا جهش در برنامه اجرا میشود, کنترل به نقط ه دیگر در برنامه منتقل میشود
config.sys
این فایل در هنگام روشن شدن CPU یک بار خوانده میشود و سیستم عامل بار میشود
transfers
زمانی که دستور انشعاب یا جهش در برنامه اجرا میشود, کنترل به نقط ه دیگر در برنامه منتقل میشود
asynchronous
تابعی که جداگانه از برنامه اصلی اجرا میشود و وقتی اجرا میشود که یک موقعیتهای خاصی به وجود آمده باشند
palmtop
کامپیوتر شخصی که آن قدر کوچک است که در یک است جا میشود و با دست دیگر پردازش میشود
additions
عمل جمعی که نتیجه در محل یکی از عملوندهای عمل جمع ذخیره میشود یعنی روی مقدار قبلی آن نوشته میشود
addition
عمل جمعی که نتیجه در محل یکی از عملوندهای عمل جمع ذخیره میشود یعنی روی مقدار قبلی آن نوشته میشود
acupressure
روش تسکین درد و درمان بیماری از طریق فشار نقاط خاصی از بدن
follow up
تعقیب کردن دنباله داستان را شرح دادن تماس با بیمارپس ازتشخیص یا درمان
mode
حالت کامپیوتر محاورهای که در آن متن جدید وارد شده جانشین متن قبلی میشود و طوری تنظیم میشود که فضا داشته باشد
resident
برنامهای که از خط دستور شروع میشود , وسپس درحافظه بار میشود, آماده دریافت توسط عملی است و کنترل را به خط دستور برمی گرداند
modes
حالت کامپیوتر محاورهای که در آن متن جدید وارد شده جانشین متن قبلی میشود و طوری تنظیم میشود که فضا داشته باشد
residents
برنامهای که از خط دستور شروع میشود , وسپس درحافظه بار میشود, آماده دریافت توسط عملی است و کنترل را به خط دستور برمی گرداند
POSIX
استاندارد که یک سری سرویس سیستم عامل را شامل میشود. نرم افزاری که با استاندارد DOSIX کار میکند و بین سخت افزارها ارسال میشود
pages
1-نقط های که در آن صفحه تمام میشود و صفحه بعد شروع میشود.
paged
1-نقط های که در آن صفحه تمام میشود و صفحه بعد شروع میشود.
page
1-نقط های که در آن صفحه تمام میشود و صفحه بعد شروع میشود.
phased
وسیله جدید که به تدریج معرفی میشود و وسیله قدیمی کم کم بی استفاده میشود
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com