English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 100 (6 milliseconds)
English Persian
turn the trick <idiom> درکاری که میخواست موفق شدن
Other Matches
he was about to say میخواست بگوید
he wished to be private میخواست تنهاباشد
on the house <idiom> مجاز درکاری
to be to blame for something مقصر درکاری بودن
in the swim <idiom> درکاری فعالیت داشتن
to make a hand of anything درکاری کامیاب شدن
to p with a task درکاری پشت کارداشتن
to come to the fore قسمت مهم درکاری داشتن
sink or swim <idiom> افت وخیز درکاری داشتن
duumvirate اشتراک دو نفرهم رتبه درکاری
To be an old hand at something. درکاری سابقه وتجربه داشتن
fillbelly کسیکه درکاری حریص باشد
To put obstacles in the way. سنگ انداختن درکاری (اشکال تراشیدن )
To put money into somethings. درکاری پول ریختن (سرمایه گذاری کردن )
let it rip <idiom> انجام بیش از اندازه چیزی ،گیرافتادن درکاری
gallio ماموریاشخصی که ازدخالت درکاری که بیرون ازصلاحیت اوست خود داری
successful موفق
prosperous موفق
successful <adj.> موفق
lucrative موفق
upbeat موفق
throve موفق شد
attain موفق شدن
make a hit <idiom> موفق شدن
fay موفق شدن
hot hand پرتاب موفق
come off <idiom> موفق شدن
fall short (of one's expectations) <idiom> موفق نشدن
sure-fire حتما موفق
go over well <idiom> موفق بودن
to make a shift موفق شدن
have it made <idiom> موفق بودن
to fall through موفق نشدن
I made good my escape . موفق به فرار شد
arriving موفق شدن
arrives موفق شدن
to go wrong موفق نشدن
to pull through موفق شدن
wowed موفق شدن
attained موفق شدن
arrived موفق شدن
arrive موفق شدن
wows موفق شدن
wowing موفق شدن
wow موفق شدن
attains موفق شدن
attaining موفق شدن
to come through موفق شدن
carry the day <idiom> برنده یا موفق شدن
two-way موفق در حمله و دفاع
manage to do it موفق بانجام ان شدن
to come up in the world موفق شدن [در زندگی یا شغل]
to go places موفق شدن [در زندگی یا شغل]
to collapse موفق نشدن [مذاکره یا فرضیه]
nojoy موفقیتی نیست موفق نشدم
hits جستجوی موفق در پایگاه داده
hitting جستجوی موفق در پایگاه داده
prospers رونق یافتن موفق شدن
connect ضربه موفق در پایگاه دوم
prospering رونق یافتن موفق شدن
prospered رونق یافتن موفق شدن
connects ضربه موفق در پایگاه دوم
hit جستجوی موفق در پایگاه داده
convert پنالتی موفق گل با پرتاب ازاد
converted پنالتی موفق گل با پرتاب ازاد
converting پنالتی موفق گل با پرتاب ازاد
converts پنالتی موفق گل با پرتاب ازاد
succeed موفق شدن نتیجه بخشیدن
succeeded موفق شدن نتیجه بخشیدن
prosper رونق یافتن موفق شدن
hit and miss گاهی موفق وگاهی مغلوب
succeeds موفق شدن نتیجه بخشیدن
put across باحقه بازی موفق شدن
to get sight of a person موفق بدیدن کسی شدن
to f. in the pan باوجودجوشش وکوشش موفق نشدن
I have no doubt that you wI'll succeed. تردیدی ندارم که موفق می شوید
I could never make her understand . هرگز موفق نشدم به او بفهمانم
god speed you کامیاب شوید موفق باشید
Supposing we do not succeedd, then waht? حالا آمدیم و موفق نشدیم بعدچی؟
to get any ones speech موفق بشنیدن نطق کسی شدن
get to first base <idiom> موفق بودن ،شروع خوبی راداشتند
smash hit <idiom> نمایش ،بازی یا فیلم خیلی موفق
throw up one's hands <idiom> توقف تلاش ،پذیرش موفق نشدن
i managed to do it موفق شدم که ان کار را انجام دهم
to be a dead duck امکان موفق شدن را نداشتن [چیزی یا کسی]
deliver the goods <idiom> موفق درانجام کاری که خوب انتظار میرود
make the grade <idiom> منظم کردن، موفق بودن ،حاضر شدن
He'll never get anywhere. او [مرد] هیچوقت موفق نمی شود. [در زندگیش یا کارش]
You wI'll fail unless you work harder . موفق نخواهی شد مگه اینکه تلاش بیشتری بکنی
failed عمل نکردن موفق نشدن شکست خوردن بد کار کردن
fail عمل نکردن موفق نشدن شکست خوردن بد کار کردن
fails عمل نکردن موفق نشدن شکست خوردن بد کار کردن
to score with a girl <idiom> موفق شدن در تلاش نزدیکی کردن با دختری [اصطلاح روزمره]
He'll never amount to anything. <idiom> او [مرد] هیچوقت موفق نمی شود. [در زندگیش یا کارش] [اصطلاح روزمره]
It appears questionable whether he will manage to do that. بحث برانگیز به نظر می رسد که آیا او موفق به انجام این کار بشود.
misses موفق نشدن عدم اصابت گلوله به هدف خطای گلوله
miss موفق نشدن عدم اصابت گلوله به هدف خطای گلوله
missed موفق نشدن عدم اصابت گلوله به هدف خطای گلوله
to strike oil کامیاب شدن موفق شدن
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com