English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 65 (5 milliseconds)
English Persian
mediterranean sea دریای مدیترانه
Search result with all words
mediterranean وابسته بدریای مدیترانه دریای مدیترانه
overland route راه سفر به هندوستان از دریای مدیترانه
Anatolia منطقه آناتولی که بین دریای سیاه و دریای مدیترانه قرار داشته و یکی از مراکز عمده قالیبافی ترکی، کردی، ارمنی و یونانی است. بیشتر به بافت فرش با گره ترکی معروف بوده و به دوران سلجوقیان باز می گردد.
Other Matches
high sea دریای ازاد دریای ازاد خارج از مرزکشور
minorca جزیره مینورکا در مدیترانه
xebec یکجورکشتی سه دکله کوچک در مدیترانه
tarpon ماهی بزرگ وباریک مدیترانه
minorca مرغ خانگی سواحل مدیترانه
polacre کشتی دکلی بازرگانی دردریای مدیترانه
felucca نوعی قایق دو یاسه بادبانی مدیترانه
polacca کشتی دکلی بازرگانی دردریاهای مدیترانه
corsican اهل جزیره کورس دردریای مدیترانه
zebec یکجور کشتی سه دکله کوچک در مدیترانه
riviera ناحیه ساحلی فرانسه و ایتالیادر اطراف مدیترانه
moderate sea دریای معتدل
rough sea دریای خراب
Oman دریای عمان
the black sea دریای سیاه
territorial sea دریای داخلی
territorial sea دریای ساحلی
smooth see دریای ارام
seaway دریای متلاطم
sea nettle ستاره دریای
sea fight جنگ دریای
mare clausum دریای بسته
aegean sea دریای اژه
adriatic sea دریای ادریانیک
dead sea دریای لوط
mare liberum دریای ازاد
blue water دریای ازاد
flat calm دریای روغنی
high seas دریای ازاد
high sea دریای ازاد
gannet غاز دریای شمالی
pores در دریای تفکرغوطه ور شدن
Channel Islands جزیرههای دریای مانش
pore در دریای تفکرغوطه ور شدن
solan قاز دریای شمالی
bathyal مربوط به دریای عمیق
service squadron قسمت خدمات دریای
calm sea دریای خیلی ارام
closed sea دریای غیر ازاد
pontic شبیه دریای سیاه
pontic وابسته به دریای سیاه
heavy sea دریای خیلی خراب
erythrean وابسته به دریای قلزم
atlantic دریای محیط غربی
polynia منطقه اب ازاد دریک دریای یخ
booby نوعی قاز دریای شمالی
ship fever طوفان سخت در دریای چین
polynya منطقه اب ازاد دریک دریای یخ
mediterranean sea دریای روم بحر الروم
submarine boat زیر دریای [نظامی] [علوم طبیعی]
submarine زیر دریای [نظامی] [علوم طبیعی]
snug down امادگی قبل از ورود به دریای طوفانی
typhoons توفان سخت دریای چین گردباد
typhoon توفان سخت دریای چین گردباد
Latvia جمهوری لتونی در کرانهی جنوبی دریای بالتیک
small craft warning پرچم قرمز یا چراغ قرمزبعلامت باد شدید و دریای خطرناک
fire support station نققه هدف اتش پشتیبانی دریایی ایستگاه اتش دریای
China denies militarizing South China Sea. چین را تکذیب نظامی جنوب دریای چین است.
baltic دریای بالتیک در شمال اروپا وابسته به بالتیک
flattest ضربه بدون ایجاد پیچ در گوی بیلیارد حالت کشیده و بدون انحنای بادبان دریای ارام سطح اب مناسب ماهیگیری
flat ضربه بدون ایجاد پیچ در گوی بیلیارد حالت کشیده و بدون انحنای بادبان دریای ارام سطح اب مناسب ماهیگیری
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com