Dictiornary-Farsi | در خروج اضطراری کجاست؟ | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 201 (10 milliseconds)

English	Persian
Where is the emergency exit?	در خروج اضطراری کجاست؟


Other Matches

emergency exit	خروج اضطراری
emergency exit	در خروج اضطراری
emergency generator set	دستگاه مولد برق اضطراری مولد برق اضطراری
Where is the ...?	... کجاست؟
Where are your manners ?	ادبت کجاست ؟
Where is the station?	ایستگاه کجاست؟
Where is the post office?	پستخانه کجاست؟
Where is my seat(place)	جای من کجاست ؟
Where is the underground?	مترو کجاست؟
Where is the terminus?	ترمینال کجاست؟
Where is the hotel/ guest house?	هتل کجاست؟
What's the problem?	مشکل کجاست؟
Where is the toilet?	توالت کجاست؟
Where is the lift?	آسانسور کجاست؟
Where is the guest house?	مهمانسرا کجاست؟
Where is the nearest exchange office?	نزدیکترین صرافی کجاست؟
where is the kilogramme weight ?	سنگ کیلوگرم کجاست
Where is the nearest bank?	نزدیکترین بانک کجاست؟
What is holding it up ? what is the snag?	گیر کار کجاست ؟
Where is the bus stop?	ایستگاه اتوبوس کجاست؟
Where is the hotel reservation?	رزرو هتل کجاست؟
where is my place at the table	جای من در سر میز کجاست
What is wrong ? what is the snag ?	عیب کار کجاست ؟
Where is the nearest garage	نزدیکترین تعمیرگاه کجاست؟
where is the platform 3?	سکوی شماره 3 کجاست؟
Where is carriage no ...?	واگن شماره ... کجاست؟
Where is the information desk?	میز اطلاعات کجاست؟
Where is the sleeping car?	واگن خواب کجاست؟
Where is the nearest pharmacy?	نزدیکترین داروخانه کجاست؟
Where is the booking office?	باجه بلیت فروشی کجاست؟
Where is the location of this camp ?	محل این اردوگاه کجاست ؟
Where is the ticket office?	باجه بلیت فروشی کجاست؟
Where's the railway station?	ایستگاه راه آهن کجاست؟
Where is the booking office?	باجه رزرو بلیت کجاست؟
Where is the neareset petrol station?	نزدیکترین پمپ بنزین کجاست؟
Where is the left-luggage office?	دفتر بار امانتی کجاست؟
Where is the nearest underground station?	نزدیکترین ایستگاه مترو کجاست؟
Where are the luggage trolleys?	چرخهای دستی حمل بار کجاست؟
Where are the luggage lockers?	قفسه های ویژه بار کجاست؟
Can you tell me where ... is?	آیا ممکن است به من بگویید ... کجاست؟
Where is the mate ( companion ) of this glove ?	لنگه دیگه این دستکش کجاست ؟
Where are the luggage lockers?	قفسه های ویژه اسباب و اثاثیه کجاست؟
You mark my words .	ببین کجاست که بهت می گویم ؟( بگفته ام گوش کن )
coactive	اضطراری
involuntary	اضطراری
compulsive	اضطراری
auxiliary	اضطراری
emergencies	اضطراری
emergency	اضطراری
auxiliaries	اضطراری
emergency lamp	لامپ اضطراری
emergency leave	مرخصی اضطراری
emergency lighting	روشنایی اضطراری
ditching	فرود اضطراری
emergency conning position	پل فرماندهی اضطراری
emergency antenna	انتن اضطراری
bingo field	فرودگاه اضطراری
emergency conditions	شرایط اضطراری
emergency burial	تدفین اضطراری
emergency transmitter	فرستنده اضطراری
emergency brake	ترمز اضطراری
emergency cartridge	کارتریج اضطراری
emergency air	هوای اضطراری
missed approach	فرود اضطراری
emergency shelter	پناهگاه اضطراری
emergency fund	وجوه اضطراری
insurance stockage	ذخیره اضطراری
emergency maintenance	نگهداشت اضطراری
emergency measure	سنجش اضطراری
emergency valve	شیر اضطراری
mayday	پیام اضطراری
standby battery	باتری اضطراری
emergency treatment	معالجه اضطراری
emergency push button	تکمه اضطراری
emergency ration	جیره اضطراری
maydays	پیام اضطراری
emergency repair	تعمیر اضطراری
emergency risk	ریسک اضطراری
emergency priority	تقدم اضطراری
emergency scramble	رهگیری اضطراری
emergency works	کارهای اضطراری
emergency station	محل اضطراری
emergency switch	کلید اضطراری
emergencies	فوق العاده اضطراری
emergency brake equipment	تجهیزات ترمز اضطراری
air defense emergency	وضعیت اضطراری پدافندهوایی
emergency operation	بهره برداری اضطراری
emergency	فوق العاده اضطراری
emergency power supply	منبع قدرت اضطراری
emergency scramble	درگیری اضطراری هواپیماها
emergency call	خبر یا مکالمه اضطراری
emergency leave	سطح اماد اضطراری
landing mat	باند فرود اضطراری
accident ambulance	اتومبیل اضطراری برای حوادث
ditching	فرود اضطراری هواپیما روی اب
fall back	سیستم پشتیبان در شرایط اضطراری
to declare a state of emergency	اعلان کردن حالت اضطراری
emergency complement	تعدیل یکانهابرای موارد اضطراری
emergency admission	پذیرش اضطراری [در بیمارستان] [پزشکی]
autorotation	روش فرود اضطراری هلیکوپتر
scuttles	غرق کردن اضطراری ناو هبله
scuttling	غرق کردن اضطراری ناو هبله
scuttle	غرق کردن اضطراری ناو هبله
scuttled	غرق کردن اضطراری ناو هبله
fire escapes	خروجی اضطراری در مواقع اتش سوزی
fire escape	خروجی اضطراری در مواقع اتش سوزی
field expedient	روشهای اضطراری اخراجات در صحرا تدابیر صحرایی
to call 911 [American English]	تلفن اضطراری کردن [به پلیس یا آتش نشانی]
emissions	خروج
prolapsus	خروج
emission	خروج
emersion	خروج
propulsion	خروج
exits	خروج
exit	خروج
leakage or breakage	خروج
egression	خروج
egress	خروج
outgo	خروج
exodus	خروج
exhausts	خروج
exhaust	خروج
Emergeny exit .	پله های فرار ( درهای خروجی برای مواقع اضطراری )
emergency establishment	تعدیل و تقسیم سربازان بین یکانها برای موارد اضطراری
hot site	یک مرکز کاملا" مجهزکامپیوتری که برای حالت اضطراری اماده است
spurted	خروج ناگهانی
order off	حکم خروج
order off the field	حکم خروج
log off	خروج از سیستم
transpiration	خروج نفوذ
log out	خروج از سیستم
prolapse of the uterus	خروج سیبک
logout	خروج از سیستم
spermatism	خروج منی
work function	انرژی خروج
light spill	خروج نور
ejaculated	خروج منی
emissions	صدور خروج
ejaculates	خروج منی
ejaculating	خروج منی
emission	صدور خروج
spurt	خروج ناگهانی
outlets	مجرای خروج
angle of emergence	زاویه خروج
outlet	مجرای خروج
capital outflow	خروج سرمایه
ejaculate	خروج منی
spurts	خروج ناگهانی
eccentricity	خروج از مرکز
eccentricity	خروج از مرکزیت
eccentricities	خروج از مرکز
eccentricities	خروج از مرکزیت
spurting	خروج ناگهانی
out flow of capital	خروج سرمایه
outages	راه خروج
exhaust velosity	سرعت خروج
ingress and egress	دخول و خروج
exhaust valve	شیر خروج
blow out	خروج ناگهانی
electron affinity	انرژی خروج
dump valve	شیر خروج
defecation	خروج مدفوع
debouchment	خروج ازتنگنا
debouch	راه خروج
exeat	اجازهء خروج
outage	راه خروج
exit point	نقطه خروج
ejection seat	صندلی هواپیما که در مواقع اضطراری شخص را ازهواپیما بخارج پرتاب میکند
defense emergency	مواد مورد لزوم وحیاتی پدافندی وضعیت اضطراری دفاعی یا نظامی
eccentricity	گریز یا خروج از مرکز
eccentricities	گریز یا خروج از مرکز
infinite	حلقهای که خروج ندارد.
inner work function	انرژی خروج درونی
gas tight	مانع خروج گاز
primer leak	خروج گازاز ته چاشنی
clearance outwards	مجوز خروج کشتی
clearing outwards	اعلامیه خروج کشتی
outer work function	انرژی خروج بیرونی
out flow of labor	خروج نیروی کار
eccentricity of the load	خروج از مرکزیت بار
exophthalmos	خروج تخم چشم
fifo	خروج به ترتیب ورود
freedom of entry and exit	ازادی ورود و خروج
steam tight	مانع خروج بخار
exhaust	خروج گاز یابخار
shells	برنامه خروج موقت
exhaust	تخلیه کردن خروج
exhausts	خروج گاز یابخار
exhausts	تخلیه کردن خروج
undoubling	خروج از دوبلگی شطرنج
shell	برنامه خروج موقت
shelling	برنامه خروج موقت
Please show me the way out I'll show you !	لطفا " را ؟ خروج را به من نشان دهید
exhaust pipe	لوله خروج بخار یا دود
ne exeat regno	دستور عدم خروج از مملکت
obturator	الات مانع خروج گاز
break cover	خروج روباه یا خرگوش ازپناهگاه
choke ring	حلقه مانع خروج گاز
clearance outwards	مجور خروج کشتی پس ازبارگیری
clearance papers	اسناد خروج کشتی از بندر

Where is the emergency exit?

در خروج اضطراری کجاست؟