English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 208 (11 milliseconds)
English Persian
closed sea دریای غیر ازاد
Search result with all words
blue water دریای ازاد
mare liberum دریای ازاد
high sea دریای ازاد دریای ازاد خارج از مرزکشور
high sea دریای ازاد
high seas دریای ازاد
polynia منطقه اب ازاد دریک دریای یخ
polynya منطقه اب ازاد دریک دریای یخ
Other Matches
Anatolia منطقه آناتولی که بین دریای سیاه و دریای مدیترانه قرار داشته و یکی از مراکز عمده قالیبافی ترکی، کردی، ارمنی و یونانی است. بیشتر به بافت فرش با گره ترکی معروف بوده و به دوران سلجوقیان باز می گردد.
glide path مسیر حرکت ازاد یا پرواز ازاد هواپیما یاموشک
dead sea دریای لوط
sea nettle ستاره دریای
sea fight جنگ دریای
rough sea دریای خراب
flat calm دریای روغنی
mare clausum دریای بسته
moderate sea دریای معتدل
mediterranean sea دریای مدیترانه
aegean sea دریای اژه
adriatic sea دریای ادریانیک
seaway دریای متلاطم
smooth see دریای ارام
territorial sea دریای ساحلی
the black sea دریای سیاه
territorial sea دریای داخلی
Oman دریای عمان
atlantic دریای محیط غربی
Channel Islands جزیرههای دریای مانش
pore در دریای تفکرغوطه ور شدن
erythrean وابسته به دریای قلزم
calm sea دریای خیلی ارام
gannet غاز دریای شمالی
bathyal مربوط به دریای عمیق
heavy sea دریای خیلی خراب
pontic وابسته به دریای سیاه
solan قاز دریای شمالی
pontic شبیه دریای سیاه
service squadron قسمت خدمات دریای
pores در دریای تفکرغوطه ور شدن
booby نوعی قاز دریای شمالی
ship fever طوفان سخت در دریای چین
mediterranean sea دریای روم بحر الروم
free gyroscope نیروی ژیروسکوپی ازاد نیروی جاذبه مغناطیسی ازاد
typhoons توفان سخت دریای چین گردباد
overland route راه سفر به هندوستان از دریای مدیترانه
snug down امادگی قبل از ورود به دریای طوفانی
submarine زیر دریای [نظامی] [علوم طبیعی]
submarine boat زیر دریای [نظامی] [علوم طبیعی]
typhoon توفان سخت دریای چین گردباد
Latvia جمهوری لتونی در کرانهی جنوبی دریای بالتیک
small craft warning پرچم قرمز یا چراغ قرمزبعلامت باد شدید و دریای خطرناک
free enterprise اقتصاد ازاد اقتصاد بازار ازاد
fire support station نققه هدف اتش پشتیبانی دریایی ایستگاه اتش دریای
China denies militarizing South China Sea. چین را تکذیب نظامی جنوب دریای چین است.
baltic دریای بالتیک در شمال اروپا وابسته به بالتیک
flat ضربه بدون ایجاد پیچ در گوی بیلیارد حالت کشیده و بدون انحنای بادبان دریای ارام سطح اب مناسب ماهیگیری
flattest ضربه بدون ایجاد پیچ در گوی بیلیارد حالت کشیده و بدون انحنای بادبان دریای ارام سطح اب مناسب ماهیگیری
mediterranean وابسته بدریای مدیترانه دریای مدیترانه
sweep back بک ازاد
degage ازاد
immune ازاد
suspended floor کف ازاد
stand easel ازاد
disengaged ازاد
opens ازاد
opened ازاد
open ازاد
self-service ازاد
self service ازاد
unihibit ازاد
unihibited ازاد
absolute ازاد
absolutes ازاد
freeman ازاد
sweepers بک ازاد
fetterless ازاد
free play ازاد
go as you please ازاد
at ease ازاد
idle line خط ازاد
immundity ازاد
exempts ازاد
exempting ازاد
exempted ازاد
unattached ازاد
self administered ازاد
slack water اب ازاد
stand at ease ازاد
freemen ازاد
exempt ازاد
freeing ازاد
freed ازاد
frees ازاد
unrestrained ازاد
footloose ازاد
looser ول ازاد
free ازاد
loose ول ازاد
loosest ول ازاد
sweeper بک ازاد
emancipator ازاد کننده
manumission ازاد سازی
drifting mine مین ازاد
dialing tone بوق ازاد
free association تداعی ازاد
playing حرکت ازاد
free atmosphere اتمسفر ازاد
let loose ازاد کردن
deallocation ازاد سازی
enfranchize ازاد کردن
release ازاد کردن
foul line خط پرتاب ازاد
line clear signal علامت ازاد
conversions پرتاب ازاد
liberal socialism سوسیالیسم ازاد
liberal interpretation تفسیر ازاد
let slip ازاد کردن
fingerling ماهی ازاد
liberalizer ازاد کننده
liberaltranstation ترجمه ازاد
line clear signal سیگنال ازاد
to let loose ازاد کردن
free aqifer سفره ازاد
floating ribs دندههای ازاد
deallocate ازاد کردن
cantilever تیر سر ازاد
off time وقت ازاد
released ازاد کردن
boosted rocket موشک ازاد
open purchase خرید ازاد
open shop با کارکرد ازاد
open shot با کارکرد ازاد
open area فضای ازاد
autonomous operation عملیات ازاد
open hospital بیمارستان ازاد
open space گردشگاه ازاد
at ease فرمان ازاد
arm's length معاملات ازاد
open trade تجارت ازاد
cantilever beam تیر ازاد
natural vibration نوسان ازاد
datum level سطح اب ازاد
cut free ازاد بریدن
cut clear ازاد بریدن
played حرکت ازاد
catch as catch can کشتی ازاد
play حرکت ازاد
clearance angle زاویه ازاد
clear span دهانه ازاد
charity shot پرتاب ازاد
sharity stripe خط پرتاب ازاد
charity line خط پرتاب ازاد
cast loose ازاد کردن
carbon free ذغال ازاد
carbon free کربن ازاد
out of door فضای ازاد
let go ازاد کردن
free world جهان ازاد
free spillweir سرریز ازاد
free space فضای ازاد
free rotation چرخش ازاد
free rocket موشک ازاد
free redical بنیان ازاد
free recall یاداوری ازاد
free radical رادیکال ازاد
universal با چرخش ازاد
free play بازی ازاد
free oscillation نوسان ازاد
free moisture رطوبت ازاد
forth مسیر ازاد
competitions بازار ازاد
haehiji daeh ایستادن ازاد
free stream جریان ازاد
freeness ازاد بودن
free water surface سطح اب ازاد
free vortex گرداب ازاد
free volume حجم ازاد
free zone منطقه ازاد
free turbine توربین ازاد
free trader تجارت ازاد
freeborn ازاد زاده
free tower برج ازاد
freedman ازاد شده
free throw پرتاب ازاد
free thinkers ازاد فکران
freely supported beam تیر دو سر ازاد
free surface سطح ازاد
free surface مخازن ازاد اب
free surface سطح اب ازاد
free maneuver حرکت ازاد
competition بازار ازاد
free expansion انبساط ازاد
idle trunck ترانک ازاد
idle turn دور ازاد
plays حرکت ازاد
free enthalpy انتالپی ازاد
free energy انرژی ازاد
jiya kumite مبارزه ازاد
free electron الکترون ازاد
free economy اقتصاد ازاد
laissez faire economy اقتصاد ازاد
free competition رقابت ازاد
idle trunck خط اتصال ازاد
free field حوزه ازاد
free maneuver مانور ازاد
high seas دریاهای ازاد
free line signal سیگنال خط ازاد
free in trade تجارت ازاد
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com