English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 209 (12 milliseconds)
English Persian
on the bow در جهت سینه کشتی
Search result with all words
bow سینه کشتی
bowed سینه کشتی
bowing سینه کشتی
bows سینه کشتی
bog توپچی سینه کشتی یا توپچی جلو تانک باطلاق
bogs توپچی سینه کشتی یا توپچی جلو تانک باطلاق
bow wave موجی که از سینه کشتی تولید میشود موج سینه
forward bow spring فنر جلوی سینه کشتی
Other Matches
topgallant سکوب بالای دکل کشتی بالاترین شکوب دکل کشتی وسایل بی مصرف کشتی
brooches گل سینه باسنجاق سینه مزین کردن باسنجاق اراستن
brooch گل سینه باسنجاق سینه مزین کردن باسنجاق اراستن
scupper سوراخ زهکشی دیواره کشتی مجرای فاضل اب روی عرشه کشتی
scuppers سوراخ زهکشی دیواره کشتی مجرای فاضل اب روی عرشه کشتی
scuppered سوراخ زهکشی دیواره کشتی مجرای فاضل اب روی عرشه کشتی
scuppering سوراخ زهکشی دیواره کشتی مجرای فاضل اب روی عرشه کشتی
respondentia وامی که به صاحب کشتی داده و کشتی او به رهن گرفته میشود
ship's manifest صورت محمولههای کشتی فهرست کالاهای در حال حمل در کشتی
load line خطی در اطراف کشتی که نمودار حداکثر فرفیت کشتی میباشد
carry ship کشتی حامل زندانیان جنگی کشتی غیر مسلحی که تضمین عبور داشته باشد
hawse سوراخهای دماغه کشتی که مخصوص عبورطناب است طنابهای نگاه دارنده کشتی درحوضچه
lazar housek عمارت یا کشتی برای قرنطینه 8 انبار عقب کشتی
keels حمال کشتی صفحات اهن ته کشتی وارونه کردن
embarkation بارگیری کشتی یا خودرو سوار شدن در کشتی یاخودرو
gunroom مخزن مهمات کشتی سفره خانه افسران کشتی
dan runner کشتی رهاکننده علایم شناور در اب کشتی تعیین مسیر
waterline خط بار گیری کشتی خط میزان و تراز کشتی باسطح اب
supercargo نماینده مالک محمولات کشتی که با کشتی به سفر می رود
keel حمال کشتی صفحات اهن ته کشتی وارونه کردن
bill of health گواهی نامهای که هنگام حرکت کشتی پس ازمعاینه کشتی از لحاظ بیماریهای مسری به ناخداداده میشود
usura maritima دادن وام با بهره سنگین به مالک کشتی که در صورت سالم برگشتن کشتی قابل وصول است
the vessel was put a bout جهت کشتی را تغییر دادند کشتی را برگردانند
end on سینه به سینه شدن با دشمن روبرو شدن با دشمن یاچیزی
windjammer یکی از کارکنان کشتی کشتی بادبانی
redbreast پرنده سینه سرخ سینه سرخ
quarterdeck عرشه کوچک عقب کشتی قسمتی از عرشه کشتی جنگی مخصوص انجام تشریفات نظامی و غیره
quarterdecks عرشه کوچک عقب کشتی قسمتی از عرشه کشتی جنگی مخصوص انجام تشریفات نظامی و غیره
yawed انحراف کشتی از مسیر خود خط انحراف کشتی چرخش افقی هواپیما دور محور قائم ان
yaw انحراف کشتی از مسیر خود خط انحراف کشتی چرخش افقی هواپیما دور محور قائم ان
sailboat کشتی بادبانی کشتی بادی
sailboats کشتی بادبانی کشتی بادی
overboard از کشتی بدریا روی کشتی
piracy هرعملی که کارگران یا سرنشینان کشتی علیه کشتی خود انجام دهند استفاده غیر قانونی از تالیف دیگری برای تالیف کتاب یارساله و غیره
cartel ship کشتی مخصوص مبادله اسیران جنگی کشتی محل مذاکرات جنگی
free on boand تحویل روی کشتی قیمت کالای تحویلی روی کشتی
semi naufragium نیمه غرق شده گی کشتی نیمه کشتی شکستگی
orthodromics کشتی رانی در دایره بزرگ درست کشتی رانی
orthodromy کشتی رانی در دایره بزرگ درست کشتی رانی
prows کشتی عرشه کشتی
prow کشتی عرشه کشتی
busts سینه
thoraxes سینه
thorax سینه
busting سینه
thoraces سینه
busted سینه
mandrel or dril سینه
bust سینه
bosoms سینه
hearts سینه
pulmonory سل سینه
forecastle سینه
chest to chest سینه به سینه
end on سینه به سینه
white steaming light سینه
petto سینه
breast سینه
ball flower گل سینه
breasts سینه
bosom سینه
bow سینه
bowed سینه
heart سینه
bowing سینه
bows سینه
keelage حق ورود کشتی به بندر ورودیه کشتی به بندر
To beat ones breast. سینه زدن
sternalgia سینه درد
stertor صدای خس خس سینه
scatter pin سنجاق سینه
stomacher سینه بند
pneumonia سینه پهلو
targeting سینه حریف
targets سینه حریف
crawl سینه خیز
sputum خلط سینه
crawled سینه خیز
trim forward نشست سینه
targetting سینه حریف
brooches سنجاق سینه
targeted سینه حریف
pigeon breast سینه کفتری
forward به سمت سینه
forwarded به سمت سینه
nap of the earth سینه مال
pneumonic سینه پهلویی
poitrel سینه بند
pulmonitis سینه پهلو
thoracic duct مجرای سینه
quartering wind باد سینه
thoracic cage قفسه سینه
targetted سینه حریف
ratite سینه پهن
target سینه حریف
brooch سنجاق سینه
bustiest خوش سر و سینه
breastplates زره سینه
Union Jack پرچم سینه
preens سنجاق سینه
underfoot زیر سینه
busty خوش سر و سینه
chest قفسه سینه
chesty سپر سینه
preening سنجاق سینه
chesty خوش سینه
preened سنجاق سینه
chimney breast سینه بخاری
shirt front پیش سینه
chimney breasts سینه بخاری
rib-cages قفسه سینه
preen سنجاق سینه
chests قفسه سینه
Union Jacks پرچم سینه
rib-cage قفسه سینه
breastplate زره سینه
crawls سینه خیز
bullrings حلقه سینه
with folded arms دست به سینه
bullrings چشمی سینه
bullring حلقه سینه
bullring چشمی سینه
thoraxes قفسه سینه
thorax قفسه سینه
thoraces قفسه سینه
rib cage قفسه سینه
line of attack سینه شمشیرباز
robin سینه سرخ
bower anchor لنگر سینه
bowman ملوان سینه
crawlingly سینه مال
breast plate زره سینه
corslet سینه بند
bodices سینه بند
robins سینه سرخ
bow wave موج سینه
head rope طناب سینه
bow grace دفرای سینه
heart ache سینه سوزی
heart burninig سینه سوز
dead ahead درست سینه
corslet زره سینه
corselet زره سینه
lumber's line خط سینه ناو
bodice سینه بند
bosoms پیش سینه
bosom پیش سینه
chemisette پیش سینه
kist قفسه سینه
lubber's line نشانگر سینه
lungwort سینه دارو
brisket گوشت سینه
brisket سینه انسان
compass plane رنده سینه
commission pennant پرچم سینه
decolletage سر و سینه راباز
he beat his breast او به سینه خودزد
gasoem قفسه سینه
pectoralgia سینه درد
foresail بادبان سینه
pectoral cross صلیب سینه
forward turret توپ سینه
forward spring اسپرینگ سینه
pectoriloquy صدای سینه
breast bone استخوان سینه
chest trap استوپ سینه
on the bow درجهت سینه
peripeneumony سینه پهلو
faces سینه کار
pectorla fins بالهای سینه
napkin سینه بند
napkins سینه بند
face سینه کار
I have a pain in my chest. سینه درد دارم
expectoration سینه صاف کنی
Rabat سینه پوش سیاه
sternal وابسته بجناغ سینه
crawl سینه مال رفتن
lean to roof بام سینه دیواری
An open-neck shirt. پیراهن سینه باز
Chicken breast. سینه مرغ (غذا )
fore castle قسمت سینه ناو
crawled سینه مال رفتن
crawls سینه مال رفتن
deep fetched از ته سینه کشیده شده
haemal واقع درسوی چپ سینه
hemmed سینه صاف کردن
hawse نوک سینه ناو
hemming سینه صاف کردن
decolletage پیراهن سینه باز
cuirass زره سینه وپشت
dead ahead درست در سینه ناو
barn owls جغد سینه خال
headline طناب سینه ناو
jack staff میله پرچم سینه
jacks پرچم سینه ناو
chesty وابسته به گلو و سینه
jack پرچم سینه ناو
tomtit سینه سرخ جنگلی
hem سینه صاف کردن
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com