English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 37 (4 milliseconds)
English Persian
in the last fortnight در دوهفته اخیر
Other Matches
for two weeks جلسه دوهفته پس افتاد جلسه را به دوهفته بعدموکول کردند
fortnights دوهفته
fortnight دوهفته
fortnight هر دوهفته یکبار
to day fortnight دوهفته ازامروز
biweekly دوهفته یکبار
fortnights هر دوهفته یکبار
Christmas is two weeks away . دوهفته به کریسمس مانده
latter اخیر
recent اخیر
late اخیر
last a اخیر
latter day روز اخیر
sup.latest or last دیر رس اخیر
lasts اخرین اخیر
lasted اخرین اخیر
last اخرین اخیر
the late governor فرماندار اخیر
the late rains بارانهای اخیر
the last two years دوسال اخیر یا گذشته
The recent incidents. اتفاقات (رویدادهای )اخیر
my latehusband شوهری که اخیر داشتم مرحوم شوهرم
neocene قسمت اخیر عهد سوم زمین شناسی
On the recent developments he had nothing to say. در باره تحولات اخیر او هیچ چیزی برای گفتن نداشت.
semimonthly دوهفته یکبار نشریه دو هفته یکبار
changed نواری که حاوی تغییرات اخیر یا تراکنشهای رکورد استفاده شده برای بهنگام سازی فایل اصلی است
changes نواری که حاوی تغییرات اخیر یا تراکنشهای رکورد استفاده شده برای بهنگام سازی فایل اصلی است
changing نواری که حاوی تغییرات اخیر یا تراکنشهای رکورد استفاده شده برای بهنگام سازی فایل اصلی است
update فایلی که حاوی تغییرات اخیر یا تراکنشهای رکوردها است که برای بهنگام سازی فایل اصلی به کار می رود
updated فایلی که حاوی تغییرات اخیر یا تراکنشهای رکوردها است که برای بهنگام سازی فایل اصلی به کار می رود
updates فایلی که حاوی تغییرات اخیر یا تراکنشهای رکوردها است که برای بهنگام سازی فایل اصلی به کار می رود
change نواری که حاوی تغییرات اخیر یا تراکنشهای رکورد استفاده شده برای بهنگام سازی فایل اصلی است
transaction فایل حاوی تغییرات اخیر یا تراکنشهای رکورد که برای بهنگام سازی فایل اصلی به کار می رود
movement فایل که تغییر اخیر را تراکنشهای رکورد را ذخیره میکند تا برای بهنگام سازی فایل اصلی استفاده شود
Conservative Party یکی از دوحزب مهم سیاسی انگلستان که جانشین حزب " توری "است که حزب اخیر در قرن 81 و 91 در انگلستان فعالیت داشته
retorsion عملی است که یک دولت در مقابل عمل دولت دیگری انجام میدهد وعمل اخیر کاملا" مشابه رفتاری است که از دولت اولی سر زده بوده است
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com