Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 216 (14 milliseconds)
English
Persian
in the pipeline
[Colloquial]
در آماده سازی
Search result with all words
logical
واحد اطلاعات آماده پردازش که لزوما شبیه داده اصلی در فضای ذخیره سازی نیست که ممکن است حاوی داده کنترل و... باشد
emptied
رسانه ذخیره سازی خالی و فرمت شده آماده دریافت داده
emptier
رسانه ذخیره سازی خالی و فرمت شده آماده دریافت داده
empties
رسانه ذخیره سازی خالی و فرمت شده آماده دریافت داده
emptiest
رسانه ذخیره سازی خالی و فرمت شده آماده دریافت داده
empty
رسانه ذخیره سازی خالی و فرمت شده آماده دریافت داده
buffer
فضای ذخیره سازی موقت برای وسیلهای که دادهای دریافت کرده ولی آماده پردازش نیست
buffer
استفاده از فضای ذخیره سازی موقت تا وقتی که پردازنده یا رسانه آماده پردازش آن شود
open
آماده سازی فایل پیش از دستیابی یا ویرایش یا تراکنش روی سایر رکوردهای ذخیره شده
opened
آماده سازی فایل پیش از دستیابی یا ویرایش یا تراکنش روی سایر رکوردهای ذخیره شده
opens
آماده سازی فایل پیش از دستیابی یا ویرایش یا تراکنش روی سایر رکوردهای ذخیره شده
sixth form
دورهی آماده سازی برای دانشگاه
sixth forms
دورهی آماده سازی برای دانشگاه
design development
آماده سازی و تکمیل نقشه فرش
pre-treatment
عملیات مقدماتی و آماده سازی
[مثل شستشوی پشم قبل از رنگرزی و یا آماده سازی دار جهت چله کشی]
Other Matches
rectification
یکسو سازی همسو سازی مستقیم سازی
calculating
دوباره سازی یا ایجاد داده جدید از طریق فشرده سازی وقایع عددی معین
pilot materials
وسایل و دست ابزارهای ماشین سازی یا مدل سازی
jagger
الت کنگره سازی یادندانه سازی
ordnance plant
کارخانجات اسلحه سازی یامهمات سازی
one level address
سازماندهی فضای ذخیره سازی که هر نوع رسانه ذخیره سازی یکسان رفتار می شوند
frustrations
خنثی سازی محروم سازی
frustration
خنثی سازی محروم سازی
imagery
مجسمه سازی شبیه سازی
formularization
کوتاه سازی ضابطه سازی
irritancy
پوچ سازی باطل سازی
ouster
بی بهره سازی محروم سازی
subjugation
مقهور سازی مطیع سازی
erasable
1-رسانه ذخیره سازی که قابل استفاده مجدد است . 2-ذخیره سازی موقت
able
آماده
at one's fingertips
<idiom>
آماده
save
ذخیره سازی داده یا برنامه روی رسانه ذخیره سازی جانبی
saved
ذخیره سازی داده یا برنامه روی رسانه ذخیره سازی جانبی
saves
ذخیره سازی داده یا برنامه روی رسانه ذخیره سازی جانبی
make arrangements
آماده کردن
make preparations
آماده کردن
make provisions
آماده کردن
set out
<idiom>
آماده سفرشدن
in arms
<idiom>
آماده جنگیدن
take up arms
<idiom>
آماده جنگیدن
up in arms
<idiom>
آماده حمله
up to
<idiom>
آماده شیطنت
get ready
<idiom>
آماده شدن از
here goes nothing
<idiom>
آماده شروع
accessible
آماده پذیرایی
give-and-take
آماده به توافق
handshaking
آماده دریافت
accommodate
آماده کردن
symmetrical compression
سیستم فشرده سازی که همان توان پردازش و زمان را برای فشرده سازی و از حالت فشرده در آوردن تصویر نیاز دارد
red alerts
حالت آماده باش
promise the moon
<idiom>
آماده انجام کار
preparations
آماده کردن چیزی
prone to do something
آماده کردن برای
to prepare
[for]
آماده شدن
[به یا برای]
red alert
حالت آماده باش
luncheon meat
گوشت پخته و آماده
fair game
طعمهی حاضر و آماده
preparation
آماده کردن چیزی
dinner etc. is served
غذا آماده است
colder
بدون آماده بودن
get set
<idiom>
آماده شروع شدن
to stand ready for
[+ noun]
آماده بودن برای
to stand ready to
[+ verb]
آماده بودن برای
in store
<idiom>
آماده بوقوع پیوستن
at someone's beck and call
<idiom>
همیشه آماده پذیرایی
up for grabs
<idiom>
آماده رقابت شدن
go ahead
<idiom>
آماده کار شدن
psyched up
<idiom>
آماده انجام کار
coldest
بدون آماده بودن
cold
بدون آماده بودن
colds
بدون آماده بودن
prone to do something
آماده برای کردن کاری
retaking
آماده برایفیلمبرداری یا عکس برداری
able
آماده بودن آرایش دادن
to prepare something
چیزی را آماده کردن
[آشپزی]
precompiled code
کد خروجی کامپایلر و آماده اجرا
hit the books
<idiom>
برای کلاس آماده شدن
retakes
آماده برایفیلمبرداری یا عکس برداری
to be in season
[in heat]
آماده جفتگیری بودن
[جانورشناسی]
Since you are not ready ...
چونکه هنوز آماده نیستی...
As you are not ready ...
چونکه هنوز آماده نیستی...
Please have my bill ready.
لطفا صورتحسابم را آماده کنید.
cast the first stone
<idiom>
همیشه آماده جنگیدن است
retaken
آماده برایفیلمبرداری یا عکس برداری
retake
آماده برایفیلمبرداری یا عکس برداری
My room hasn't been prepared.
اتاق من آماده نشده است.
on call
<idiom>
آماده برای ترک خدمت
forthcoming
<adj.>
آماده به ارائه
[نزدیک به تحقق]
sorts
الگوریتم مرتب سازی داده ها که داده ها می توانند بیشتر از محل خود در عمل مرتب سازی حرکت کنند
sort
الگوریتم مرتب سازی داده ها که داده ها می توانند بیشتر از محل خود در عمل مرتب سازی حرکت کنند
sorted
الگوریتم مرتب سازی داده ها که داده ها می توانند بیشتر از محل خود در عمل مرتب سازی حرکت کنند
hits
داده بازیابی شده از حافظه پنهان و نه رسانه ذخیره سازی . برای بیان اینکه در زمان صرفه جویی شده و پنهان سازی مفید بوده است
hitting
داده بازیابی شده از حافظه پنهان و نه رسانه ذخیره سازی . برای بیان اینکه در زمان صرفه جویی شده و پنهان سازی مفید بوده است
hit
داده بازیابی شده از حافظه پنهان و نه رسانه ذخیره سازی . برای بیان اینکه در زمان صرفه جویی شده و پنهان سازی مفید بوده است
in the market for
<idiom>
خواستن یا آماده خرید چیزی شدن
to dress
[food]
آماده کردن
[پختن]
[غذا یا دسرت]
to set about
دست بکاری زدن آماده کاری
reworks
برای کاربرد مجدد آماده کردن
finished
کالاهای تولیدی که آماده فروش هستند
reworking
برای کاربرد مجدد آماده کردن
address
آماده شدن برای ضربه یا هدفگیری
reworked
برای کاربرد مجدد آماده کردن
standby
که در صورت خرابی آماده استفاده است
standbys
که در صورت خرابی آماده استفاده است
rework
برای کاربرد مجدد آماده کردن
electronic
کامپیوتر دیجیتالی با قط عات الکترونیکی حالت ساده با CPU و حافظه اصلی و فضای ذخیره سازی و دستگاه ورودی / خروجی . که توسط قط عات الکترونیکی و مدارهای مجتمع پیاده سازی می شوند
on tap
<adj.>
همیشه آماده
[برای ریختن از شیره بشکه]
To stand at attention(ease).
بحالت آماده باش ( آزاد ) ایستادن ( ؟ رآمدن )
to be about to do something
<idiom>
آماده انجام کاری بودن
[اصطلاح روزمره]
I am prepared for any eventuality.
برای هر گونه پیش آمدی آماده هستم
to be on the verge
[brink]
of doing something
<idiom>
آماده انجام کاری بودن
[اصطلاح روزمره]
pages
عمل چسباندن تصویر و تن در یک صفحه آماده چاپ
paged
عمل چسباندن تصویر و تن در یک صفحه آماده چاپ
page
عمل چسباندن تصویر و تن در یک صفحه آماده چاپ
interleaving
به طوری که در حین اجرا همزمان آماده می شوند
on-call service
آماده برای ترک در خدمت
[اصطلاح رسمی]
to square up
خود را آماده کردن
[برای دعوی یا حمله]
to be on-call
در آماده باش برای ترک درخدمت بودن
It's time to prepare the meal.
وقتش رسیده است که غذا را آماده کنیم.
clearest
سیگنال RSC که یک خط یا وسیله آماده ارسال داده است
clears
سیگنال RSC که یک خط یا وسیله آماده ارسال داده است
clearer
سیگنال RSC که یک خط یا وسیله آماده ارسال داده است
clear
سیگنال RSC که یک خط یا وسیله آماده ارسال داده است
finished
متنی که تایپ شده و آماده چاپ گرفتن است
microprogram
مجموعه کامل ریز دستورات ابتدایی آماده در CPU
To work on someone
کسی را پختن
[از نظر فکری وذهنی آماده کردن]
attended operation
فرآیندی که در صورت وقوع مشکل یک عملگر آماده دارد
opens
آماده کردن فایل پیش از رویدادن عملیات خواندن یا نوشتن
contention
مدت زمانی که طول می کشد تا وسیلهای آماده استفاده شود
focuses
پنجره خاص یا فیلدی که آماده پذیرش دستور کاربر است
contentions
مدت زمانی که طول می کشد تا وسیلهای آماده استفاده شود
handshaking
سیگنال ارسالی بین دو وسیله ارتباطی شامل آماده ارسال
action architecture
[معماری با طرح های دقیق و مختصر و استفاده از مواد آماده]
demanded
پردازش داده وقتی که آماده شد ونه منتظر ماندن برای آن
focussed
پنجره خاص یا فیلدی که آماده پذیرش دستور کاربر است
focusses
پنجره خاص یا فیلدی که آماده پذیرش دستور کاربر است
opened
آماده کردن فایل پیش از رویدادن عملیات خواندن یا نوشتن
focussing
پنجره خاص یا فیلدی که آماده پذیرش دستور کاربر است
demands
پردازش داده وقتی که آماده شد ونه منتظر ماندن برای آن
demand
پردازش داده وقتی که آماده شد ونه منتظر ماندن برای آن
open
آماده کردن فایل پیش از رویدادن عملیات خواندن یا نوشتن
focused
پنجره خاص یا فیلدی که آماده پذیرش دستور کاربر است
focus
پنجره خاص یا فیلدی که آماده پذیرش دستور کاربر است
Indeo
فناوری نرم افزاری ساخت Intel که به کامپیوتر امکان ذخیره سازی و اجرای تصاویر ویدیویی فشرده را میدهد با استفاده از روشهای نرم افزاری فشرده سازی
dump
1-دادهای که از یک وسیله به دیگری برای ذخیره سازی کپی شده است . 2-انتقال داده به دیسک برای ذخیره سازی . 3-چاپ محتوای کل یابخشی از داده در حافظه
externals
روش مرتب سازی فایل حافظه جانبی مثل دیسک طبق منبع اصلی داده واز دیسک به عنوان حافظه جانبی حین ذخیره سازی استفاده میکند
external
روش مرتب سازی فایل حافظه جانبی مثل دیسک طبق منبع اصلی داده واز دیسک به عنوان حافظه جانبی حین ذخیره سازی استفاده میکند
printed
فضای حافظه که کارهای چاپ آماده ارسال به چاپگر را ذخیره میکند
preprocessor
نرم افزاری که داده را پیش از کامپایل یا ترجمه آماده و پردازش میکند
beta version
گونهای از برنامه کاربردی نرم افزار که تقریباگ آماده انتشار است
print
فضای حافظه که کارهای چاپ آماده ارسال به چاپگر را ذخیره میکند
device handler
نرم افزار مخصوص برای کنترل و فرمت دستورات آماده چاپ
takedown
مدت زمانی که یک وسیله جانبی آماده برای کار دیگری میشود
greasy wool
پشم چرب
[پشمی که هنوز شسته نشده و آماده ریسندگی نیست.]
prints
فضای حافظه که کارهای چاپ آماده ارسال به چاپگر را ذخیره میکند
device driver
نرم افزار مخصوص برای کنترل و فرمت دستورات آماده چاپ
medium
رسانه مغناطیسی خالی و فرمت شده که آماده پذیرش داده است
cts
CSR برای بیان اینکه یک خط یا وسیله آماده ارسال داده است
mediums
رسانه مغناطیسی خالی و فرمت شده که آماده پذیرش داده است
streams
تعداد کارهای مرتب شده و آماده برای پردازش در سیستم دستهای
configured in
وسیلهای که مشخصات آن بیان کننده آماده بودن آن برای استفاده است
stream
تعداد کارهای مرتب شده و آماده برای پردازش در سیستم دستهای
streamed
تعداد کارهای مرتب شده و آماده برای پردازش در سیستم دستهای
processed silk
ابریشم پخته
[ابریشمی که صمغ آن گرفته شده و آماده ریسندگی و یا رنگرزی است.]
dataset
سیگنال RSC ازمودم به کامپیوتر برای بیان اینکه آماده استفاده است
feasibility
امتحان و گزارش درباره کارایی و هزینه محصول جدید که آماده فروش میشود
workspace
فضایی در حافظه که برای استفاده آماده است یا در حال حاضر اپراتور در آن کار میکند
output
ثباتی که داده خروجی را ذخیره میکند تا گیرنده آماده شوند یا کانال خالی شود
outputs
ثباتی که داده خروجی را ذخیره میکند تا گیرنده آماده شوند یا کانال خالی شود
takedown
حذف نوار یا کاغذ یا دیسک از یک وسیله جانبی پس از یک کار و آماده کردن آن برای بعدی
lengths
تعداد داده هایی که در بافر ذخیره می شوند تا پردازنده آماده دریافت آنها شود
length
تعداد داده هایی که در بافر ذخیره می شوند تا پردازنده آماده دریافت آنها شود
drivers
نرم افزار مخصوص که دستورات کاربر را که آماده چاپ هستند کنترل و فرمت میکند
pre
اجرای یک فرایند که وقتی شروع میشود که حافظه و رسانههای جانبی آماده استفاده هستند
dual
دادههای ترکیبی هر مجموعهای از داده در پاس یا لبه ساعت مختلف آماده و معتبر است
driver
نرم افزار مخصوص که دستورات کاربر را که آماده چاپ هستند کنترل و فرمت میکند
pre-
اجرای یک فرایند که وقتی شروع میشود که حافظه و رسانههای جانبی آماده استفاده هستند
microsoft
جستجوگر وب ساخت ماکرو سافت که آماده است و به کاربر امکان دیدن صفحه وب را میدهد
programs
نوشتن یا آماده کردن تعدادی دستورالعمل که کامپیوتر برای انجام عمل خاصی هدایت میکند
program
نوشتن یا آماده کردن تعدادی دستورالعمل که کامپیوتر برای انجام عمل خاصی هدایت میکند
invites
حرف خاص ارسالی برای بیان به وسیلهای که کامپیوتر میزبان آماده دریافت پیام است
invited
حرف خاص ارسالی برای بیان به وسیلهای که کامپیوتر میزبان آماده دریافت پیام است
invite
حرف خاص ارسالی برای بیان به وسیلهای که کامپیوتر میزبان آماده دریافت پیام است
dos
نشانگری که می گوید DOS آماده پذیرش یک دستور تایپ شده روی صفحه کلید است
Internet
جستجوگر وب سافت ماکروسافت که در حال حاضر آماده است و به کاربر امکان مشاهده صفحه وب را میدهد
Internet
می را می سازد که اینترنت و اتصالات فروش را آماده میکند تا کاربران خصوصی به آنها دسترسی داشته باشند
appliance computer
سیستم کامپیوتری آماده اجرا که خریداری میشود و به سرعت برای یک منظور کاربردی قابل استفاده است
expanded memory system
ابزاری که حافظه اضافی در IBM PC قرار دارد را مدیریت میکند و برای برنامه ها آماده استفاده می سازد
beta test
گونه دوم از بررسی هایی که روی نرم افزار انجام میشود پیش از آنکه آماده انتشار شود
bins
محلی برای کاغذهایی که باید آماده برای چاپ شوند
bin
محلی برای کاغذهایی که باید آماده برای چاپ شوند
opens
سیستمی که چندین ایستگاه کاری آماده برای هر کس برای استفاده داشته باشد
open
سیستمی که چندین ایستگاه کاری آماده برای هر کس برای استفاده داشته باشد
AT command set
حالتی در مودم که آماده پذیرش دستورات با استفاده از مجموعه دستورات Hayes AT است
affirmative
سیگنال تصدیق از طرف گیرنده که پیام را پذیرفته است و آماده بعدی است.
cleans
کپی که آماده تایپ است و تغییرات زیادی روی آن اعمال نشده است
cleanest
کپی که آماده تایپ است و تغییرات زیادی روی آن اعمال نشده است
cleaned
کپی که آماده تایپ است و تغییرات زیادی روی آن اعمال نشده است
clean
کپی که آماده تایپ است و تغییرات زیادی روی آن اعمال نشده است
opened
سیستمی که چندین ایستگاه کاری آماده برای هر کس برای استفاده داشته باشد
opens
برنامه کاربردی فایل روی دیسک را باز میکند و برای اجرا آماده میکند
opened
برنامه کاربردی فایل روی دیسک را باز میکند و برای اجرا آماده میکند
turnkey system
سیستم کامل که طبق نیاز مشتری طراحی شده است و آماده استفاده است
open
برنامه کاربردی فایل روی دیسک را باز میکند و برای اجرا آماده میکند
howlers
صدایی که به اپراتور تلفن اعلام میکند که دستگاه تلفن کاربر آماده گیرندگی نیست
howler
صدایی که به اپراتور تلفن اعلام میکند که دستگاه تلفن کاربر آماده گیرندگی نیست
frees
آماده استفاده یا آنچه هنوز استفاده نشده است .
freeing
آماده استفاده یا آنچه هنوز استفاده نشده است .
freed
آماده استفاده یا آنچه هنوز استفاده نشده است .
idle
که استفاده نمیشود ولی آماده است برای استفاده
idles
که استفاده نمیشود ولی آماده است برای استفاده
idlest
که استفاده نمیشود ولی آماده است برای استفاده
free
آماده استفاده یا آنچه هنوز استفاده نشده است .
idled
که استفاده نمیشود ولی آماده است برای استفاده
line up
<idiom>
سازمان دهی کردن ،آماده برای عمل کردن
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com