English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (3 milliseconds)
English Persian
underway در جریان در راه عملیات لجستیکی سیال دریایی
Other Matches
naval auxiliary پایگاه لجستیکی دریایی
service line ستون ناوها لجستیکی دریایی
cryptologistics امور لجستیکی مربوط به عملیات رمز
constrictor گرفتگی در یک لوله یا جریان سیال که دارای سوراخ کوچکی میباشد و جریان معینی را در ازای هر واحداختلاف فشاراز خود عبورمیدهد
baffle منحرف کننده جریان سیال
baffled منحرف کننده جریان سیال
baffles منحرف کننده جریان سیال
baffling منحرف کننده جریان سیال
vapor lock قطع کامل جریان سیال
whirls چرخش یا دوران جریان سیال
whirling چرخش یا دوران جریان سیال
whirled چرخش یا دوران جریان سیال
whirl چرخش یا دوران جریان سیال
floating base ناولجستیکی شناور یا کاروان لجستیکی شناور دریایی
counter current جریان مخالف دریایی جریان متضاد اب
vortex flow جریان سیال با حرکت ترتیبی دورانی و انتقالی
coffin جعبه ایست که برای عملیات تنبوشه گذاری در ماسه سیال بکار میرود
coffins جعبه ایست که برای عملیات تنبوشه گذاری در ماسه سیال بکار میرود
velocity gradiant میزان تغییر سرعت سیال درواحد مسافت عمود بر خط جریان
notch بریدگیهایی در امتداد جریان سیال روی دماغه یا نوک یک ایرفویل
notches بریدگیهایی در امتداد جریان سیال روی دماغه یا نوک یک ایرفویل
reynolds number مهمترین ضریب بدون دیمانسیون در نمایش اشل جریان سیال
air-sea rescue عملیات نجات هوا دریایی عملیات نجات هوایی ودریایی
air sea rescue عملیات نجات هوا دریایی عملیات نجات هوایی ودریایی
pitot tube لولهای در مسیر جریان سیال که فشار داخل ان بافشار کل محیط برابر است
reed valve شیری متشکل از ورقه فولادی نازکی که جریان یکطرفه سیال را سبب میشود
cross flow دو سیال که بصورت عمود برهم جریان دارند و توسط ورقه نازکی از هم عایق شده اند
real stagnation point نقطهای که در ان سیال روی سطح جسم بحالت سکون درامده وازانجا جریان خطی شروع میشود
venturi کانال یامجرایی برای جریان سیال که در گلوگاه کمترین سطح مقطع را داشته و سپس مجدداافزایش می یابد
chief of naval operations فرمانده عملیات دریایی
maritime operations عملیات دریایی یا ناوگانی
naval district ناحیه عملیات دریایی
vortex tube وسیلهای فاقد هرگونه قطعه متحرک که دران اختلاف فشارسبب ورود جریان سیال ازطریق شکافهای مماسی میگردد
control ship ناو کنترل کننده عملیات دریایی
pathfinders راهنمای مسیر پرواز یا عملیات دریایی
assault shipping ترابری دریایی در عملیات هجومی اب خاکی
pathfinder راهنمای مسیر پرواز یا عملیات دریایی
ocean current جریان دریایی
slice ضریب محاسبات لجستیکی ضریب نیازمندیهای لجستیکی
slices ضریب محاسبات لجستیکی ضریب نیازمندیهای لجستیکی
intracoastal sealift سیستم حمل و نقل دریایی ساحلی در عملیات
rip current جریان کشاننده دریایی
orifice meter روش اندازه گیری جریان سیال با گرفتن اندازه دقیق فشار قبل و بعد از یک صفحه عرضی با یک سوراخ
fluidal مانندجسم سیال یامایع وابسته به جسم سیال
navy component نیروی دریایی شرکت کننده درعملیات مشترک یا صحنه عملیات
compressor pressure ratio نسبت فشار سیال بعد ازکمپرسوز یا در خروجی ان به فشار سیال قبل از ورودیا در ورودی ان
seabee گردان ساختمان دریایی گردان مهندسی دریایی مخصوص ساختن پایگاه ولنگرگاه یکان استحکامات دریایی
marking current جریان نشان دهنده مسیرعبور جریان الکتریسیته جریان مشخص کننده مدار
naval landing party تیم اب خاکی نیروی دریایی تیم اماده کردن ساحل برای عملیات اب خاکی
logistical لجستیکی
logistic support پشتیبانی لجستیکی
logistical command یکان لجستیکی
logistical command فرماندهی لجستیکی
logistical data اطلاعات لجستیکی
magnetometer مغناطیس سنج دریایی دستگاه ولت سنج دستگاه تعیین ولتاژ جریان
afloat support پشتیبانی لجستیکی در روی آب
logistic route مسیرهای لجستیکی تدارکات
afloat support لجستیکی به طورشناور یا خارج از بندر
base section بخش اماد لجستیکی منطقه جلو
leakage current جریان خطا جریان خزنده جریان پراکندگی
base logistical command یکان مبنای لوجستیکی فرماندهی لجستیکی پایگاه
satellization تحت پشتیبانی لجستیکی ومالی قرار دادن
farmgate type operations رهبری اموزش و عملیات نیروی هوایی یک کشور تامرحله عملیات جنگی
buffered computer کامپیوتری که عملیات ورودی و خروجی و عملیات پردازشی را بطور همزمان ارائه میدهد
midshipman افسر پایین رتبه نیروی دریایی دانشجوی سال دوم دانشکده دریایی
piratic درخوردزدان دریایی مربوطبه دزدان دریایی مبنی بردزدی
anticrop operations عملیات کاربرد افات کشاورزی در عملیات نظامی
counter air عملیات ضدهواپیمایی عملیات ضد فعالیت هوایی دشمن
counter air operations عملیات ضد هواپیمایی عملیات ضد برتری هوایی دشمن
kites کایت دریایی هدف کش دریایی غوطه وردر اب
oceanography تهیه نقشههای دریایی و نقشه برداری دریایی
running lights فارهای شناور دریایی چراغهای راه دریایی
petty officer معاون افسرنگهبان دریایی درجه دارنیروی دریایی
kite کایت دریایی هدف کش دریایی غوطه وردر اب
pilot chart نقشههای راهنمای دریایی نقشه ناوبری دریایی
petty officers معاون افسرنگهبان دریایی درجه دارنیروی دریایی
chine عضو طولی در کنار بدنه شناورهای دریایی یاهواپیماهای دریایی که محل برخورد سطوح فوقانی وتحتانی میباشند
stadimeter مسافت یاب دریایی الیداد دریایی
sea cucumber حلزون دریایی از جنس راب دریایی
sea mark راهنمای دریایی :چراغ یافانوس دریایی
transport stream ستون سیال خودروهای حمل و نقل خط سیال خودروهای حمل و نقل
statements 2-دستور برنامه که CPU را هدایت میکند تا عملیات کنترلی انجام دهد یا عملیات CPU را کنترل کند
statement 2-دستور برنامه که CPU را هدایت میکند تا عملیات کنترلی انجام دهد یا عملیات CPU را کنترل کند
flows سرعت حرکت و جریان اب عبور و جریان خودروها یاسایر وسایل
flowed سرعت حرکت و جریان اب عبور و جریان خودروها یاسایر وسایل
all mains receiver گیرنده جریان دائم و جریان متناوب رادیوی برق و باطری
flow سرعت حرکت و جریان اب عبور و جریان خودروها یاسایر وسایل
push pull وابسته بدولوله الکترونی که جریان برق در انها دردوجهت متضاد جریان یابد
propagated خطایی که در یک محل یا عملیات رخ دهد و سایر عملیات و فرآیند را تحت تاثیر قرار دهد
propagate خطایی که در یک محل یا عملیات رخ دهد و سایر عملیات و فرآیند را تحت تاثیر قرار دهد
propagating خطایی که در یک محل یا عملیات رخ دهد و سایر عملیات و فرآیند را تحت تاثیر قرار دهد
propagates خطایی که در یک محل یا عملیات رخ دهد و سایر عملیات و فرآیند را تحت تاثیر قرار دهد
land control operation عملیات کنترل زمین عملیات
sea power قدرت دریایی منظور کشوری است که بادریا ارتباط ویژه دارد ودارای نیروی دریایی قوی است
room circuit جریان الکتریکی که دردستگاههای رمزکردن وکشف مورد استفاده میباشد جریان دستگاه رمز
invert جریان دائم را به جریان متناوب تبدیل کردن برگرداندن
inverting جریان دائم را به جریان متناوب تبدیل کردن برگرداندن
inverts جریان دائم را به جریان متناوب تبدیل کردن برگرداندن
current جریان الکتریکی با مقدار ثابت که در یک جهت جریان دارد
currents جریان الکتریکی با مقدار ثابت که در یک جهت جریان دارد
convoy joiner ناوهای منفردی که به کاروان دریایی پیوسته اند ناوهای متفرقه اضافی درستون دریایی
naval activity تاسیسات دریایی قسمت دریایی
tern پرستوک دریایی چلچله دریایی
marines تفنگداران دریایی تکاوران دریایی
terns پرستوک دریایی چلچله دریایی
marine تفنگداران دریایی تکاوران دریایی
code panel رمز ارتباطات در عملیات هوایی و زمینی کلید رمزارتباطات در عملیات هوایی وزمینی
task unit نیروی واگذار کننده ماموریت دریایی یکان یا بخشی ازگروه ماموریت دریایی که زیر امر فرمانده گروه قرارمی گیرد
ampere واحد اصلی SI در جریان الکتریکی که به عنوان جریان جاری در یک مقاومت یک اهمی ولتاژ یک ولت دارد
amps واحد اصلی SI در جریان الکتریکی که به عنوان جریان جاری در یک مقاومت یک اهمی ولتاژ یک ولت دارد
amp واحد اصلی SI در جریان الکتریکی که به عنوان جریان جاری در یک مقاومت یک اهمی ولتاژ یک ولت دارد
attack director وسایل محاسباتی سیستم کنترل اتش دریایی وسیله هادی تک اتش دریایی
heterodyne ترکیب دو جریان متناوب برای تولید جریانی با فرکانسی برابر مجموع یا تفاضل فرکانس دو جریان مزبور
genemotor مبدل جریان دائم به جریان دوار دیناموتور
sanctuaries منطقه بی خطر عقب جبهه منطقه مبنا و پایگاه لجستیکی امن
sanctuary منطقه بی خطر عقب جبهه منطقه مبنا و پایگاه لجستیکی امن
housekeeping عملیات کامپیوتری که مستقیما" کمکی برای بدست اوردن نتایج مطلوب نمیکنداما قسمت ضروری یک برنامه مانند راه اندازی مقدمه چینی و عملیات پاکسازی است خانه داری
commodity groups گروه اقلام مشابه لجستیکی گروه کالاهای مصرفی
light lists کتابهای راهنمای محل فارهای دریایی فهرست راهنمای چراغهای دریایی
summary areas مناطق اطلاعاتی دریایی مناطق یاد شده در خلاصه وضعیت دریایی
fluid سیال
unthickened سیال
fluids سیال
fulidal سیال
constant current جریان مستقیم جریان ثابت باطری
induction current جریان القاء شده جریان تحریک
knot گره دریایی [واحد اندازه گیری] [واحد سرعت دریایی]
knot میل دریایی [واحد اندازه گیری] [واحد سرعت دریایی]
fluid capital سرمایه سیال
fluid centre مرکز سیال
intransit strenth پرسنل سیال
real fluid سیال واقعی
ideal fluid سیال ایده ال
floating سیال مواج
effluent سیال خروجی
electric fluid سیال برقی
working fluid سیال متحرک
working fluid سیال عامل
floating reserve احتیاط سیال
mobile سیال تغییرپذیر
fluid جسم سیال
superfluid ابر سیال
fluids جسم سیال
intransit stock اماد سیال
effluents سیال خروجی
mobiles روان سیال
mobiles سیال تغییرپذیر
influent سیال ورودی
mobile روان سیال
fluid resistance مقاومت سیال
fluid intelligence هوش سیال
perfect fluid سیال کامل
component اجزای تشکیل دهنده نیروی مسلح شرکت کننده در عملیات جزء یا قطعهای از یک وسیله کامل یکان شرکت کننده در عملیات
components اجزای تشکیل دهنده نیروی مسلح شرکت کننده در عملیات جزء یا قطعهای از یک وسیله کامل یکان شرکت کننده در عملیات
maritime ناوگان مستقل دریایی ناوگان دریایی دریایی
m مگا عملیات اعشاری در ثانیه . معیار اندازه گیری توان و سرعت معادل یک میلیون عملیات اعشاری در ثانیه
fluid bed vulcanization وولکانش در بستر سیال
working lead fluid سیال متحرک یا عامل
brain storming سیال سازی ذهن
bleeds فرار کردن یک سیال
visualization مرئی ساختن سیال
bleed فرار کردن یک سیال
viscous stress تنش برش سیال
fluidic وابسته بجسم سیال
fluor قاعدگی زنان سیال
fluid bed polymerization بسپارش در بستر سیال
maintenance float شارژ انبار سیال
army operations center مرکز عملیات نیروی زمینی مرکز عملیات ارتش
fluid adjustment screw پیچگوشتی قابل تنظیم سیال
supercritical fluid chromatography کروماتوگرافی سیال فوق بحرانی
rear commodore سرپرست کاروان دریایی جانشین فرمانده کاروان دریایی
naval aviation قسمت هوایی نیروی دریایی هواپیمایی نیروی دریایی
bureau of naval personnel اداره پرسنل نیروی دریایی دفتر پرسنل دریایی
runoff coefficient ضریب جریان که برابراست باارتفاع اب جریان یافته درزمین به ارتفاع بارندگی این ضریب کوچکتر از واحدمیباشد
reynold's number این عددنشاندهنده رژیم جریان است یعنی اگر این عدد کمتراز 032باشد جریان متلاطم میباشد
current flow سیلان جریان فلوی جریان
three phase current جریان سه فاز جریان دوار
parasitic current جریان نشتی جریان خارجی
current compensation کمپنزاسیون جریان تعدیل جریان
vorticity میزان برداری دوران موضعی سیال
fluidic مایع مانند جسم سیال یامایع
floatation اضافی بودن سطح سیال اماد
light period دوره تناوب روشنایی چراغ دریایی دوره تناوب روشن شدن فار دریایی
prill بصورت کپسول دراوردن سیال وجاری ساختن
coanda effect گرایش سیال برای چسبیدن به سطح جامد
s.f.c chromatography supercriticalfluid کروماتوگرافی سیال فوق بحرانی
circulation حرکت دورانی سیال دراطراف یک جسم یا نقطه
circulations حرکت دورانی سیال دراطراف یک جسم یا نقطه
gresham's law پول بد پول خوب را از جریان خارج میکند از دو نوع پول با ارزش قانونی یکسان انکه پشتوانه اش طلاست در جریان می ماند
vortex sheet لایه نازک نامحدود سیال باحرکت حلقوی بینهایت
reynolds stress تنش برشی در لایه مرزی خطی در سیال نارون
time resolution جزییات زمان اجرای عملیات نشان دادن جزییات اجرای زمانی عملیات
crash position indicator برج اعلام محل وقوع سوانح دریایی برج مراقبت سوانح دریایی
unstart انفجاری جریان صحیح هوا داخل ورودی مافوق صوت موتورمکنده هوا که بطور بارزی باپیدایش ناگهانی موجهای ضربهای و معکوس شدن انی جریان همراه است
idle current meter دستگاه اندازه گیری جریان کور امپرمتر جریان کور
circuitry شدت جریان برق اجزاء ترکیب کننده جریان برق
beachmaster's unit یکان عملیات بارانداز یکان عملیات اسکله
convoy commodore فرمانده ستون دریایی فرمانده کاروان دریایی
Marine Corps نیروی تکاوران دریایی نیروی تفنگداران دریایی
naval gunfire تیراندازی توپخانه دریایی اتش توپخانه دریایی
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com