Dictiornary-Farsi | در بین ردیفهای محصول کاشتن | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 201 (10 milliseconds)

English	Persian
intertill	در بین ردیفهای محصول کاشتن


Other Matches

row stack	فاصله ردیفهای انبار از دیوار
exchanges	دادن محصول قدیم به عنوان بخشی از پرداخت محصول جدید
exchanged	دادن محصول قدیم به عنوان بخشی از پرداخت محصول جدید
exchange	دادن محصول قدیم به عنوان بخشی از پرداخت محصول جدید
exchanging	دادن محصول قدیم به عنوان بخشی از پرداخت محصول جدید
punches	کارتی همراه با محصول یک مغازه , با سوراخهای پانچ شده حاوی داده درباره محصول
punched	کارتی همراه با محصول یک مغازه , با سوراخهای پانچ شده حاوی داده درباره محصول
punch	کارتی همراه با محصول یک مغازه , با سوراخهای پانچ شده حاوی داده درباره محصول
numeric	سوراخ پانج شده در ردیفهای پانج کارت
implantation	کاشتن
grows	کاشتن
put in <idiom>	کاشتن
inseminating	کاشتن
plant	کاشتن
insemination	کاشتن
inseminate	کاشتن
plants	کاشتن
inseminated	کاشتن
inseminates	کاشتن
grow	کاشتن
plantations	کاشتن
embeds	کاشتن
plantation	کاشتن
embed	کاشتن
iso product curve	منحنی برابری محصول منحنی محصول یکسان
cads	محصول کمکی کامپیوتر واسط ی که بین کامپیوتر هایی که برای طراحی هستند و آنهایی که برای تولید محصول هستند
cad	محصول کمکی کامپیوتر واسط ی که بین کامپیوتر هایی که برای طراحی هستند و آنهایی که برای تولید محصول هستند
disseminate	تخم کاشتن
disseminates	تخم کاشتن
disseminated	تخم کاشتن
disseminating	تخم کاشتن
dibble	نشاء کاشتن
farms	کاشتن زراعت کردن در
seeds	تخم ریختن کاشتن
repot	در گلدان بزرگتر کاشتن
plant out	در فواصل معین کاشتن
seed	تخم ریختن کاشتن
farmed	کاشتن زراعت کردن در
farm	کاشتن زراعت کردن در
repotted	در گلدان بزرگتر کاشتن
repots	در گلدان بزرگتر کاشتن
implant	فرو کردن کاشتن
repotting	در گلدان بزرگتر کاشتن
husbands	شخم زدن کاشتن
to plant out	درفاصلههای معین کاشتن
implanted	فرو کردن کاشتن
implanting	فرو کردن کاشتن
implants	فرو کردن کاشتن
husband	شخم زدن کاشتن
To sow the seeds of discrord.	تخم نفاق ودشمنی کاشتن
till	زمین را کاشتن دخل پول
tills	زمین را کاشتن دخل پول
to plant out	از گلدان در اوردن ودرزمین کاشتن
tree	شجره النسب درخت کاشتن
signal area	منطقه کاشتن علایم درفرودگاه
to sow wind and reap whirlwind	تخم بد کاشتن ومیوه بدترگرفتن
overpot	در گلدان زیاد بزرگ کاشتن
dibber	بیل تخم کاری کاشتن
dan layers	شناوه مخصوص کاشتن بویه راهنما
citriculture	کاشتن مرکبات مانند لیمووپرتقال وغیره
interplant	کاشتن درختهای جوان بین درختان دیگر
line out	قلمه درختان رادراوردن وبصورت خط منظمی کاشتن
lays	کاشتن مین نشانه روی جنگ افزار به هدف
lay	کاشتن مین نشانه روی جنگ افزار به هدف
harvest	محصول
product	محصول
harvests	محصول
harvested	محصول
total product	محصول کل
line	محصول
outputs	محصول
return [on something]	محصول
commodity	محصول
commodities	محصول
products	محصول
lines	محصول
output	محصول
yielded	محصول
proceeds	محصول
yield	محصول
fabrics	محصول
fabric	محصول
yields	محصول
crop	محصول
cropped	محصول
crops	محصول
by-products	محصول فرعی
brands	نام محصول
by-products	محصول ضمنی
by-product	محصول فرعی
by-product	محصول ضمنی
branding	نام محصول
product capabilities	خواص محصول
overhead product	محصول سبک
over production	محصول زیادی
off year	سال کم محصول
net product	محصول خالص
mass market product	محصول پر فروش
marginal product	محصول نهائی
margin product	اضافه محصول
last year's produce	محصول پارسال
intermediate product	محصول واسطه
incross	اولادیا محصول
high grade product	محصول درجه یک
product differentiation	تفاوت محصول
product differentiation	اختلاف محصول
home-grown	محصول خانه
cash crop	محصول فروشی
volatility product	محصول فرار
universal product code	کد جامع محصول
turn over	محصول بازده
standing crop	محصول سرپا
program product	محصول برنامه
product mix	ترکیب محصول
product liability	مسئولیت محصول
foison	محصول فراوان
fission product	محصول انشقاق
finished product	محصول نهائی
by product	محصول فرعی
average product	محصول متوسط
average output	محصول متوسط
adduct	محصول افزایشی
products	محصول حاصلضرب
gross yield	محصول ناخالص
product	محصول حاصلضرب
end product	محصول نهایی
artifacts	محصول مصنوعی
artifact	محصول مصنوعی
artefacts	محصول مصنوعی
artefact	محصول مصنوعی
by product	محصول جنبی
fehling solution	محصول فهلینگ
fehling reagent	محصول فهلینگ
emblements	محصول زمین
eluate	محصول شویش
product diversification	تنوع محصول
diversity of product	تنوع محصول
distillate	محصول تقطیر
portfolio	نمونه محصول
crop rent	اجاره محصول
coproduct	محصول فرعی
condensate	محصول میعان
coemption	خرید کل محصول
brand	نام محصول
models	گونه یک محصول
produces	ساختن محصول
releases	گونه یک محصول
produced	ساختن محصول
produce	ساختن محصول
modelled	گونه یک محصول
models	نوع یک محصول
toil	محصول رنج
toiled	محصول رنج
production	محصول عمل
release	گونه یک محصول
productions	محصول عمل
productions	تولید محصول
toiling	محصول رنج
productions	فراورده محصول
modelled	نوع یک محصول
modeled	گونه یک محصول
production	تولید محصول
fabrics	محصول تولید
fabric	محصول تولید
yields	محصول حاصل
yielded	محصول حاصل
production	فراورده محصول
outputs	برونداد محصول
output	برونداد محصول
model	گونه یک محصول
released	گونه یک محصول
yield	محصول حاصل
modeled	نوع یک محصول
model	نوع یک محصول
extrudate	محصول روزن رانی
heavy goods	محصول صنایع سنگین
marginal revenue product	درامد محصول نهائی
net domestic product	محصول خالص داخلی
net national product	محصول خالص ملی
released	شماره گونه یک محصول
marginal physical product	محصول فیزیکی نهائی
intermediate product	محصول نیم ساخته
average revenue product	درامد متوسط محصول
catcher	فرفرههای گیرنده محصول
marginal net product	محصول نهائی خالص
life cycle	دوره عمر یک محصول
high end	گرانترین محصول یا مدل
releases	شماره گونه یک محصول
marginal product curve	منحنی محصول نهائی
best profit output	محصول در بیشترین مقدارسود
maderia	شراب محصول مادریا
marginal product function	تابع محصول نهائی
outturn	محصول کشاورزی یاصنعتی
productions	سرعت ساخت محصول
product usage rate	میزان مصرف محصول
raw produce	محصول طبیعی یا کشاورزی
software product	محصول نرم افزاری
trial rate	درصد ازمایش یک محصول
produce	تولید کردن محصول
ingethering	جمع اوری محصول