Dictiornary-Farsi | در رنج وسختی بردباری کردن دندان روی جگرگذاشتن | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 201 (22 milliseconds)

English	Persian
to grin and bear it	در رنج وسختی بردباری کردن دندان روی جگرگذاشتن


Other Matches

the rough and the smooth	اسایش وسختی
tooth whitening	سفید کردن دندان [دندان پزشکی]
tooth bleaching	سفید کردن دندان [دندان پزشکی]
endures	بردباری کردن دربرابر
endured	بردباری کردن دربرابر
endure	بردباری کردن دربرابر
dure	بردباری کردن دربرابر
to stand the racket	ازعهده ازمایش برامدن تحمل سختی وامتحان کردن بردباری
tusk	دندان عاج فیل دندان گراز حیوانات
tusks	دندان عاج فیل دندان گراز حیوانات
tooth enamel	مینای دندان [دندان پزشکی] [کالبدشناسی]
dental pulp	مغز دندان [دندان پزشکی] [کالبدشناسی]
pulpa	مغز دندان [دندان پزشکی] [کالبدشناسی]
dental enamel	مینای دندان [دندان پزشکی] [کالبدشناسی]
enamel	مینای دندان [دندان پزشکی] [کالبدشناسی]
dentine	عاج دندان [دندان پزشکی] [کالبدشناسی]
dentin	عاج دندان [دندان پزشکی] [کالبدشناسی]
dental pulp	پالپ دندان [دندان پزشکی] [کالبدشناسی]
pulpa	پالپ دندان [دندان پزشکی] [کالبدشناسی]
toothache	دندان درد [دندان پزشکی]
toothache {sg}	دندان درد [دندان پزشکی]
odontogenic pain	دندان درد [دندان پزشکی]
dental pain	دندان درد [دندان پزشکی]
dental restoration	پرکردن دندان [دندان پزشکی]
caries	پوسیدگی دندان [دندان پزشکی]
pain in tooth	دندان درد [دندان پزشکی]
dental decay [Caries dentium]	پوسیدگی دندان [دندان پزشکی]
tooth decay	پوسیدگی دندان [دندان پزشکی]
cavities	پوسیدگی دندان [دندان پزشکی]
tooth pain	دندان درد [دندان پزشکی]
dental caries	پوسیدگی دندان [دندان پزشکی]
toothaches	دندان درد ها [دندان پزشکی]
dental filling	پرکردن دندان [دندان پزشکی]
dental restoration	ترمیم دندان [دندان پزشکی]
gam	دندان گراز یا دندان کج دهان
odontology	دندان شناسی دندان پزشکی
tooth pick	خلال دندان دندان کاو
odontalgia	دندان درد [دندان پزشکی]
dental filling	ترمیم دندان [دندان پزشکی]
dentalgia	دندان درد [دندان پزشکی]
odontodynia	دندان درد [دندان پزشکی]
toleration	بردباری
bearing	بردباری
fortitude	بردباری
enduringness	بردباری
vasbyt	بردباری
spartanism	بردباری
longanimity	بردباری
tolerance	بردباری
tolerances	بردباری
patience	بردباری
philosophies	وارستگی بردباری
patients	از روی بردباری
patient	از روی بردباری
long-suffering	بردبار بردباری
long suffering	بردباری رنجبری
intolerantly	بدون بردباری
philosophy	وارستگی بردباری
To have a tooth fI'lled.	دندان پر کردن
bearingly	از روی تحمل و بردباری
gnashing	دندان قرچه کردن
gnashes	دندان قرچه کردن
gnashed	دندان قرچه کردن
tooth	دارای دندان کردن
gnash	دندان قرچه کردن
snarls	دندان قروچه کردن
snarling	دندان قروچه کردن
snarled	دندان قروچه کردن
snarl	دندان قروچه کردن
to grind the teeth	دندان قرچه کردن
passive obedience	فرمانبرداری ازروی بردباری یا بی ارادگی
crunch	صدای خرد کردن یا خرد شدن چیزی زیر دندان یا زیر چرخ وغیره
crunched	صدای خرد کردن یا خرد شدن چیزی زیر دندان یا زیر چرخ وغیره
crunches	صدای خرد کردن یا خرد شدن چیزی زیر دندان یا زیر چرخ وغیره
edentulous	بی دندان
tooth	دندان
fangless	بی دندان
toothless	بی دندان
gam	دندان
dessert	دندان مز
desserts	دندان مز
curvidentate	کج دندان
toothsome	دندان مز
greedy	دندان گرد
greediest	دندان گرد
greedier	دندان گرد
the crown of the teeth	دندان بیرونی
snaggletooth	دندان بد شکل
snaggletooth	دندان بی قاعده
teeth of armature	دندان ارمیچر
teeth grinding	دندان قرچه
toothache	دندان درد
toothache	درد دندان
toothpaste	خمیر دندان
fangs	دندان انیاب
toothpastes	خمیر دندان
molar	دندان اسیاب
grinder	دندان اسیاب
cuspid	دندان انیاب
crenated	دندان موشی
fangs	دندان ناب
crenate	دندان موشی
chisel tooth	دندان پیشه
fang	دندان انیاب
saber toothed	دندان شمشیری
sectorial	دندان اسیاب
bridgework	پل دندان مصنوعی
cuspid	دندان نیش
sharp toothed	تیز دندان
grins	دندان نمایی
toothbrush	مسواک دندان
toothbrushes	مسواک دندان
sharp fanged	تیز دندان
bicuspid	دندان دوپایه
fang	دندان ناب
practitioners	دندان پزشک
toothpicks	دندان کاو
toothpick	دندان کاو
toothpick	خلال دندان
pickers	خلال دندان
To have a tooth fI'lled.	دندان پرکردن
picker	خلال دندان
tartars	باره دندان
tartar	باره دندان
cheek tooth	دندان آسیاب
back tooth	دندان آسیاب
cutter	دندان پیش
cutters	دندان پیش
toothpowder	گرد دندان
toothpicks	خلال دندان
toothpowders	گرد دندان
toothpowders	پودر دندان
tooth paste	خمیر دندان
incisor	دندان پیشین
gum	لثه دندان
gummed	لثه دندان
gumming	لثه دندان
gums	لثه دندان
pick	خلال دندان
grinders	دندان اسیاب
picks	خلال دندان
toothpowder	پودر دندان
To pull out ( extract ) atooth .	دندان کشیدن
crowns	تاج دندان
crown	تاج دندان
grin	دندان نمایی
grinned	دندان نمایی
grinning	دندان نمایی
milk tooth	دندان شیری
milk teeth	دندان شیری
practitioner	دندان پزشک
pyorrhoea alveolaris	چرک دندان
teethes	دندان در اوردن
microdont	خرد دندان
odontoid	مانند دندان
mouthguard	محافظ دندان
dentulous	دندان دار
peck	دندان زدن
dentition	دندان بندی
dentition	دندان در اوردن
dentition	دندان دراوری
dentiparous	دندان اور
teething	دندان دراوردن
multidentate	بسیار دندان
dentine	عاج دندان
dentin	عاج دندان
fanged	دندان دار
teethed	دندان در اوردن
teethe	دندان در اوردن
ivory	دندان فیل
pyorrhoea	چرک دندان
gumboil	پیله دندان
pyorrhea	چرک دندان
incisive tooth	دندان پیشین
pecks	دندان زدن
pecking	دندان زدن
pecked	دندان زدن
fullmouthed	تمام دندان
prothesis	دندان یا عضومصنوعی
irrecusable	دندان شکن
jaw tooth	دندان اسیاب
molar tooth	دندان اسیاب
latidentate	پهن دندان
full mouthed	تمام دندان
odontalgia	دندان درد
peg tooth	دندان ناب
dental clinic	دندان پزشکی
dental caries	پوسیدگی دندان
odontology	مبحث دندان
odontoma	ورم دندان
eyetooth	دندان ناب
wisdom teeth	دندان عقل
eruption of the teeth	درامدن دندان
edentate	جانور بی دندان
tooth powder	گرد دندان
wisdom tooth	دندان عقل
pontic	دندان مصنوعی
permanent tooth	دندان دائمی
odontologist	دندان شناس
odontography	شرح دندان