Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (14 milliseconds)
English
Persian
chthonian
درون زمین وابسته به خدایان وارواح عالم اسفل
chthonic
درون زمین وابسته به خدایان وارواح عالم اسفل
Other Matches
hell
عالم اموات عالم اسفل
netherworld
عالم اسفل
tartarus
عالم اسفل
styx
رودخانه عالم اسفل
hades
عالم اسفل جهنم
pluto
خدای عالم اسفل
acheron
دوزخ عالم اسفل
acheron
رودخانهء افسانهای در عالم اسفل
hecate
الهه سحروجادو و عالم اسفل
noumenal
وابسته به معنویات و خدایان
idol
وابسته به خدایان دروغی وبت ها
theogonic
وابسته به مطالعه وشناسایی اجداد واعقاب خدایان
cosmogonic
وابسته به خلقت عالم وجود
pedantic
وابسته به عالم نمایی وفضل فروشی
extraterrestrial
بیرون از محیط زمین ماورای عالم خاکی
extraterrestrials
بیرون از محیط زمین ماورای عالم خاکی
hydrographer
نقشه کش ابهای روی زمین کسیکه عالم به تشریح ابهای روی زمین است
underground water
اب درون زمین
inner directed
درون وابسته
intratelluric
واقع در درون زمین
subatomic
وابسته به پدیدههای درون اتمی
beau monde
عالم شیکی ومدپرستی عالم اشرافیت
mediumism
وساطت در میان مردم وارواح
predial or prae
وابسته به زمین
geomagnetic
وابسته به جاذبه زمین
geological
وابسته به زمین شناسی
geologic
وابسته به زمین شناسی
geogonostical
وابسته به خارههای ویژه زمین
seismic
وابسته به زمین لرزه مرتعش
geothermic
وابسته به حرارت مرکزی زمین
geothermal
وابسته به حرارت مرکزی زمین
goechemical
وابسته به تغییرات شیمیایی زمین
geogonostic
وابسته به شناسایی خارههای ویژه زمین
permian
وابسته بدوره زمین شناسی پرمیان
hydrothermal
وابسته به عمل ابهای گرم درپوسته زمین
geodetic
وابسته به علم زمین پیمایی درسطح کره
geodesical
وابسته بعلم زمین پیمایی درسطح کره
mesozoic
وابسته بدوره زمین شناسی بین " پرمیان " و " دوره سوم "
geostrophic
وابسته به نیروی انحناء وپیچیدگی یا انقباضی که دراثرگردش زمین ایجادمیشود
neozoic
وابسته بعهد زمین شناسی که از پایان دوره مسوزوئیک تا امروزه است
intercoastal
رفت و امد داخل مملکتی درون ساحلی درون مرزی
lowermost
اسفل
nethermost
اسفل
lowest
اسفل
lower most
اسفل
paleozoic
وابسته به عهدی از زمین شناسی که از اغازدوره کامبریان تا اوایل دوره پرمیان طول کشیده
nether world
درک اسفل
nether region
درک اسفل
ulna
زند اسفل
serfs
درسیستم فئودالی به رعایای وابسته به زمین اطلاق می شد اگر چه برده نبودند لیکن فاقد ازادی واقعی محسوب می شدند
serf
درسیستم فئودالی به رعایای وابسته به زمین اطلاق می شد اگر چه برده نبودند لیکن فاقد ازادی واقعی محسوب می شدند
holocene
وابسته به دوره زمین شناسی حاضر که ازپایان دوره پلیستوسن شروع میگردد
o merciful powers
ای خدایان بخشنده
heroic age
عصرنیم خدایان
odin
خدای خدایان
theomachy
جنگ خدایان
penates
خدایان خانواده
thearchy
حکومت خدایان
polytheism
پرستش خدایان متعدد
thearchy
سلسله مراتب خدایان
theogony
نسب نامه خدایان
ichor
خون خدایان اب جراحت
libations
تقدیم شراب به حضور خدایان
mercury
یکی از خدایان یونان قدیم
libation
تقدیم شراب به حضور خدایان
zeus
زاوش رئیس خدایان یونانی
predials
بردگان وابسته به زمین بردگان زراعتی
mnemonics
دارگونه حافظ ومادر خدایان شعروادب
jagannath
یکی از خدایان هندوهاکه اوراkrishnaمینامندومظهرهشتمین vishnuاست
hebe
الهه جونی که ساقی خدایان بود
pantheons
معبد تمام خدایان و ادیان مختلف
pantheon
معبد تمام خدایان و ادیان مختلف
nectar
شراب لذیذ خدایان یونان شهد
zoomorphic
دارای خدایان مجسم بشکل جانور
heroify
درگروه گردان ونیم خدایان دراوردن
theogony
مطالعه وشناسایی اجداد واعقاب خدایان
zoomorphism
تجسم خدا یا خدایان بشکل حیوانات پست
ambrosia
خوراک خدایان که زندگی جاوید بانها میداده مائدهء بهشتی
in line processing
پردازش درون برنامهای پردازش درون خطی
phallic
وابسته به پرستش الت مردی وابسته به الت رجولیت وابسته به قضیب
sciential
عالم
learned man
عالم
universe
عالم
scholar
عالم
scientist
عالم
scholars
عالم
scientists
عالم
learnted
عالم
lettered
عالم
learned
عالم
clowned
دلقک زمین گاوبازی که گاو رااز سوار زمین خورده دورمیکند
clown
دلقک زمین گاوبازی که گاو رااز سوار زمین خورده دورمیکند
ground return
انعکاسات سطح زمین روی صفحه رادار امواج انعکاسی زمین
clowning
دلقک زمین گاوبازی که گاو رااز سوار زمین خورده دورمیکند
touch judge
هریک از داوران مامورمراقبت در طرفین زمین برای تماس توپ با زمین
clowns
دلقک زمین گاوبازی که گاو رااز سوار زمین خورده دورمیکند
pancakes
در رهگیری هوایی یعنی می خواهم به زمین بنشینم یا به زمین بنشینید
center field
قسمت دوردست زمین پایگاه 2و چپ و راست زمین بیس بال
hercules
نوعی موشک زمین به زمین با بردزیاد هواپیمای باری هرکولس
geotaxis
گرایشی که نیروی جاذبه زمین انراهدایت میکند زمین گرایی
inductive earthing
زمین پیچکی زمین کردن نقطه ستاره بایک بوبین
pancake
در رهگیری هوایی یعنی می خواهم به زمین بنشینم یا به زمین بنشینید
frost heave
برامدگی زمین یا سنگفرش که دراثر یخ زدن ایجاد میگردد یخ زدگی وبادکردگی زمین
regulus
نوعی موشک اتمی هدایت شونده زمین به زمین که بانیروی جت حرکت میکند
nap of the earth
از نزدیک زمین در سطح زمین پرواز سینه مال
honest john
نوعی موشک برد کوتاه زمین به زمین توپخانه
off side
سمت راست زمین کریکت مقابل زمین توپزن
otherworld
عالم باقی
clergymen
عالم مذهبی
erudite
عالم دانشمند
the corner's of the earth
اکناف عالم
underworld
عالم اموات
otherworld
عالم ثانی
notionalist
عالم نظری
the next world
عالم اینده
macrocosms
عالم کبیر
clergyman
عالم مذهبی
the invisible
عالم غیب
he saw in his vision
در عالم رویادید
the new of dreams
عالم خواب
the invisible world
عالم غیب
dreamworld
عالم رویا
universe
عالم وجود
drat
خاک عالم
womanhood
عالم نسوان
afterworld
عالم اخرت
afterworld
عالم فانی
universe of discourse
عالم مقال
pedant
عالم نما
celestial sphere
کره عالم
celestial equator
استوای عالم
celectial poles
قطبهای عالم
animalism
عالم حیوانی
pedants
عالم نما
world
عالم روزگار
worlds
عالم روزگار
highbrow
عالم ودانشمند
uranography
شرح عالم
intermediate world
عالم برزخ
celestrial axis
محور عالم
know-it-alls
عالم نما
microcosms
عالم صغیر
macrocosm
عالم کبیر
know-it-all
عالم نما
spirituality
عالم روحانی
rabbi
عالم یهودی
rabbis
عالم یهودی
microcosm
عالم صغیر
know it all
عالم نما
poles of the universe
قطبهای عالم
muliebrity
عالم نسوان
stoned
در عالم هپروت
netherworld
عالم اموات
geognosy
زمین شناسی از لحاظ ساختمان و ترکیب زمین
tellurian
ساکن زمین دستگاه سنجش حرکات زمین
to break up
از هم جدا شدن
[پوسته زمین]
[زمین شناسی]
rhetorician
عالم درعلم بدیع
rhetoricians
عالم درعلم بدیع
cosmic
مربوط به عالم هستی
biologist
عالم علم الحیات
cosmologies
نظام عالم وجود
cosmology
نظام عالم وجود
orbs
عالم احاطه کردن
brown study
عالم رویا و هپروت
erebus
برزخ یا عالم فلمات
to swear by all that is sacred
بمقدسات عالم سوگند
heaven
خدا عالم روحانی
orb
عالم احاطه کردن
supersensible
ماوراء عالم حواس
cloud land
عالم خیال یافرض
hydraulician
عالم به علم اب رسانی
prescient
عالم به غیب یا اینده
heavens
خدا عالم روحانی
spiritusoity
عالم غیر مادی
cosmos
نظام عالم وجود
liturgist
عالم در ایین نماز
superphysical
ماورای عالم مادی
celestial north pole
قطب شمال عالم
mathematicians
عالم علم ریاضی
mathematician
عالم علم ریاضی
dream land
عالم خواب و رویا
spiritualism
اعتقادبه عالم ارواح
celestial body south pole
قطب جنوب عالم
bureaucratic
وابسته به اداره بازی وکاغذ پرانی وابسته به دیوان سالاری
syzygial
وابسته به جفت یانقاط متقابل وابسته به استقرار سه ستاره در خط مستقیم
olympian
اسمانی وابسته بخدایان کوه المپ وابسته بمسابقات المپیک
subglacial
وابسته به زیر توده یخ وابسته بدوره فرعی یخبندان
choral
وابسته بدسته سرودخوانان وابسته به اواز دسته جمعی
telepathic
وابسته به دورهم اندیشی وابسته به توارد یا انتقال فکر
dialectological
وابسته بعلم منطق جدلی وابسته به گویش شناسی
uranography
عالم شناسی اسمان نگاری
bibliograph
عالم بشرح تاریخچه کتابها
arabist
عالم بزبان و علوم عربی
hygeist
عالم به علم حفظ الصحه
the lower world
جهان مردگان عالم اسوات
perelotok
زمین یا قشر یخ زده زمین قشر زمستانی زمین
sergeants
گروهبان موشک زمین به زمین سارجنت
styx
نوعی موشک زمین به زمین دریایی
sergeant
گروهبان موشک زمین به زمین سارجنت
rolling terrain
زمین با پستی و بلندی کم زمین هموار
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com