Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (36 milliseconds)
English
Persian
provide for in the budget
در بودجه پیش بینی کردن
Search result with all words
to p for a sum in the budget
مبلغی را بودجه پیش بینی کردن
Other Matches
appropriation
بودجه مصوبه برای هزینه اعتبارات پیش بینی شده در بودجه توزیع درامد خالص به حسابهای مختلف
preliminary budget forecast
پیش بینی مقدماتی بودجه
finance
بودجه چیزی را تهیه کردن
financed
بودجه چیزی را تهیه کردن
finances
بودجه چیزی را تهیه کردن
financing
بودجه چیزی را تهیه کردن
snub nosed
دارای بینی کوتاه وسر بالا پهن بینی
snub-nosed
دارای بینی کوتاه وسر بالا پهن بینی
pug nosed
دارای بینی کوتاه وسر بالا پهن بینی
septum
حفرههای بینی پره بینی
schedules
برنامه ریزی کردن پیش بینی کردن
prediction
از قبل پیش بینی کردن محاسبه کردن
schedule
برنامه ریزی کردن پیش بینی کردن
scheduled
برنامه ریزی کردن پیش بینی کردن
predictions
از قبل پیش بینی کردن محاسبه کردن
to read people's hands
کف بینی کردن
second-guess
پیش بینی کردن
dopes
پیش بینی کردن
second-guessed
پیش بینی کردن
miscalculating
بدپیش بینی کردن
anticipate
پیش بینی کردن
augurs
پیش بینی کردن
auguring
پیش بینی کردن
augured
پیش بینی کردن
forecasts
پیش بینی کردن
second-guesses
پیش بینی کردن
expected
پیش بینی کردن
plans
پیش بینی کردن
plan
پیش بینی کردن
previse
پیش بینی کردن
prevision
پیش بینی کردن
prognosticate
پیش بینی کردن
foresee
پیش بینی کردن
nose-picking
انگشت کردن در بینی
foresees
پیش بینی کردن
second-guessing
پیش بینی کردن
expects
پیش بینی کردن
preparations
پیش بینی کردن
preparation
پیش بینی کردن
to make provision
پیش بینی کردن
augur
پیش بینی کردن
to blow one's nose
بینی پاک کردن
expecting
پیش بینی کردن
dope
پیش بینی کردن
expect
پیش بینی کردن
forecast
پیش بینی کردن
miscalculate
بدپیش بینی کردن
miscalculated
بدپیش بینی کردن
anticipates
پیش بینی کردن
anticipated
پیش بینی کردن
anticipating
پیش بینی کردن
second guess
پیش بینی کردن
forecasted
پیش بینی کردن
foreshow
پیش بینی کردن
miscalculates
بدپیش بینی کردن
antedates
پیش بینی کردن جلوانداختن
miscalculating
پیش بینی غلط کردن
to provide for old age
پیش بینی روزگارپیری را کردن
predicting
قبلا پیش بینی کردن
predict
قبلا پیش بینی کردن
preselect
پیش بینی موضع کردن
miscalculated
پیش بینی غلط کردن
miscalculate
پیش بینی غلط کردن
look forward to something
<idiom>
را لذت پیش بینی کردن
antedate
پیش بینی کردن جلوانداختن
miscalculates
پیش بینی غلط کردن
predicts
قبلا پیش بینی کردن
antedated
پیش بینی کردن جلوانداختن
snuffling
زهد فروشی کردن صدای خس خس بینی
snuffle
زهد فروشی کردن صدای خس خس بینی
foretaste
ازمایش قبلی پیش بینی کردن
forecasts
براورد کردن از قبل پیش بینی
snuffles
زهد فروشی کردن صدای خس خس بینی
forecast
براورد کردن از قبل پیش بینی
snuffled
زهد فروشی کردن صدای خس خس بینی
forecasted
براورد کردن از قبل پیش بینی
extrapolated
ازروی قرائن و امارات پیش بینی کردن
extrapolate
ازروی قرائن و امارات پیش بینی کردن
extrapolates
ازروی قرائن و امارات پیش بینی کردن
extrapolating
ازروی قرائن و امارات پیش بینی کردن
emunctory
مربوط به پاک کردن بینی عضو دافع فضولات بدن
budgeted
بودجه
budget line
خط بودجه
unfunded
بی بودجه
budgets
بودجه
budget
بودجه
possibilities line
خط بودجه
appropriation symbol
کد بودجه
budgeting
بودجه ریزی
budget comittee
گروه بودجه
municipal budget
بودجه شهرداری
budget constraint
محدودیت بودجه
budget ceiling
سقف بودجه
variable budget
بودجه متغیر
military funds
بودجه نظامی
family budget
بودجه خانواده
budget balance
تعادل بودجه
budget balance
توازن بودجه
budget bureau
دفتر بودجه
appropriation
اختصاص بودجه
appropriation limitation
محدودیت بودجه
budgetary
مربوط به بودجه
capital budget
بودجه سرمایهای
budget execution
اجرای بودجه
budget expenditures
مخارج بودجه
program budget
بودجه برنامهای
budget period
دوره بودجه
budget period
زمان بودجه
budget process
فرایند بودجه
budget process
مراحل بودجه
budget surplus
مازاد بودجه
budget surplus
اضافه بودجه
preliminary budget
بودجه مقدماتی
preliminary budget
بودجه ابتدائی
balanced budget
بودجه متوازن
development budget
بودجه عمرانی
budgetary appropriations
تخصیص بودجه
budgetary control
کنترل بودجه
budget determinant
تعیین بودجه
budget deficit
کسر بودجه
capital budget
بودجه تاسیساتی
budget credit
اعتبار بودجه
budget cycle
گردش بودجه
margins
بودجه احتیاطی
margin
بودجه احتیاطی
national budget
بودجه ملی
budget cycle
مراحل بودجه
budget data
اطلاعات بودجه
unified budget
بودجه واحد
cash budget
بودجه نقدی
unbalanced budget
بودجه نامتوازن
budget deficit
کسری بودجه
operating budget
بودجه عملیاتی
current budget
بودجه جاری
cyclical budget
بودجه دورانی
cyclical budget
بودجه ادواری
government budget
بودجه دولت
state budget
بودجه دولت
government dificit surplus
کسر بودجه
household budget
بودجه خانوار
deficit
کسر بودجه
administrative budget
بودجه اداری
financial budget
بودجه مالی
deficits
کسر بودجه
flexible budget
بودجه متغیر
family budget
بودجه خانوار
annual budget
بودجه سالانه
fixed budget
بودجه ثابت
guided propagation
تبلیغات پیش بینی شده انتشار امواج رادار در مسیرپیش بینی شده ردیابی هدایت شده رادار
The budget deficit of 1980 .
کسر بودجه سا ل1980
budget classification
طبقه بندی بودجه
budgeter
تهیه کننده بودجه
cyclically balanced budget
بودجه متوازن ادواری
capital budgeting
بودجه بندی سرمایه
deficit financing
تامین کسر بودجه
command budget estimate
براورد بودجه یکان
balanced budget theorem
قضیه بودجه متوازن
apportionment
واگذاری سهمیه بودجه
budgeteer
تهیه کننده بودجه
naval appropriation bill
بودجه نیروی دریایی
operating budget
بودجه بهره برداری
budget directive
دستورالعمل تهیه بودجه
national economic budget
بودجه اقتصادی ملی
flexible budget
بودجه انعطاف پذیر
vomer
استخوان میانی بینی استخوان تیغه بینی
multiplier effect of a balanced budget
اثر بهم فزاینده بودجه متوازن
deficit financing
تامین مالی از راه کسر بودجه
The welfare budget has been cut down.
از بودجه رفاهی مقداری زده اند
budgetary control
کنترل اجرای بودجه در واحدهای مملکتی
appropriation language
شرح جزئیات بودجه و منظوراز تخصیص ان
capital budget
بودجه اصلاحات و ایجاد تاسیسات جدید
competroller
سازمان کنترل اسناد و بودجه و اعتبارات
balanced budget multiplier
ضریب بهم فزاینده بودجه متوازن
planning programming budgetting
نظام برنامه ریزی بودجه برنامهای
weather forecasts
پیش بینی اوضاع جوی گزارش هواشناسی پیش بینی جوی
anticipated stock losses
تلفات پیش بینی شده اماد ضایعات پیش بینی شده
weather forecast
پیش بینی اوضاع جوی گزارش هواشناسی پیش بینی جوی
anaglyph
عکس رنگی برجسته بینی تجزیه رنگ عکس در برجسته بینی
peace dividend
ازبین رفتن بودجه دفاعی دراواخر سال ۱۹۸۰
predicting interval
فاصله زمانی پیش بینی شده هدف سبقت پیش بینی شده هدف
slush fund
بودجه یا پولیکه برای رشوه دادن یا تطمیع و غیره کنار گذاشته میشود
slush funds
بودجه یا پولیکه برای رشوه دادن یا تطمیع و غیره کنار گذاشته میشود
implied trust
امانت فرضی حالتی است که کسی به حکم مندرج در قانون و یاجمع شدن شرایطی که قانون پیش بینی کردن عنوان امین می یابد و یا در موردی مسئول تلقی میشود بدون انکه شخصا" به این امرتمایل داشته باشد
palmistry
کف بینی
noses
بینی
snivelled
اب بینی
mucus of the nose
اب بینی
snivel
اب بینی
snivelling
اب بینی
nasally
از بینی
neb
بینی
snoot
بینی
sniveling
اب بینی
pecker
بینی
snot
اب بینی
nozzle
بینی
nozzles
بینی
sniveled
اب بینی
chiromancy
کف بینی
rhinologist
بینی
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com