English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (12 milliseconds)
English Persian
polywag دریانوردی که به نواحی استوایی سفر نکرده باشد
Other Matches
sub-tropical وابسته به نواحی هم مرز نواحی استوایی
shell back دریانوردی که از خط استواگذشته باشد
unbowed انحنا پیدا نکرده تعظیم نکرده
unexploded عمل نکرده مهمات عمل نکرده
seafaring دریانوردی
navigation دریانوردی
equatorial استوایی
cruising speed سرعت دریانوردی
traffics انتقال دریانوردی
seamanship مهارت در دریانوردی
yachtsman علاقمندبه دریانوردی
trafficking انتقال دریانوردی
marine وابسته به دریانوردی
yachtsmen علاقمندبه دریانوردی
marines وابسته به دریانوردی
trafficked انتقال دریانوردی
traffic انتقال دریانوردی
rules of the roads قوانین دریانوردی
nautical chart نقشه دریانوردی
seaworthy قابل دریانوردی
equatorial telescospe وربین استوایی
equatorial coordinates مختصات استوایی
equatorial climate اقلیم استوایی
equatorial bond پیوند استوایی
subtropics زیر استوایی
tropical year سال استوایی
tropical cyclone چرخه استوایی
tropic range دامنه استوایی
equatorial tides جذر و مد استوایی
tropical منطقه استوایی
Equator ناحیه استوایی
equatorial satellite ماهواره استوایی
sub-tropical زیر استوایی
tropics مناطقگرمسیری استوایی
unseaworthy غیر قابل دریانوردی
nautical مربوط به دریانوردی ملوانی
deck log دفتر وقایع دریانوردی
tropical rain forest جنگل بارانهای استوایی
Equatorial Guinea کشور گینهی استوایی
doldrums منطقه ارامگان استوایی
equatorial quantum number عدد کوانتومی استوایی
side lights چراغ دریانوردی طرفین ناو
fourth degree of readiness محل دریانوردی station cruising: syn
temperature spots نواحی دماگیر
arctic regions نواحی قطبی
growth areas نواحی رشد
subtropics نواحی زیرگرمسیری
primary zones نواحی نخستین
reflexogenous zones نواحی بازتاب زا
leading region نواحی پیشرو
tropicalization اماده کردن برای کار درمنطقه استوایی
low latitudes نواحی نزدیک خط استوا
keep out areas نواحی بر حذر شده
arctic مربوطه به نواحی قطبی
low lander ساکن نواحی پست
subsolar واقع در نواحی گرمسیر
philadelphus سفرس نواحی معتدله
up country نواحی داخل کشور
look before your leap گز نکرده
dock trials ازمایشهای بعد از تعمیر ناو ازمایش قبل از دریانوردی
riesling انگور سفید نواحی راین
southeasterner ساکن نواحی جنوب شرقی
light latitudes نواحی یا سرزمین دور از خط استوا
ice-foot [دیواره یخ در کنار نواحی شمالی]
taro گوش فیل نواحی گرمسیر
indigested فکر نکرده
niet le fait او نکرده است
sole ازدواج نکرده
soles ازدواج نکرده
rudimental رشد نکرده
unsight امتحان نکرده
untravelled سفر نکرده
single ازدواج نکرده
abortive <adj.> رشد نکرده
unkempt شانه نکرده
Mahogany was once abundant [prolific] in the tropical forests. یک موقعی چوب ماهون در جنگل های استوایی فراوان بود.
silicicolous رشد کننده در نواحی سیلیس دار
toponymy ذکر اسامی نواحی مکان نامی
zoysia چمن خزنده پایای نواحی گرمسیر
unused عادت نکرده بکارنبرده
uncounselled مشورت نکرده [نداده]
paddies برنج اسیاب نکرده
paddy برنج اسیاب نکرده
dud گلوله عمل نکرده
aclinic line خط استوایی مغناطیسی منحنی موهوم و نامنظمی که در نزدیکی خط استواگرداگردزمین مفروض است
tropic نواحی گرمسیری بین دومدارشمال وجنوب استوا
calenture تب نواحی حاره که دراثرگرمازدگی ایجاد میشود تب کردن
tundras دشتهای بی درخت پوشیده از گلسنگ نواحی قطبی
anoraks نوعی ژاکت باشلق دارمخصوص نواحی قطبی
anorak نوعی ژاکت باشلق دارمخصوص نواحی قطبی
tundra دشتهای بی درخت پوشیده از گلسنگ نواحی قطبی
continuous tone image تصویر تشکیل شده از ترکیبات نواحی مجزا
mycenian اثارهنری وتفوق سیاسی نواحی مجاوراین ناحیه
fox grape انگور ترش نواحی شمال شرقی امریکا
mycenaean اثارهنری وتفوق سیاسی نواحی مجاوراین ناحیه
order form نمونه سفارش نامه پر نکرده
nuclear dud بمب عمل نکرده اتمی
You haven't changed. تو هیچ تغییر نکرده ای [رفتار] .
unfledged پر در نیاورده کاملا رشد نکرده
dwarf dud بمب اتمی عمل نکرده
gear blank چرخ دنده کار نکرده
he is not quite rested خوب رفع خستگی نکرده
hung striker چاشنی عمل نکرده نارنجک
impennate دارای بالهای رشد نکرده
seed wool پنبه خام یاپاک نکرده
stunted tree درخت رشد نکرده وکوتاه
absolute dud گلوله اتمی عمل نکرده
dwarf dud جنگ افزار هستهای عمل نکرده
bomb cemetery محل تخریب بمبهای عمل نکرده
cleanest که از زمان خواندن تغییری نکرده است
Nobody was late except me . هیچکس غیر از من دیر نکرده بود
unschooled تعلیم نگرفته کار اموزی نکرده
cleaned که از زمان خواندن تغییری نکرده است
cleans که از زمان خواندن تغییری نکرده است
clean که از زمان خواندن تغییری نکرده است
longspur انواع پرندگان پنجه بلند نواحی قطبی وشمال امریکا
Nothing has changed there. آنجا هیچ چیز تغییر نکرده است.
a closed mouth catches no flies <proverb> تا مرد سخن نگفته باشد عیب و هنرش نهفته باشد
map نموداری که طرح داخل حافظه کامپیوتر یا نواحی ارتباطی را نشان میدهد
maps نموداری که طرح داخل حافظه کامپیوتر یا نواحی ارتباطی را نشان میدهد
moored mine مینی که باسیم یا طناب به محل اتصال خود وصل شده باشد یا در اب معلق باشد
abortion سقط نوزاد نارس یا رشد نکرده عدم تکامل
slinks انسان یاحیوان رشد نکرده وضعیف حرکت دزدکی
slink انسان یاحیوان رشد نکرده وضعیف حرکت دزدکی
slinking انسان یاحیوان رشد نکرده وضعیف حرکت دزدکی
abortions سقط نوزاد نارس یا رشد نکرده عدم تکامل
hotter شبکه آهنی یا پوشش اطراف کامپیوتر که به منبع تغذیه وصل شده باشد و زمین نشده باشد
hottest شبکه آهنی یا پوشش اطراف کامپیوتر که به منبع تغذیه وصل شده باشد و زمین نشده باشد
hot شبکه آهنی یا پوشش اطراف کامپیوتر که به منبع تغذیه وصل شده باشد و زمین نشده باشد
kratom [درختی همیشه بهار و در عین حال برگریز استوایی که از خانواده قهوه است و برگش مصرف داروئی دارد]
escutcheon سپری که دارای نشانهای نجابت خانوادگی باشد صفحهای که روی ان اسم چیزی نقش شده باشد سپرارم دار
He has never taken a step for any one . He has never raised a finger to تا کنون برای کسی قدم یبر نداشته است ( مسا عدتی نکرده )
hotbeds بستر خاکی چمن که در اثر تخمیر ویابوسیله دیگری گرم شده باشد محل یا محیطی که دران رویش وپیشرفت سریع باشد
hotbed بستر خاکی چمن که در اثر تخمیر ویابوسیله دیگری گرم شده باشد محل یا محیطی که دران رویش وپیشرفت سریع باشد
voyage repairs تعمیرات مخصوص اماده شدن ناو برای دریانوردی تعمیرات قبل از حرکت دریایی
imperfect competition حالتی است که در بازار عرضه بیش از یک فروشنده وجود نداشته باشد ووی بتواند روی قیمت کالای خود کنترل داشته باشد
presumptive instruction دستور برنامه تغییر نکرده که پردازش میشود تا دستورات قابل اجرا را بدست آورد
cruises سرعت حرکت در اب دریانوردی کردن حرکت دریایی
cruised سرعت حرکت در اب دریانوردی کردن حرکت دریایی
cruise سرعت حرکت در اب دریانوردی کردن حرکت دریایی
cruising سرعت حرکت در اب دریانوردی کردن حرکت دریایی
orthoferrite یک ماده که به صورت طبیعی وجود دارد و از نواحی متناوب مارپیچ با پلاریته مغناطیسی متضاد تشکیل یافته است
diamond design طرح قاب لوزی [که بیشتر در فرش های هندسی باف قشقایی، ایلیایی و نواحی غرب ایران بکار می رود.]
open back [نوعی فرش تخت باف که پود آن از پشت فرش کاملا مشخص باشد و بصورت حلقوی اطراف تار را در بر گرفته باشد.]
tropical نواحی گرمسیری بین دومدارشمال وجنوب استوا گرمسیری مدارراس السرطان
accumulated profit پولی که شرکت یا شخصی در سال های قبل به دست آورده و استفاده نکرده یا به خریداران سهام نداده است
actinism خاصیت نیروی تشعشعی مخصوصا در نواحی مرئی وغیرمرئی ماوراء بنفش که خاصیت شیمیایی پیدا میکند
laptop کامپیوتر سبکی که قابل حمل باشد ولی نه آن قدر کوچک که به صورت جیبی باشد معمولا حاوی صفحه نمایش صفحه کلید و درایو دیسک است
lapheld کامپیوتر سبکی که قابل حمل باشد ولی نه آن قدر کوچک که به صورت جیبی باشد معمولا حاوی صفحه نمایش صفحه کلید و درایو دیسک است
wellŠsuppose it is so خوب فرض کنیم چنین باشد فرضا چنین باشد
syntactic error خطای برنامه نویسی به علت اینکه عبارت برنامه دستور زبان را رعایت نکرده است
Zel-i Sultan vase طرح گلدان ظل السلطان [این طرح بصورت تکراری و قرینه شامل یک گلدان و دسته های گل می باشد و مربوط به زمان سلطنت قاجار می باشد.]
karachoph design لچک ترنج کاراچف [این طرح مربوط به همین شهر در جنوب تفلیس منطقه قفقاز می باشد که در آن ترنج بزرگ و هشت وجهی با چهار مربع در دو طرف آن می باشد و قدمت آن بیش از صد سال است.]
mask وسیله حافظه فقط خواندنی که در حین سافت برنامه ریزی شده است با اعمال آهن در نواحی انتخاب شده که به صورت ماسک مشخص شده اند
masks وسیله حافظه فقط خواندنی که در حین سافت برنامه ریزی شده است با اعمال آهن در نواحی انتخاب شده که به صورت ماسک مشخص شده اند
charges عهده وتعهد و الزامی که بر شخص باشد حقی که در مورد ملکی وجود داشته باشد خطابهای که رئیس محکمه پس از ختم دادرسی خطاب به هیات منصفه ایراد و ضمن خلاصه کردن شهادتهای داده شده مسائل قانونی لازم را برای ایشان تشریح میکند
charge عهده وتعهد و الزامی که بر شخص باشد حقی که در مورد ملکی وجود داشته باشد خطابهای که رئیس محکمه پس از ختم دادرسی خطاب به هیات منصفه ایراد و ضمن خلاصه کردن شهادتهای داده شده مسائل قانونی لازم را برای ایشان تشریح میکند
rool crush اثر تاخوردگی [فرش هایی که درست عدل بندی نشده و یا مدت طولانی بصورت چهارلا در انبار باشد پس از مفروش شدن در زمین برآمدگی هایی در محل تا دارد که اگر به شکستگی منجر نشده باشد پس از مدتی اصلاح می شود.]
cobb doglas production function ر کار بتوان کشش تولید نسبت به عامل سرمایه . اگرحاصلجمع کششهای فوق برابر 1 باشد تابع تولیدهمگن درجه 1 و مجموعه عوامل سرمایه و کار ثابت است و اگر بزرگتراز 1 باشدبازده کل صعودی و اگرکوچکتراز 1 باشد بازده کل نزولی است
bomb reconnaissance شناسایی محل بمبهای عمل نکرده شناسایی محل بمب
shaggy ugs فرش های با پرز بلند [این گونه فرش علاوه بر داشتن پرز بلند در سطح فرش، دارای مقداری پرز در پشت فرش نیز می باشد و در مناطق سردسیر بافته می شود تا گرم بوده و عایق سرما در کف اتاق باشد.]
denials تابع منط قی که نتیجه آن نادرست است وقتی همه ورودی ها درست باشد و درست است اگر ورودی نادرست باشد
denial تابع منط قی که نتیجه آن نادرست است وقتی همه ورودی ها درست باشد و درست است اگر ورودی نادرست باشد
armistise متارکه جنگ عبارت است از توقف عملیات جنگی با موافقت طرفین محاربه اتش بس ممکن است کامل یعنی شامل کلیه عملیات جنگی و در جمیع میدانهای نبرد باشد و نیز ممکن است محلی یعنی فقط مربوط به قسمت معینی از میدان جنگ وبه مدت محدود باشد
gini coefficient شاخص نابرابری درامد که از منحنی لورنز بدست می ایددرصورتیکه توزیع درامدکاملا برابر باشد این ضریب مساوی صفر ودرصورتیکه توزیع درامد کاملا نابرابرباشد این ضریب مساوی 1است هرچه این ضریب کوچک باشد توزیع درامد عادلانه تراست
Benedictines باشد
Benedictine باشد
custom's declaration باشد
admissibly باشد
incomplete flower کم باشد
at the owner's risk باشد
some one or other هر کس باشد
any old thing هر چه باشد
reflexively باشد
admissibleness باشد
at most خیلی باشد
hydroxide داشته باشد
be it so چنین باشد
quantum sufficit چندان که بس باشد
keep your peck up دل داشته باشد
beit so چنین باشد
if any اگر باشد
if he be اگر او باشد
whosoever هر شخصی که باشد
whencesoever از هرجا که باشد
coute que coute بهربهاکه باشد
let it remain as it is بگذارید باشد
let it be بگذارید باشد
whoso هر شخصی که باشد
stet بگذارید باشد
over crowding بیشتر باشد
worksheet ی داشته باشد
if necessary اگر لازم باشد
if need be اگر لازم باشد
riparian حریم رودخانه و ان چه که در ان باشد
You neednt worry . Dont bother your head. خیالت راحت باشد
caryatid ستونی که مجسمه زن باشد
Mark my words . Remember what I told you . یادت باشد چه گفتم
flocculence یا دسته پشم باشد
by all means بهر قیمت که باشد
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com