English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 208 (10 milliseconds)
English Persian
starting gate دروازه شروع
Search result with all words
send off حرکت اسبها از دروازه شروع
send-off حرکت اسبها از دروازه شروع
send-offs حرکت اسبها از دروازه شروع
break جداکردن دو بوکسور ازیورتمه به چهارنعل حرکت از دروازه شروع اسبدوانی
breaks جداکردن دو بوکسور ازیورتمه به چهارنعل حرکت از دروازه شروع اسبدوانی
gate دروازه شروع اسکی
gates دروازه شروع اسکی
Other Matches
team handball court مربع مستطیل 04 در 02 متر که باخطی به موازات خط دروازه به دو قسمت تقسیم شده وهر منطقه یک دروازه دارد
passout پاس از پشت دروازه به یاردر جلوی دروازه
kick save نجات دروازه با پای دروازه بان
goal judge داور پشت دروازه لاکراس داور دروازه واترپولو
set up مدت زمان بین سیگنال شروع یک برنامه و شروع آن
elements دروازه یا ترکیبی از دروازه ها
element دروازه یا ترکیبی از دروازه ها
start off شروع کردن شروع شدن
goalpost تیر دروازه تیر عمودی دروازه
goalposts تیر دروازه تیر عمودی دروازه
launching area منطقه شروع پرواز منطقه شروع عملیات اب خاکی
initiation شروع کار شروع
gates دروازه
goals دروازه
portal دروازه
portals دروازه
gateways دروازه
gateway دروازه
goal دروازه
gate دروازه
port دروازه
barbican دروازه
barbacan دروازه
hoop دروازه
goal area line خط دروازه
hoops دروازه
goal posts پایههای دروازه
gatekeeper دروازه بان
logic gate دروازه منطقی
attacting zone منطقه دروازه
gatekeepers دروازه بان
between the pipes تیر دروازه
goal area منطقه دروازه
octroi مالیات دم دروازه
octroi دروازه بانی
wicket دروازه کوچک
goal tender دروازه بان
gateposts بازوی دروازه
gatepost بازوی دروازه
goalar دروازه بان
goalkeepers دروازه بان
goalkeeper دروازه بان
wickets دروازه کوچک
keep goal دروازه بانی
in goal دروازه بان
goalies دروازه بان
puck stopper دروازه بان
goalie دروازه بان
goals دروازه بان
keeper دروازه بان
keepers دروازه بان
gate keeper دروازه بان
goal keeper line خط دروازه بان
goal keeper دروازه بان
goal دروازه بان
goal crease محوطه دروازه
goal mouth دهانه دروازه
tend goal حفظ دروازه
saves نجات دروازه
saved نجات دروازه
tend goal دروازه بانی
save نجات دروازه
own goal گل به دروازه خودی
hoop دروازه کروکه
own goals گل به دروازه خودی
hoops دروازه کروکه
crossbars تیرک افقی دروازه
fast break حمله سریع به دروازه
goalthrow پرتاب دروازه بان
goalkeeper دروازه بان فوتبال
goal umpire دروازه بان واترپولو
standup goalie دروازه بانی ایستاده
He was approaching the gate. او [مرد] به دروازه نزدیک شد.
goal kick شوت بسوی دروازه
flopper دروازه بان شیرجه رو
shot direct at goal شوت مستقیم به دروازه
shootings شوت بسوی دروازه
gate post تیرچارچوب دروازه باهویابازوی در
deciding نزدیک به دروازه حریف
goal games بازیهای دروازه دار
shooting شوت بسوی دروازه
sally port دروازه بزرگ قلعه
gatehouse اطاق دروازه بان
offside line خط فرضی موازی با دروازه
sally port دروازه عبور از قلعه
warder نگهبان دروازه یا قصر
warders نگهبان دروازه یا قصر
gatehouses اطاق دروازه بان
crossbar تیرک افقی دروازه
twentyfive خط 52 یاردی موازی با خط دروازه
petard بمب دروازه ریز
goalkeepers دروازه بان فوتبال
changing the goal keeper تعویض دروازه بان
catching glove دستکش دروازه بان
upright تیرک عمودی دروازه
double reverse شوت برگردان به دروازه
long ball پرتاب از دور به دروازه
goalposts تیرک عمودی دروازه
goalpost تیرک عمودی دروازه
gatehouses اطاق یازندان بالای دروازه
clearer دورکردن گوی از نزدیک دروازه
gateposts تیر چار چوب دروازه
touch in goal line ادامه خط بین خط دروازه و خط مرزی
touch in goal محدوده بین خط دروازه و خط مرزی
stick glove دستکش کلفت دروازه بان
drop a goal ضربه زدن بر فراز دروازه
gatehouse اطاق یازندان بالای دروازه
active دروازهای که برخلاف دروازه نافعال
gatepost تیر چار چوب دروازه
in- توپی که وارد دروازه شده
in توپی که وارد دروازه شده
nineteens علامت تعویض دروازه بان
clearest دورکردن گوی از نزدیک دروازه
seelos دروازه بشکل اچ در مارپیچ کوچک
clear دورکردن گوی از نزدیک دروازه
clears دفع توپ ازحوالی دروازه
clears دورکردن گوی از نزدیک دروازه
defensive منطقه دفاعی شامل دروازه
nineteen علامت تعویض دروازه بان
logic دروازه یا ترکیب دروازههای منط قی
clearer دفع توپ ازحوالی دروازه
clearest دفع توپ ازحوالی دروازه
clear دفع توپ ازحوالی دروازه
punch the ball مشت کردن دروازه بان
heavy گوی سریع که نزدیک دروازه میافتد
A creaking gate hang long. <proverb> یک دروازه شکسته مدتها سرپا می ایستد.
uprights تیرهای عمودی دروازه فوتبال امریکایی
heavies گوی سریع که نزدیک دروازه میافتد
hanging-post [تیرک عمودی که در یا دروازه به آن آویزان می شود.]
peels گذراندن گوی حریف از دروازه کروکه
battering rams میله مخصوص شکستن دروازه ها و غیره
battering ram میله مخصوص شکستن دروازه ها و غیره
goal throw پرتاب ازاد دروازه بان واترپولو
peel گذراندن گوی حریف از دروازه کروکه
heavier گوی سریع که نزدیک دروازه میافتد
heaviest گوی سریع که نزدیک دروازه میافتد
drop goal رد کردن توپ از فراز دروازه با ضربه پا
dropped goal رد کردن توپ از فراز دروازه با ضربه پا
end zone منطقه 09 متری بین خط دروازه و خط انتهایی
field player بازیگران جز دروازه بان بازیگر ثابت
field goal رد کردن توپ از فراز دروازه با ضربه پا
goal kick ضربه ازاد مستقیم روی دروازه
faubourg قسمتی ازشهر که بیرون دروازه باشد
slot منطقه جلو دروازه برای حمله مناسب
slots منطقه جلو دروازه برای حمله مناسب
slotting منطقه جلو دروازه برای حمله مناسب
gopura [دروازه بلند و مزین مقبره های هندی]
three state logic دروازه منط قی یا IC که سه وضعیت خروجی ممکن دارد
stickside سمتی از بدن دروازه بان باچوب هاکی
smothers شیرجه دروازه بان برای مهار گوی
smothered شیرجه دروازه بان برای مهار گوی
smothering شیرجه دروازه بان برای مهار گوی
short side خط بازیگران با تعداد کمتری بازیگر دهانه دروازه
headmen پاس دادن به یار نزدیک دروازه حریف
place kick توپ را از روی زمین با پا بطرف دروازه زدن
inhibit ورودی دروازه که سیگنال خروجی را بلاک میکند
headman پاس دادن به یار نزدیک دروازه حریف
inhibits ورودی دروازه که سیگنال خروجی را بلاک میکند
inverter دروازه منط قی برای امکانات بر عکس کردن
smother شیرجه دروازه بان برای مهار گوی
analog دروازه منط قی که خروجی آن مط ابق با یک سیگنال ورودی است
deflection ضربهای که به چیزی بخوردو گوی بطرف دروازه برود
deflections ضربهای که به چیزی بخوردو گوی بطرف دروازه برود
to rifle the ball into the goal با ضربه خیلی محکم توپ را به دروازه شوت کردن
analogue دروازه منط قی که خروجی آن مط ابق با یک سیگنال ورودی است
analogues دروازه منط قی که خروجی آن مط ابق با یک سیگنال ورودی است
punters دروازه بان ماهر در ردکردن توپ با مشت شرطبند
bounce shot گویی که به زمین می خورد وبه طرف دروازه می رود
punter دروازه بان ماهر در ردکردن توپ با مشت شرطبند
tries کسب 3 امتیاز با تماس دادن توپ با زمین در خط دروازه حریف
try کسب 3 امتیاز با تماس دادن توپ با زمین در خط دروازه حریف
icing ضربه خطای مدافع از نیمه زمین خودی به خط دروازه حریف
gate زمانی که یک دروازه خروجی تولید میکند پس از دریافت داده ورودی
end zone منطقه اخر زمین هاکی از خط ابی تادیوار پشت دروازه
flop شیرجه دروازه بان روی یخ برای جلوگیری از حرکت گوی
flopping شیرجه دروازه بان روی یخ برای جلوگیری از حرکت گوی
flopped شیرجه دروازه بان روی یخ برای جلوگیری از حرکت گوی
flops شیرجه دروازه بان روی یخ برای جلوگیری از حرکت گوی
gates زمانی که یک دروازه خروجی تولید میکند پس از دریافت داده ورودی
handball بازی بین دو تیم هفت نفره با شش بازیگر ویک دروازه بان
slanted بازی تهاجمی با دویدن یک بازیگر بطور مستقیم با زاویهای به طرف دروازه
inhibit توقف رخ دادن یک فرآیند یا جلوگیری از انجام عملیات در مدار مجتمع یا دروازه .
inhibits توقف رخ دادن یک فرآیند یا جلوگیری از انجام عملیات در مدار مجتمع یا دروازه .
slant بازی تهاجمی با دویدن یک بازیگر بطور مستقیم با زاویهای به طرف دروازه
slants بازی تهاجمی با دویدن یک بازیگر بطور مستقیم با زاویهای به طرف دروازه
and دروازه الکترونیکی که تابع "و" منط قی را روی سیگنالهای الکتریکی انجام میدهد
circuits مدار الکترونیکی که از چندین دروازه منط ق تشکیل شده است مثل :Exor , OR , And
goal light چراغ قرمز پشت دروازه لاکراس برای نشان دادن امتیاز در هر بار
transistors معروفترین خانواده دروازه و طرح مدار ترانزیستوری که ترانزیستورهای دو قط بی آن مستقیماگ کنترل میشود.
identity دروازه منط ق که حاوی خروجی ست که در صورتی که ورودی ها یکسان باشد درست است
identities دروازه منط ق که حاوی خروجی ست که در صورتی که ورودی ها یکسان باشد درست است
ttl استفاده از طراحی TTL و قط عات برای پیاده سازی مدارهای منط قی و دروازه ها
transistor معروفترین خانواده دروازه و طرح مدار ترانزیستوری که ترانزیستورهای دو قط بی آن مستقیماگ کنترل میشود.
circuit مدار الکترونیکی که از چندین دروازه منط ق تشکیل شده است مثل :Exor , OR , And
association croquet مسابقه بین دو تیم یا دو نفر در زمینی بطول 53 متر و عرض 62متر با 6 دروازه و یک میله عمودی
byes صعود به دور بعدبه سبب نداشتن حریف گذشتن توپ از خط عرضی دروازه امتیاز بدون توپزن
bye صعود به دور بعدبه سبب نداشتن حریف گذشتن توپ از خط عرضی دروازه امتیاز بدون توپزن
inchoation شروع
right of begin حق شروع
opening شروع
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com