English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
English Persian
heroify درگروه گردان ونیم خدایان دراوردن
Other Matches
helter-skelter <idiom> درگروه بینظمی
to herd with other people با مردم دیگر پیوستن درگروه دیگران درامدن
sesquipedalian دارای یک وتد ونیم
Kids of varying heights and ages . بچه های قد ونیم قد
lap joint اتصال نیم ونیم
seabee گردان ساختمان دریایی گردان مهندسی دریایی مخصوص ساختن پایگاه ولنگرگاه یکان استحکامات دریایی
minotaur جانوری که نیمی از بدنش گاو ونیم دیگرش انسان بودن
scarf weld جایی که دو میل اهن را نیم ونیم کرده باهم جوش داده باشند
odin خدای خدایان
thearchy حکومت خدایان
o merciful powers ای خدایان بخشنده
penates خدایان خانواده
theomachy جنگ خدایان
heroic age عصرنیم خدایان
theogony نسب نامه خدایان
noumenal وابسته به معنویات و خدایان
thearchy سلسله مراتب خدایان
polytheism پرستش خدایان متعدد
ichor خون خدایان اب جراحت
mercury یکی از خدایان یونان قدیم
idol وابسته به خدایان دروغی وبت ها
zeus زاوش رئیس خدایان یونانی
libations تقدیم شراب به حضور خدایان
libation تقدیم شراب به حضور خدایان
jagannath یکی از خدایان هندوهاکه اوراkrishnaمینامندومظهرهشتمین vishnuاست
theogony مطالعه وشناسایی اجداد واعقاب خدایان
hebe الهه جونی که ساقی خدایان بود
mnemonics دارگونه حافظ ومادر خدایان شعروادب
nectar شراب لذیذ خدایان یونان شهد
pantheons معبد تمام خدایان و ادیان مختلف
pantheon معبد تمام خدایان و ادیان مختلف
zoomorphic دارای خدایان مجسم بشکل جانور
scarf joint جایی که دو سر تیر رانیم ونیم کرده با هم جفت کرده باشند
zoomorphism تجسم خدا یا خدایان بشکل حیوانات پست
theogonic وابسته به مطالعه وشناسایی اجداد واعقاب خدایان
chthonic درون زمین وابسته به خدایان وارواح عالم اسفل
chthonian درون زمین وابسته به خدایان وارواح عالم اسفل
ambrosia خوراک خدایان که زندگی جاوید بانها میداده مائدهء بهشتی
fee tail تقسیم مالکیت اراضی بین مالک و دیگری به نحوی که نصف ان برای خود مالک ونیم دیگر به منتقل الیه
construction batalion گردان مهندسی ساختمان گردان ساختمان
tone and semitone پرده ونیم پرده
moving iron instrument دستگاه اندازه گیری اهن گردان دستگاه اندازه گیری اهن نرم گردان
griffin شیر دال جانوری که نیم بدنش شیر ونیم بدنش دال بوده
winches گردان
rambler سر گردان
revolving گردان
winching گردان
doubled edge لب گردان
battalions گردان
pivoting گردان
sq گردان
swing doors در گردان
turnstiles گردان در
ramblers سر گردان
winch گردان
turnstile گردان در
winched گردان
rotary گردان
swing bridge پل گردان
levogyrous چپ گردان
swing door در گردان
battalion گردان
levorotatory چپ گردان
versatile گردان
rotary drum طبلک گردان
cylinderical rotary valve شیر گردان
artillery battalion گردان توپخانه
manipulator تعزیه گردان
rotor چرخ گردان
rotating field میدان گردان
circulation pump پمپ گردان
rotary klin کوره گردان
rotary furnace کوره گردان
rotary converter مبدل گردان
revolving kiln کوره گردان
visard افتاب گردان
rotary current جریان گردان
centrosphere گردان سپهر
swivelled مفصل گردان
rotary crane جراثقال گردان
swivels حلقه گردان
swivels مفصل گردان
tape drive نوار گردان
dextrorotatory راست گردان
dextrogyrous راست گردان
tape drives نوار گردان
rotors چرخ گردان
visor افتاب گردان
pivots پاشنه گردان
revolving fund تنخواه گردان
turret برج گردان
turnsole گل افتاب گردان
turrets برج گردان
barysphere گردان سپهر
rotary kiln کوره گردان
battalion commander فرمانده گردان
rotary beam antenna انتن گردان
roll over credit اعتبار گردان
turnable foot bridge پل پیاده رو گردان
rotary switch کلید گردان
revolving crane جرثقیل گردان
rotary selector سلکتور گردان
rotary wing بال گردان
visors افتاب گردان
rotary discharger تخلیه گر گردان
revolving credit اعتبار گردان
rotary type regulator رگولاتورنوع گردان
rotary pump پمپ گردان
rotary shear قیچی گردان
pivot پاشنه گردان
pivoted پاشنه گردان
rotary converter تبدیل گر گردان
rotary table میز گردان
pivoting window پنجره گردان
swivel block قرقره گردان
swinging derrick دریک گردان
sunshade افتاب گردان
portable lamp چراغ گردان
portable pump پمپ گردان
daisies گل افتاب گردان
flexible drive tool ابزار گردان
He turned away from his wife . از همسرش رو گردان شد
quizmasters آزمون گردان
quizmasters آزمونچه گردان
daisy گل افتاب گردان
quizmaster آزمون گردان
propeller fan پروانه گردان
quizmaster آزمونچه گردان
sunflowers گل افتاب گردان
imprest تنخواه گردان
moving magnet اهنربای گردان
swivel vise گیره گردان
smoke jack سیخ گردان
swivel knee زانویی گردان
moving coil قاب گردان
star handle دستگیره گردان
slewing crane جراثقال گردان
separate battalion گردان مستقل
merry go round چرخ گردان
swivel joint مفصل گردان
selector switch کلید گردان
sunflower گل افتاب گردان
sunshades افتاب گردان
psychedelic روان گردان
engineer battalion گردان مهندسی
vizor افتاب گردان
visorless بی افتاب گردان
curved design نماد گردان
helianthus گل افتاب گردان
selector کلید گردان
selectors کلید گردان
swivel حلقه گردان
pivoted lever اهرم گردان
swivel مفصل گردان
swivelled حلقه گردان
vent wing پنجره گردان
variable capacitor خازن گردان
swing bucket جراثقال گردان
engineer battalion گردان مهندس
treadmill نوار گردان
treadmills نوار گردان
spindle میله گردان
spindles میله گردان
knob تکمه گردان
knobs تکمه گردان
swing gates دریچههای گردان
ervolving credit اعتبار گردان
working capital تنخواه گردان
physical drive دیسک گردان فیزیکی
rotary heat furnace کوره با اتشدان گردان
supinator muscle عضله برون گردان
dragon گردان سوار اسبی
office swivel chair صندلی گردان اداری
dragons گردان سوار اسبی
rotary phase converter تبدیل گر فاز گردان
psychedelic داروی روان گردان
cash items اسناد تنخواه گردان
cd rom disk drive دیسک گردان سی دی- رام
rotary wing هواپیمای بال گردان
regiments گردان در ارتش انگلیس
regiment گردان در ارتش انگلیس
psychotropic drugs داروهای روان گردان
winchester drive دیسک گردان وینچستر
dial feed press پرس میزی گردان
half height drive نیم گردان دیسک
endless screw پیچ دندانه گردان
moving magnet galvanometer گالوانومتر اهنربای گردان
aerial port squadron گردان بارانداز هوایی
wilder سر گردان و اواره بودن
rotary spark gap دهانه جرقه گردان
amphibious squadron گردان عملیات اب خاکی
latch for pivoting windows چفت پنجره گردان
battalion landing team تیم ساحلی گردان
bogie hearth furnce کوره حرارتی گردان
rotary type regulator تنظیم کننده گردان
drive designator پارامتر دیسک گردان
moving coil galvanometer گالوانومتر قاب یا پیچک گردان
moving coil measuring mechanism مکانیزم سنجش قاب گردان
aerial port squadron گردان عملیات بارانداز هوایی
tower crane جراثقال گردان اطاق دار
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com