Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 60 (8 milliseconds)
English
Persian
earliest
در ابتدا
early
در ابتدا
at first
در ابتدا
at the start
در ابتدا
initio
در ابتدا
to start with
در ابتدا
at the outset
در ابتدا
Search result with all words
node
ابتدا یا انتهای مسیر حرکت مقاطع مسیر حرکت
nodes
ابتدا یا انتهای مسیر حرکت مقاطع مسیر حرکت
marker
دو علامت در ابتدا و انتهای بخشی از داده یا متن برای نشان دادن بلاک خاص که قابل حرکت یا حذف یا کپی به عنوان سیگنال واحد باشد
markers
دو علامت در ابتدا و انتهای بخشی از داده یا متن برای نشان دادن بلاک خاص که قابل حرکت یا حذف یا کپی به عنوان سیگنال واحد باشد
desktop
ترکیب نمایش گرافیکی . نشر رومیزی و چند رسانهای . این عبارت ابتدا توسط سیستم Apple استفاده شد
quotation marks
کاماس برعکس , که در ابتدا و انتهای متن چاپ گرفتنی ایجاد میشود تا مشخس شود از منبع دیگر جدا شده است
stack
آدرس ابتدا پایانه پشته
stacked
آدرس ابتدا پایانه پشته
stacks
آدرس ابتدا پایانه پشته
revisionism
روش فکری ادوارد برنشتاین المانی که ابتدا پیرو مارکس بود ولی بعدا" دکترین فوق را که مبتنی است بر اصلاح سیستم انقلابی مارکس و اعتقاد به این که سوسیالیسم از طریق تکامل تدریجی میتواندجهانگیر شود ابداع کرد
boundaries
علامتی که ابتدا و انتهای فایل را مشخص میکند
boundary
علامتی که ابتدا و انتهای فایل را مشخص میکند
beginning
ابتدا
beginnings
ابتدا
mark
قرار دادن نشانه بلاک در ابتدا و انتهای بلاک متن
marks
قرار دادن نشانه بلاک در ابتدا و انتهای بلاک متن
ideologies
بحث و گفتگو در موردافکار و عقاید فکری که ابتدا"ابراز شده و نتیجه مسائل قبلی نباشد
ideology
بحث و گفتگو در موردافکار و عقاید فکری که ابتدا"ابراز شده و نتیجه مسائل قبلی نباشد
outset
ابتدا
initial
اولین یا در ابتدا
initialed
اولین یا در ابتدا
initialing
اولین یا در ابتدا
initialled
اولین یا در ابتدا
initialling
اولین یا در ابتدا
initials
اولین یا در ابتدا
uppermost
از اغاز از ابتدا
originally
دراغاز کار در ابتدا
redid
شروع مجدد از ابتدا
redo
شروع مجدد از ابتدا
redoes
شروع مجدد از ابتدا
redoing
شروع مجدد از ابتدا
redone
شروع مجدد از ابتدا
form
ابتدا یا سایر بخشهای ذخیره شده که همراه متن چاپ میشود
formed
ابتدا یا سایر بخشهای ذخیره شده که همراه متن چاپ میشود
forms
ابتدا یا سایر بخشهای ذخیره شده که همراه متن چاپ میشود
assembler
اسمبلی که برنامه به زبان اسمبلی را در دو مرحله به کد ماشین تبدیل میکند. ابتدا آدرسهای ابتدایی ذخیره می شوند و در مرحله دوم آن را به آدرس مطلق تبدیل می کنند
banner page
صفحهای که در ابتدا با تاریخ و زمان و نام متن و نام مشخص چاپ گیرند و چاپ میشود
blue ribbon program
برنامه کاملی که در ابتدا و بدون هر گونه خطا یا مشکل اجرا شود
de novo
از ابتدا
nuncupative will
وصیتی که ابتدا در حضور عدهای ازشهود اعلام و متعاقبا"نوشته میشود
off screen image
تصویری که در ابتدا در حافظه رسم میشود و پس به حافظه صفحه نمایش منتقل میشود تا باعث عمل نمایش سریع شود
preset
تنظیم چیزی در ابتدا
race condition
حالت نامعینی که به هنگام عملکرد همزمان ددستورالعملهای دو کامپیوتربوجود می اید و امکان شناخت این مسئله که کدام یک از انها ابتدا تمام خواهند شدوجود ندارد
source language
1-زبانی که برنامه در ابتدا به آن نوشته شده است .2-زبان برنامه پیش از ترجمه
flash in the pan
<idiom>
ابتدا عالی وبعد خراب شدن ،شکست خوردن
from scratch
<idiom>
از ابتدا
nip in the bud
<idiom>
از ابتدا جلوی چیزی را گرفتن
start
آغاز
[ابتدا]
[شروع]
to nip something in the bud
از ابتدا جلوی چیزی را گرفتن
geometric design
طرح هندسی
[این طرح در ابتدا بخاطر ذهنی بافی و سهولت بیشتر در بافت، بین عشایر و روستاها شهرت یافت. ولی امروزه هم به صورت ساده گذشته و هم بصورت پیچیده بین بافندگان استفاده می شود.]
kanat
نوعی گلیم ترکی
[روشی از بافت گلیم است که در آن ابتدا رشته های باریک را بافته، سپس آنها را به یکدیگر می دوزند. این روش بین روستائیان ترکیه بیشتر مرسوم می باشد.]
rag rug
قالیچه چهل تکه
[در بعضی از کشورها نظیر مصر و مکزیک ابتدا نوارهای باریکی به عرض دو یا سه سانتی متر بافته شده و سپس لبه های آن به یکدیگر دوخته می شود که حالت فرش راه راه به آن می بخشد.]
Soumak
بافت سوماک
[سوماخ]
[این روش بافت که نوعی از گلیم بافی است به سه صورت ساده، ضربیو برعکس بافته شده و در ابتدا و انتهای فرش استفاده می شود. این روش در بافت پارچه، کیسه، پتو و زیر انداز استفاده می شود.]
Partial phrase not found.
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com