Enter keyword here!

⌨

Tips | Translate!

Total search result: 201 (10 milliseconds)
English	Persian
float valve	دریچه شناور
Other Matches
floating base	ناولجستیکی شناور یا کاروان لجستیکی شناور دریایی
and gate	دریچه و دریچه ضرب منطقی
floated	شناور شدن شناور بودن
floats	شناور شدن شناور بودن
float	شناور شدن شناور بودن
icebergs	کوه یخ شناور توده یخ شناور
iceberg	کوه یخ شناور توده یخ شناور
gull	هدف شناور فریبنده سطحی هدف دروغین شناور
gulls	هدف شناور فریبنده سطحی هدف دروغین شناور
flux valve	دریچه اکتشاف میدان مین دریچه اکتشاف مغناطیسی مین
ventil	دریچه
gate	دریچه
hatched	دریچه
hatches	دریچه
valves	دریچه
plungers	بی دریچه
plunger	بی دریچه
lidless	بی دریچه
trapdoor	دریچه
not or gate	دریچه نا- یا
sluice	دریچه سد
or gate	دریچه OR
not gate	دریچه نا
gates	دریچه
or gate	دریچه یا
not and gate	دریچه نا- و
and gate	دریچه و
aperture	دریچه
hatch	دریچه
trapdoors	دریچه
sluiced	دریچه سد
manhole	دریچه تک رو
shutters	دریچه
shutter	دریچه
lids	دریچه
sluices	دریچه سد
lid	دریچه
trap	دریچه
scuttling	دریچه
scuttles	دریچه
scuttled	دریچه
snifting valve	دریچه
scuttle	دریچه
sluice gate	دریچه
port	دریچه
manholes	دریچه تک رو
floodgate	دریچه سد
trap door	دریچه
valvate	دریچه
valve	دریچه
vents	دریچه
venting	دریچه
vented	دریچه
loop	دریچه
looped	دریچه
loops	دریچه
slacker	دریچه
valveless	بی دریچه
vent	دریچه
sally port	دریچه
slackers	دریچه
vessels	شناور
ballcock	شناور
pontoons	پل شناور
pontoon	پل شناور
floating bridge	پل شناور
pack ice	یخ شناور
floating	شناور
vessel	شناور
ballcocks	شناور
buoyant	شناور
floated	شناور
floating fundation	پی شناور
float	شناور
float bridge	پل شناور
floats	شناور
drift ice	یخ شناور
above water <adj.>	شناور
afloat	شناور
free swimming	شناور
nectonic	شناور
floaty	شناور
bouyant foundation	پی شناور
flying bridge	پل شناور
on the float	شناور
safe valve	دریچه اطمینان
hatch beam	ستون دریچه
flap gate	دریچه یک طرفه
inlet port	دریچه ورودی
roller gate	دریچه غلطان
puppet valve or clack	دریچه جدا شو
epiglottis	دریچه نای
indicator gate	دریچه شاخص
pouring gate	دریچه ریزش
exhaust port	دریچه خروجی
bar screen	دریچه مشبک
safe valve	دریچه ایمنی
safety-valve	دریچه اطمینان
safety valve	دریچه اطمینان
hatch way	دریچه نصف در
head gate	دریچه بالادست سد
vented	دریچه مخزن
gate leaf	بدنه دریچه سد
injector valve	دریچه پاشش
sky light	دریچه سقف
slide valve	دریچه کشویی
hatch coaming	زهواردور دریچه
epiglottises	دریچه نای
slide valve	دریچه متحرک
inlet valve	دریچه مکش
escape hatch	دریچه فرار
mixing valve	دریچه امیزش
nonequality gate	دریچه نابرابری
mixing valve	دریچه اختلاط
check gate	دریچه تنظیم
nand gate	دریچه نقیض و
butterfly valve	دریچه پروانهای
nand gate	دریچه ناو
nor gate	دریچه نقیض یا
bank sluice	دریچه کنترل
nor gate	دریچه نایا
air scoop	دریچه هواکش
air relife valve	دریچه تهویه
air lock	دریچه هوابند
admission port	دریچه پذیرش
not gate	دریچه نقیض
penstock	دریچه کنترل اب
cleaning door	دریچه شستشو
window	ویترین دریچه
valves	شیر دریچه
vent	دریچه مخزن
equivalence gate	دریچه معادل
equivalence gate	دریچه هم ارزی
equal gate	دریچه برابری
elementary gate	دریچه ابتدایی
elementary gate	دریچه مقدماتی
venting	دریچه مخزن
drop inlet	دریچه ریزش
vents	دریچه مخزن
poppet valve	دریچه مکش
valve	دریچه خروجی
valve	شیر دریچه
intake port	دریچه ورودی
jet flow gate	دریچه با سرلوله
valves	دریچه خروجی
discharge gate	دریچه تخلیه
outlet valve	دریچه رانش
vision slit	دریچه دید
aperture	دریچه دیافراگم
safety-valves	دریچه اطمینان
choke	دریچه ساسات
choke	دریچه سوخت
choked	دریچه ساسات
choked	دریچه سوخت
sluices	دریچه تخلیه
threshold gate	دریچه استانهای
drawbridge	دریچه متحرک
apertures	دریچه دیافراگم
valvula	دریچه وار
inoperculate	بدون دریچه
valvula	دریچه دار
valvula	دریچه کوچک
valviferous	دریچه دار
drawbridges	دریچه متحرک
sluiced	دریچه تخلیه
tainter gate	دریچه لولادار
checks	دریچه تنظیم
wickets	دریچه حلقه
checked	دریچه تنظیم
check	دریچه تنظیم
wicket	دریچه حلقه
chokes	دریچه سوخت
bank sluice	دریچه تخلیه
tainter gate	دریچه قطائی
spanish blind	دریچه کرکرهای
chokes	دریچه ساسات
manhole	دریچه ادم رو
sluice	دریچه تخلیه
manholes	دریچه ادم رو
steam valve	دریچه بخار
dipping enamel	لعاب شناور
dipping varnish	لاک شناور
antisurface	ضد ناوهای شناور
floats	شناور شدن
fluxed electrode	الکترود شناور
bouyant foundation	پایه شناور
carburetor float	شناور کاربراتور
bouyancy pump	پمپ شناور
icebergs	توده یخ شناور
iceberg	توده یخ شناور
life bouy	رهنمای شناور
natatores	مرغان شناور
nekton	جانور شناور
levitative	شناور در هوا
dipped electrode	الکترود شناور
drifting mine	مین شناور
floated	شناور بودن
floating mine	مین شناور
floating gyro	ژایرو شناور
floating grid	شبکه شناور

Recent search history

Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com