Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
English
Persian
hereinbefore
درمقدمه این نوشته یاسند درمقدمه این موضوع
Other Matches
documental
مبنی برمدرک یاسند
queue
فایل اندیس دار ترتیبی که موضوع به موضوع به تاخر خوانده میشود
sequential access
فایل ترتیبی اندیس دار که موضوع به موضوع در بافر خوانده میشود
queues
فایل اندیس دار ترتیبی که موضوع به موضوع به تاخر خوانده میشود
queueing
فایل اندیس دار ترتیبی که موضوع به موضوع به تاخر خوانده میشود
queued
فایل اندیس دار ترتیبی که موضوع به موضوع به تاخر خوانده میشود
It is formed by alternatively lifting and lowering one warp thread across one weft thread
این است که توسط روش دیگر بلند کردن و پایین آوردن موضوع یکی پیچ و تاب در سراسر یک موضوع پود تشکیل
red herrings
شاه ماهی سرخ موضوع مطرح شده برای فرار از طرح موضوع موردبحث
red herring
شاه ماهی سرخ موضوع مطرح شده برای فرار از طرح موضوع موردبحث
that is not the proposition
موضوع چیز دیگر است موضوع این نیست
reversing
روش طراحی محصول که موضوع که موضوع خاتمه یافته طوری طراحی میشودکه نحوه ساخت آن را نشان دهد
reverse
روش طراحی محصول که موضوع که موضوع خاتمه یافته طوری طراحی میشودکه نحوه ساخت آن را نشان دهد
reversed
روش طراحی محصول که موضوع که موضوع خاتمه یافته طوری طراحی میشودکه نحوه ساخت آن را نشان دهد
reverses
روش طراحی محصول که موضوع که موضوع خاتمه یافته طوری طراحی میشودکه نحوه ساخت آن را نشان دهد
circular
فایل دادهای که شروع و خاتمه قابل دیدن ندارد. هر موضوع به محل موضوع بعد اشاره میکند و آخرین به اولین اشاره میکند
circulars
فایل دادهای که شروع و خاتمه قابل دیدن ندارد. هر موضوع به محل موضوع بعد اشاره میکند و آخرین به اولین اشاره میکند
orphans
خط اول پاراگراف یا متن که جداگانه در پایین ستون نوشته شود و بقیه پاراگراف در بالای ستون بعدی نوشته شود. باعث می شوند و متن نامناسب دیده شود
orphaned
خط اول پاراگراف یا متن که جداگانه در پایین ستون نوشته شود و بقیه پاراگراف در بالای ستون بعدی نوشته شود. باعث می شوند و متن نامناسب دیده شود
orphan
خط اول پاراگراف یا متن که جداگانه در پایین ستون نوشته شود و بقیه پاراگراف در بالای ستون بعدی نوشته شود. باعث می شوند و متن نامناسب دیده شود
text
نوشته
scrip
نوشته
epigraph
نوشته
record
نوشته
letter
نوشته
letters
نوشته
writ
نوشته
papeteries
نوشته
inscriptions
نوشته
paper work
نوشته
texts
نوشته
opuses
نوشته
opus
نوشته
manuscript
نوشته
writs
نوشته
deposition
نوشته
depositions
نوشته
inscription
نوشته
manuscripts
نوشته
it is written that
نوشته اندکه
writings
نوشته نوشتجات
writing
نوشته نوشتجات
ancient manuscript
نوشته قدیمی
manuscript
دست نوشته
chirograph
دست نوشته
hierogram
نوشته قدس
petroglyph
سنگ نوشته
callout
نوشته راهنما
cryptogram
نوشته رمزی
cryptograph
نوشته رمزی
written
نوشته شده
handwriting
دست نوشته
pseudograph
نوشته جعلی
petrograph
سنگ نوشته
hand writing
دست نوشته
inscriptions
نقش نوشته خطی
it is written that
نوشته شده است که
triglot
به سه زبان نوشته شده
inscription
نقش نوشته خطی
graphically
بطور نوشته یا منقوش
erotica
نوشته ها واصطلاحات عاشقانه
imperscriptible
فاقد اجازه نوشته
pornography
نوشته شهوت انگیز
cryptanalysis
کشف نوشته رمزی
scrolls
نوشته یافهرست طولانی
pornograph
نوشته ها و عکسهای رکیک
scroll
نوشته یافهرست طولانی
repetitive letter
نوشته شده است
application
معمولا به صورت نوشته
applications
معمولا به صورت نوشته
psychogram
پیام نوشته روح
overwrite
نوشته داده در محلی
packaged software
بسته پیش نوشته
cartouche
لوح نوشته مزین
numerals
عدد نوشته شده و..
number
عدد نوشته شده
numbers
عدد نوشته شده
opusculum
اثریا نوشته بی اهمیت
poison pen
نوشته غرض الود
letter press
نوشته وابسته به عکسها
numeral
عدد نوشته شده و..
ad-libs
بدون نوشته صحبت کردن
ad-libbing
بدون نوشته صحبت کردن
hic jacet
نوشته روی سنگ قبر
superscription
عنوان نوشته روی چیزی
blasphemous
نوشته وگفته کفر امیز
autographic
نوشته شده با دست خودمصنف
slashed zero
علامت نوشته یا چاپ شده
accounting package
بسته پیش نوشته حسابداری
jotting
چیزیکه با عجله نوشته شده
graffiti
نوشته تصویر ویا پوستریکهبردیوارمیچسبانند
ad-libbed
بدون نوشته صحبت کردن
legends
نوشته روی سکه ومدال
numeral
اعداد نوشته شده IV, III, II , I و...
fill out
<idiom>
نوشتن حقایقی که نوشته شدهاند
epitaph
نوشته روی سنگ قبر
purple patch
نوشته اراسته به صنایع بدیعی
epitaphs
نوشته روی سنگ قبر
cryptanalyze
نوشته رمزی را کشف کردن
purple passage
نوشته اراسته به صنایع بدیعی
numerals
اعداد نوشته شده IV, III, II , I و...
writing
چیزی که نوشته شده است
writings
چیزی که نوشته شده است
ad-lib
بدون نوشته صحبت کردن
legend
نوشته روی سکه ومدال
hyphenated
نوشته شده با فضای خالی
bilingual
بدو زبان نوشته شده
It is written for our benefit
نوشته کردن برای ما فایده دارد
equation
فرمولی که یک کامپیوتر آنالوگ نوشته برای حل
equations
فرمولی که یک کامپیوتر آنالوگ نوشته برای حل
to read between the lines
معنی پوشیده نوشته یا سخنی را دریافتن
absolute address
برنامه کامپیوتری نوشته شده به کد مطلق
ballots
رای مخفی مجموع اراء نوشته
balloted
رای مخفی مجموع اراء نوشته
ballot
رای مخفی مجموع اراء نوشته
postfix
کلمه یا حرف نوشته شده پس از دیگری
subscript
چیزی که در پایین نامه نوشته شود
machine address
برنامه کامپیوتری نوشته شده به کد مطلق
NCR paper
نوشته هم روی کاغذ نمایان میشود
integrated accounting package
بسته پیش نوشته حسابداری مجتمع
software package
بسته پیش نوشته نرم افزاری
modular accounting package
برنامه پیش نوشته حسابداری واحدی
termination notice
فسخ نوشته شده
[قرارداد کاری]
italic
حرف به صورت itoloc نوشته شده
compilation
جمع اوری اطلاعات به صورت نوشته
compilations
جمع اوری اطلاعات به صورت نوشته
graffito
حروف یا تصاویری که بردیوار نوشته شده باشد
machines
فرمولی که کامپیوتر آنالوگ نوشته است تا حل کند
machined
فرمولی که کامپیوتر آنالوگ نوشته است تا حل کند
backhanded
با پشت دست نوشته شده چپ طعنه امیز
hair stroke
خط نازک بالا یا پایین حروف نوشته یا چاپی
parodies
نوشته یاشعری که تقلید از سبک دیگری باشد
parody
نوشته یاشعری که تقلید از سبک دیگری باشد
pitch
وقتی که حروف در فضای مجزا نوشته شوند.
please reply
لطفا پاسخ بدهید
[به دعوت نوشته شده ای]
pitches
وقتی که حروف در فضای مجزا نوشته شوند.
machine
فرمولی که کامپیوتر آنالوگ نوشته است تا حل کند
repondez s'il vous plait
[RSVP]
لطفا پاسخ بدهید
[به دعوت نوشته شده ای]
unless otherwise prescibed
[by the doctor]
مگر اینکه
[پزشک]
نسخه دیگری نوشته
grapho
پیشوند بمعنی نوشته و ثبت شده و نوشتن
apply
تقاضا برای چیزی معمولا به صورت نوشته
Take a fresh sheet of paper.
یک ورق کاغذ تازه ( نوشته نشده ) بردار
The letter is addressed to you .
نامه بعنوان شما نوشته شده است
applies
تقاضا برای چیزی معمولا به صورت نوشته
applying
تقاضا برای چیزی معمولا به صورت نوشته
nominal value
قیمت واقعی سهم که روی ان نوشته شده
the paper is written all over
همه جای کاغذ نوشته شده است که
bibliotics
بررسی دست نوشته برای تعیین اصالت ان
subjected
موضوع
point
موضوع
texts
موضوع
subjects
موضوع
issued
موضوع
mattered
موضوع
motif
موضوع
text
موضوع
issues
موضوع
subjecting
موضوع
issue
موضوع
questioned
موضوع
subject
موضوع
themes
موضوع
theme
موضوع
question
موضوع
motifs
موضوع
questions
موضوع
object
موضوع
indirect objects
موضوع
afair
موضوع
propositions
موضوع
objected
موضوع
criteria
موضوع
objects
موضوع
objecting
موضوع
direct objects
موضوع
propositioning
موضوع
matters
موضوع
mattering
موضوع
matter
موضوع
topic
موضوع
head
موضوع
plotless
بی موضوع
topic
موضوع
subject
[topic]
موضوع
propositioned
موضوع
proposition
موضوع
topics
موضوع
themes
موضوع ها
subjects
موضوع ها
topics
موضوع ها
personals
بندهایی از روزنامه که درباره اشخاص خصوصی نوشته میشود
notation
عملیات ریاضی که به صورت منط قی نوشته شده اند
parodist
کسیکه نوشته ادبی راتقلیدکرده بصورت هزل درمیاورد
notations
عملیات ریاضی که به صورت منط قی نوشته شده اند
rational number
عددی که به عنوان تقسیم دو عدد کامل نوشته میشود
rubric
عنوانی که باحروف قرمز نوشته یا چاپ شده باشد
hudibrastic
نوشته شده بصورت دوبیتی هشت هجایی ومضحک
directs
دستورات برنامه که به صورت کد مطلق نوشته شده اند
directed
دستورات برنامه که به صورت کد مطلق نوشته شده اند
users
نرم افزاری کامپیوتری که کاربر و نه تولیدکننده نوشته است
direct
دستورات برنامه که به صورت کد مطلق نوشته شده اند
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com