English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (12 milliseconds)
English Persian
crapaudiue door دری که بالاوپایین ان محورگردنده دارد
Other Matches
ups and downs <idiom> بالاوپایین
to look one up and down بالاوپایین کسیرا نگاه کردن
fluctuability امادگی برای بالاوپایین رفتن
finger plate قطعهای ازفلزیاچینی یاشیشه که بالاوپایین دسته درمیگذارندکه از
bobber کسی یا چیزی که متصل بالاوپایین رود یا داخل وخارج شود
scalar متغیری که یک مقدارمجزا منتسب به خود دارد. یک مقدارمجزا پایه دارد. بردار دویا چند مقدارجهت دار دارد
. The car is gathering momentum. اتوموبیل دارد دور بر می دارد
Walls have ears <idiom> دیوار موش دارد و موش گوش دارد [اصطلاح]
labor theory of value براساس این نظریه قیمتهای نسبی کالاها به مقادیر نسبی کارکه در تولید ان کالاهابکاررفته بستگی دارد بخش عمدهای از اقتصاد مارکس برپایه نظریه ارزش کارقرار دارد
zero insertion force socket [قطعه ای که ترمینال های اتصال متحرک دارد و امکان درج قطعه بدون اعمال نیرو دارد سپس اهرم کوچکی می چرخد تا با لبه های قطعه برخورد کند]
enclave economices اقتصادهائی که عمدتا درکشورهای در حال توسعه وجود دارد در این اقتصادهاتعداد کمی مناطق پیشرفته ازنظر اقتصادی وجود دارد وبقیه مناطق که وسیعترند ازرشد و پیشرفت بسیار کمی برخوردار میباشند
walls here ears دیوار موش دارد موش گوش دارد
he is ill with fever تب دارد
there is a time for everything دارد
hast او دارد
has دارد
chains دارد.
he has a rage for money دارد
are there any remarks? دارد
heavy fighting is in progress دارد
he has worms دارد
chain دارد.
god is خداوجود دارد
the probability is احتمال دارد
he has a maggot in his head وسواس دارد
the reason is manifold چنددلیل دارد
he is fifty تمام دارد
he is 0 years old او ده سال دارد
he has an axe to grind غرض دارد
he has an a. to grind مقصود دارد
he has a spite against me بامن لج دارد
the reason is two fold دودلیل دارد
He has a day off. او مرخصی دارد.
But one leg to the fowl. <proverb> مرغ یک پا دارد .
figure on <idiom> بستگی دارد به
virus وجود دارد
viruses وجود دارد
There is a knack in it . یک فنی دارد
I owe him a dept of gratitude. حق بگردنم دارد
There is something wrong with the ... ... عیب دارد.
Windows GDI بیتی دارد
what hurt is there in that چه زیانی دارد
what the odds چه اهمیت دارد
what matter? چه اهمیت دارد
walls have ears گوش دارد
it is usual with him عادت دارد
it depends [on] بستگی دارد [به]
there is a rumour that شهرت دارد که
our library is well stocked خوبی دارد
leek d;[,vjvi ;i fv'ihd \ik , بزرگ دارد
he tops .0 metres یک مترونیم قد دارد
he speaks to the purpose قصدی دارد
it is sufficiently stamped کسرتمبر دارد
multungulate که بیش از دو سم دارد
it has sides سه پهلو دارد
not a patch on چه دخلی دارد
Buttonhole کتی که در دو طرف دکمه دارد
She has a soft voice صدای نرمی دارد
She has engaging manners . رفتار گیرایی دارد
biased آنچه اریب دارد
bigamist زنی که دوشوهر دارد
and there an end. و پایان وجود دارد.
bigamists زنی که دوشوهر دارد
He writes well . he wields a formidable pen . قلم خوبی دارد
what is wrong with that? مگراین چه عیبی دارد
he has Roman nose او بینی عقابی دارد
to bring grist to the mill نان دراب دارد
it needs to be done carefully اینکارتوجه لازم دارد
it speaks well for him بامن نظرمساعد دارد
it stand well with him بامن نظرمساعدی دارد
She has got regular teeth . دندانهای منظمی دارد
well and good باشد چه ضرر دارد
He has influential contacts everywhere. همه جا دست دارد
what does it meant یعنی چه چه معنی دارد
what is that to you به شما جه دخلی دارد
bass کسی که صدای بم دارد
Does it matter if I dont come ? اشکالی دارد اگرنیایم ؟
She has a subtle charm. جذابیت ظریفی دارد
He is against [opposed to] me . با من ضد است. [ضدیت دارد]
She has a lovely (nice) voice. صدای قشنگه دارد
There is only one condition attached to it . فقط یک شرط دارد
He is distantly related to us . نسبت دوری با ما دارد
There is always a right way of doing everything. هرکاری راهی دارد
battery که یک باتری پشتیبان دارد
batteries که یک باتری پشتیبان دارد
With his foul temper. با اخلاق سگه که دارد
My hair is falling. موهایم دارد می ریزد
He writes a legible ( beautiful ) hand . خط خوانایی ( قشنگه ) دارد
significance معنای مخصوص دارد
He takes my advice. He listens to me. از من حرف شنوایی دارد
basses کسی که صدای بم دارد
How long is the ticket valid? بلیت تا کی اعتبار دارد؟
She has a lovely ( nice ) voice. صدای قشنگه دارد
likelihood احتمال کلی دارد
To bring pressure to bear . To exert pressure . فشار خون دارد
(not to be) sneezed at <idiom> ارزش داشتن را دارد
She has a delightfully mellow voice . صدای گرمی دارد
length خط با طول جر حرف دارد
lengths خط با طول جر حرف دارد
The kettel is boiling. قوری دارد می جوشد
Somebody is beating at (upon)the door. یک کسی دارد در می زند
he is in a hurry to go عجله دارد برفتن
he bears out his name اسم بامسمایی دارد
it is of frequent خیلی مورد دارد
tea is preferable to water چایی بر اب ترجیح دارد
that bridge has openings ان پل سه چشمه یا دهانه دارد
that word is obsolescent ان واژه کم کم دارد مهجور
the cat has nine lives سگ هفت جان دارد
back که یک باتری پشتیبان دارد
the party is led by him او بر ان حزب ریاست دارد
the export of ... is granted the premium. صدور ... جایزه دارد.
he has a loose tongue دهان لقی دارد
he is in the know اطلاع ویژه دارد
he is f. of money پول فراوان دارد
he is rightly named اسم بامسمائی دارد
he insists on going اصرار دارد برفتن
he keeps my a حساب مراونگه می دارد
he has much merit خیلی قابلیت دارد
he has much merit بسیار شایستگی دارد
he must needs go بیخوداصرار دارد برفتن
rubrician کتاب نماز دارد
in all like احتمال کلی دارد
it askes for attention توجه لازم دارد
He is verbose (garrulous). He has verbal diarrhea. شهوت کلام دارد
the work is in full swing کاربخوبی جریان دارد
There are two sides to every question . <proverb> هر مساله ای دو جنبه دارد.
Every flow must have its ebb. <proverb> هر فرازى نشیبى دارد.
it is worth 0 rials ده ریال ارزش دارد
it is very important بسیار اهمیت دارد
There are ticks in every trade . <proverb> هر کار لمى دارد .
it is particularly difficult یک دشواری ویژه دارد
the switch is on برق جریان دارد
backs که یک باتری پشتیبان دارد
it is wringing خیلی تراست یا اب دارد
It is much sought after خیلی طالب دارد.
delectus برای ترجمه دارد
double decker هرچیزیکه دو لایه دارد
it is particularly difficult یک اشکال بخصوصی دارد
there removred revolution شورشی که شهرت دارد
it look like rain گویا خیال باریدن دارد
He is distantly related to me . بامن نسبت دوری دارد
chaplains کشیشی که عبادتگاه ویژه دارد
He takes ( heels) much interest in politics. به سیاست خیلی علاقه دارد
She has a warm heart. قلب گرم ومهربانی دارد
chaplain کشیشی که عبادتگاه ویژه دارد
Is there a television? آیا تلویزیون وجود دارد؟
He has a family of six to. support . he has six mouths to feed. شش سر نانخور دارد ( تحت تکلف )
A cat has nine lives . <proverb> گربه هفت جان دارد .
administrators تنظیم و نگهداری شبکه دارد
Has he gone nust ? Is he out of his mind ? مگر مغزش عیب دارد؟
mission critical که شرکت شما به آن بستگی دارد
NVRAM ما میتواند اطلاعات را نگه دارد
multifunction آنچه تابعهای متعددی دارد
He is a man with a kind heart. قلب مهربان ورئوفی دارد
Is there drinking water? آیا آب آشامیدنی وجود دارد؟
She is beginning to lose her looks . قیافه اش را دارد از دست می دهد
requests چیزی که کسی تقاضایش را دارد
administrator تنظیم و نگهداری شبکه دارد
What a lovely tall figure she has . چه قد وبا لای قشنگه دارد
mistress of cooking زنی که در اشپزی دست دارد
A big head has a big ache. <proverb> سر بزرگ درد زیادى هم دارد.
requesting چیزی که کسی تقاضایش را دارد
requested چیزی که کسی تقاضایش را دارد
There is a mountain of difficulties . کوهی از مشکلات وجود دارد
request چیزی که کسی تقاضایش را دارد
Is there electricity? آیا برق وجود دارد؟
he is rather i. than sick بهم خوردگی یاساکت دارد
dichord سازیکه هرنغمه ان دوسیم دارد
interne یا جراحی که در بیمارستان اقامت دارد
dare he go? ایا جرات دارد برود
creditor secured by pledge طلبکاری که رهینه در دست دارد
corvette رزمناوی که یک ردیف توپ دارد
cornet a pistons یکجورسازشیپوری که چندین دکمه دارد
consuetude est alterra lex عادت قدرت قانونی دارد
timber toe کسی که پای چوبین دارد
to the best of ones ability تا جایی که کسی توان آن را دارد
puntist راننده کرجی نام دارد
water exists in three phases اب درسه نمود وجود دارد
kleptamaniac کسی که جنون دزدی دارد
AT Attachment مگابایت دار ثانیه دارد
double breasted کتی که در دو طرف دکمه دارد
it is marked with spots نشان ان خالهایی است که دارد
sexagenarian کسی که از 06 تا96 سال دارد
he has a spite against me بامن کینه یاعداوت دارد
he has a small p in shimran او ملک کوچکی درشمیران دارد
he has a fine p in the town اوخانه خوبی در شهر دارد
infected computer کامپیوتری که یک برنامه ویروسی دارد
stentor شخصی که صدای بلندی دارد
gigman کسیکه درشکه تک اسبه دارد
tea has an adour p to itself چای بوی ویژهای دارد
quarter binding جلدی که تنهاته ان چرم دارد
the battle still rages جنگ هنوز شدت دارد
irregular polygon شی گرافیکی که ابعاد یکسان دارد
the cow parts the hoofs گاو سمهای شکافته دارد
the odds are that he will doit احتمال دارد که انکار را بکند
letter head کاغذیکه نشان چاپی دارد
post town شهری که پستخانه مستقل دارد
gig درشکه تک اسبه که دو چرخ دارد
faults فرآیندی که خطا در آن قرار دارد
faulted فرآیندی که خطا در آن قرار دارد
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com