English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 20 (2 milliseconds)
English Persian
shipboard درکشتی
Other Matches
embarks درکشتی گذاشتن
embark درکشتی گذاشتن
to take ship درکشتی گذاشتن
embarked درکشتی گذاشتن
embarking درکشتی گذاشتن
gun room مخزن مهمات درکشتی
embark درکشتی سوار کردن
embarks درکشتی سوار کردن
embarking درکشتی سوار کردن
embarked درکشتی سوار کردن
To knock someone down. کسی رازمین زدن ( درکشتی وغیره )
privateer درکشتی تجارتی مسلح کار کردن
ex ship یکی ازقراردادهای اینکوترمز که دران فروشنده کالا را در بندرمقصد و درکشتی به خریدارتحویل میدهد
slip rope مهاری که دوسرش درکشتی ومیانش بکرانه بسته باشد.....کشتی رها شود
embarked سوار کردن وسایل و بار درکشتی یا خودرو سوار شدن به داخل وسیله نقلیه رفتن
embarks سوار کردن وسایل و بار درکشتی یا خودرو سوار شدن به داخل وسیله نقلیه رفتن
embark سوار کردن وسایل و بار درکشتی یا خودرو سوار شدن به داخل وسیله نقلیه رفتن
embarking سوار کردن وسایل و بار درکشتی یا خودرو سوار شدن به داخل وسیله نقلیه رفتن
troop space جای انفرادی در هواپیما یاکشتی محوطه لازم برای تامین جا برای حمل پرسنل وبارهای انفرادی انها درکشتی یا هواپیما
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com