English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (5 milliseconds)
English Persian
mantel board در بالای بخاری
Other Matches
overhead clearance حاشیه امنیت بالای سر فاصله بالای سر
overhead cover پوشش بالای سر روپوش بالای سر
pop برداشتن یک عنوان از بالای یک پشته کشیدن یا بازیابی داده از بالای پشته یک برنامه
popped برداشتن یک عنوان از بالای یک پشته کشیدن یا بازیابی داده از بالای پشته یک برنامه
pops برداشتن یک عنوان از بالای یک پشته کشیدن یا بازیابی داده از بالای پشته یک برنامه
crest clearing محوطه تامین بالای مانع حاشیه امنیت بالای مانع
transom پنجره بالای در یا بالای پنجره دیگری
radiators بخاری
heaters بخاری
chimneys بخاری
heater بخاری
stove بخاری
gaseous بخاری
chimney بخاری
stoves بخاری
radiator بخاری
halituous بخاری
steam lance یخ اب کن بخاری
grates بخاری تو دیواری
grated بخاری تو دیواری
grates بخاری پنجرهای
steam brake ترمز بخاری
steam pile driver دنگ بخاری
stovepipe لوله بخاری
stoker سیخ بخاری
steam pile driver شمعکوب بخاری
steam hammer چکش بخاری
steamship کشتی بخاری
grate بخاری تو دیواری
fireplace بخاری منقل
fire place بخاری دیواری
fire side پای بخاری
fire side بخاری دیواری
interior heater بخاری اتومبیل
fire guard پیش بخاری
electric heater بخاری برقی
chimneypiece گچ بری بخاری
chimneypiece نمای بخاری
fire screen پنجره بخاری
fender پیش بخاری
grate بخاری پنجرهای
fireplaces بخاری منقل
chimney piece پیش بخاری
radiator خنک کن بخاری
poker سیخ بخاری
mantlepieces نمای بخاری
chimneys بخاری دیواری
chimney breast سینه بخاری
chimney breasts سینه بخاری
grated بخاری پنجرهای
chimney بخاری دیواری
fireside پای بخاری
soot دوده بخاری
firesides پای بخاری
pokers سیخ بخاری
mantelpieces نمای بخاری
andiron پیش بخاری
vapoury بخاری بخارمانند
mantelpiece نمای بخاری
fire-irons لوازم بخاری
tun لوله بخاری
turn cap خفه کن بخاری
radiators خنک کن بخاری
inglenook گوشه لوله بخاری
ingle-nook [گوشه لوله بخاری]
chimney-back صفحه پشت بخاری
kitchener بخاری خوراک پزی
hearth rug قالیچه پیش بخاری
fireguard سپر جلو بخاری
abat vent کلاهک دودکش بخاری
franklin stove بخاری اختراعی فرانکلین
fireguards سپر جلو بخاری
louvers فانوس دودکش بخاری
firescreen سپر جلو بخاری
louvre فانوس دودکش بخاری
fire irons لوازم پای بخاری
firedog سه پایه پیش بخاری
louver فانوس دودکش بخاری
steam shovel خاک انداز بخاری
mantelpiece طاقچه بالا بخاری
mantelpiece گچ بری دور بخاری
mantelpieces طاقچه بالا بخاری
capital سرستون سرلوله بخاری
wood stove بخاری هیزمی یا چوبی
mantelpieces گچ بری دور بخاری
mantlepieces طاقچه بالا بخاری
chimney piece ارایش روی بخاری
mantlepieces گچ بری دور بخاری
battery steamer کوره باتری بخاری
mantel piece گچبری دور بخاری
mantel طاقچه بالا بخاری
heaters بخاری دستگاه تولید گرما
heater بخاری دستگاه تولید گرما
andiron سه پایهای که کنار بخاری می گذاشتند
chimney-mantle [قسمت افقی پیش بخاری تزئینی]
inhalator اسبابی که با ان بخاری رادرشش فرو برند
steamboat قایق بخاری باکشتی بخارسفر کردن
yachts کرجی بادی یا بخاری مخصوص تفرج
yacht کرجی بادی یا بخاری مخصوص تفرج
fire irons سیخ و سه پایه وسایراسبابهای جلو بخاری
pokes کنجکاوی کردن بهم زدن اتش بخاری
chimney sweeper کسی که دوده لوله بخاری راپاک میکند
poke کنجکاوی کردن بهم زدن اتش بخاری
space heater بخاری مخصوص گرم کردن فضای ازاد
poked کنجکاوی کردن بهم زدن اتش بخاری
chimney-corner [گوشه یا کناره ی عقب نشین بخاری یا شومینه]
poking کنجکاوی کردن بهم زدن اتش بخاری
overmantel ارایش طاقچه دار در روی نمای بخاری
paddle boat کرجی بخاری که با چرح پره دار رانده میشود
paddle boats کرجی بخاری که با چرح پره دار رانده میشود
steeplejack بنا یا تعمیر کار برج و مناره و دود کش بخاری
steeplejacks بنا یا تعمیر کار برج و مناره و دود کش بخاری
chimney sweeps کسی که کارش پاک کردن لولهی بخاری و شومینه است
chimney sweep کسی که کارش پاک کردن لولهی بخاری و شومینه است
snag boat کشتی بخاری کوچک که با ان بستر رودخانه هارا ازموانع پاک می کنند
non condensing ماشین بخاری که بخار کارکرده رابجای اینکه تبدیل به اب کند بهوامی فرستد
atop of در بالای
outreach بالای سر
over بالای
over- بالای سر
oer بالای
over- بالای
into the bargain بالای ان
up بالای
atop of بالای
overhead بالای سر
at the top of در بالای
over بالای سر
above بالای
above بالای سر
overhead در بالای سر
upping بالای
upped بالای
back pressure turbine توربین بخاری که تمام بخارخروجی ان با فشار به داخل شبکه گرم کننده جذب میشود
pressure above the atmosphere فشار بالای جو
above the earth بالای زمین
oer بالای سر روی سر
fan light پنجره بالای در
run over <idiom> حرکت از بالای
mean high water اب بالای میانگین
crow's nest بالای بلندی
over the horizon از بالای افق
over the horizon بالای افق
overhead backhand بک هند از بالای سر
overhead cover حفاظ بالای سر
overhead forehand فورهند از بالای سر
overhead stroke ضربه از بالای سر
roof tree کش بالای شیروانی
plunging fire اتش بالای سر
ridge piece کش بالای شیروانی
ridge tree کش بالای شیروانی
ridge pole کش بالای شیروانی
up the street بالای خیابان
rooftop بالای بام
rooftops بالای بام
It passed over my head. از بالای سرم رد شد
knap بالای تپه
crowns بالای هرچیزی
on بالای در باره
crown بالای هرچیزی
in بالای روی
in- بالای روی
aloft در بالای زمین
upstream بالای رودخانه
uptown بالای شهر
fanlight پنجره بالای در
fanlights پنجره بالای در
refereed داور بالای والیبال
referee داور بالای والیبال
tree house خانه بالای درخت
exoatmosphere ترکش اتمی بالای جو
trucks کلاهک بالای دکل
trucking کلاهک بالای دکل
aloft سطوح بالا در بالای
headline در بالای صفحه ریسمان
trucked کلاهک بالای دکل
on station پروازهواپیما بالای هدف
headlines در بالای صفحه ریسمان
the sky is above us آسمان بالای سر ماست
superlunary واقع بر بالای ماه
overwrite بالای محلی نوشتن
refereeing داور بالای والیبال
referees داور بالای والیبال
rain water head طشتک بالای ناودان
intercepting ditch ابرو بالای خاکبرداری
pulpit بالای منبر رفتن
spike over the block ابشار از بالای دفاع
high rate of interest نرخ بالای بهره
head water بالای رودخانه بالارود
pulpits بالای منبر رفتن
flews قسمت اویخته لب بالای سگ
overhead pass پاس با دو دست از بالای سر
truck کلاهک بالای دکل
aboveground در بالای سطح زمین
bed moulding گچبری بالای کتیبه
bartizan کنگره بالای برج
penthouse اطاقک بالای بام
penthouses اطاقک بالای بام
aerospace projection operations بالای منطقه عملیات
chimney-head [بالای دودکش کوره ای]
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com