English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (11 milliseconds)
English Persian
music در رهگیری هوایی به معنی پخش پارازیت دردستگاههای الکترونیکی است
Other Matches
spoofer در رهگیری هوایی یعنی دشمن از وسایل فریب الکترونیکی یا تاکتیکی استفاده میکند
resumed در رهگیری هوایی به معنی اینکه اخرین ماموریت گشتی خود را مجددا اجرا کنید
resuming در رهگیری هوایی به معنی اینکه اخرین ماموریت گشتی خود را مجددا اجرا کنید
resumes در رهگیری هوایی به معنی اینکه اخرین ماموریت گشتی خود را مجددا اجرا کنید
resume در رهگیری هوایی به معنی اینکه اخرین ماموریت گشتی خود را مجددا اجرا کنید
electronic jamming تولید پارازیت در دستگاههای الکترونیک پخش پارازیت الکترونیکی
state tiger در رهگیری هوایی یعنی سوخت کافی برای اجرای ماموریت رهگیری دارم
state lamb در رهگیری هوایی یعنی سوخت کافی ندارم که رهگیری انجام دهم و برگردم
air interception عمل رهگیری هوایی رهگیری کردن
pounce در رهگیری هوایی یعنی دروضعی هستم که اماده برای درگیری هوایی می باشم
pounces در رهگیری هوایی یعنی دروضعی هستم که اماده برای درگیری هوایی می باشم
pouncing در رهگیری هوایی یعنی دروضعی هستم که اماده برای درگیری هوایی می باشم
pounced در رهگیری هوایی یعنی دروضعی هستم که اماده برای درگیری هوایی می باشم
i stay در رهگیری هوایی به علامت ماموریت گشت هوایی راتحویل گرفتم اعلام میشود
broadcast controlled air interception نوعی رهگیری هوایی که هواپیمای رهگیر را مداوم درجریان تک هوایی دشمن قرارمی دهند
steered در رهگیری هوایی و پشتیبانی مستقیم هوایی یعنی گرای مغناطیسی داده شده را ببندید تا به من برسید
steer در رهگیری هوایی و پشتیبانی مستقیم هوایی یعنی گرای مغناطیسی داده شده را ببندید تا به من برسید
steers در رهگیری هوایی و پشتیبانی مستقیم هوایی یعنی گرای مغناطیسی داده شده را ببندید تا به من برسید
pigeon در رهگیری هوایی یعنی اینکه گرای مغناطیسی و مسافت پایگاه هوایی از هواپیما این قدر است
pigeons در رهگیری هوایی یعنی اینکه گرای مغناطیسی و مسافت پایگاه هوایی از هواپیما این قدر است
electrical interception رهگیری الکترونیکی
air intercept رهگیری کننده هوایی
steadies فرمان داده شده هستم در رهگیری هوایی
steadiest فرمان داده شده هستم در رهگیری هوایی
steady فرمان داده شده هستم در رهگیری هوایی
steadying فرمان داده شده هستم در رهگیری هوایی
steadied فرمان داده شده هستم در رهگیری هوایی
merged باهواپیمای دشمن برخورد کرددر رهگیری هوایی
in the dark در رهگیری هوایی یعنی درصفحه رادار من مشهودنیست
saunters در رهگیری هوایی یعنی بابهترین امکانات خود پروازکنید
interception رهگیری هوایی جلوگیری از ورودهواپیماهای دشمن استراق سمع
mach no سرعت لازم را به دست اوردم یا نیاوردم در رهگیری هوایی
sauntered در رهگیری هوایی یعنی بابهترین امکانات خود پروازکنید
saunter در رهگیری هوایی یعنی بابهترین امکانات خود پروازکنید
intercepting search کاوش برای رهگیری هوایی تجسس با رادار به منظوررهگیری
sauntering در رهگیری هوایی یعنی بابهترین امکانات خود پروازکنید
salvos در رهگیری هوایی یعنی موافب باشید اماده شلیک هستم
what luck در رهگیری هوایی یعنی نتیجه انجام ماموریت چه طور بود
punches در رهگیری هوایی یعنی به زودی با هواپیمای دشمن روبرو خواهید شد
punched در رهگیری هوایی یعنی به زودی با هواپیمای دشمن روبرو خواهید شد
punch در رهگیری هوایی یعنی به زودی با هواپیمای دشمن روبرو خواهید شد
intercept point نقطه پیش بینی شده برای اجرای رهگیری هوایی
skip it در رهگیری هوایی یعنی تک راقطع کنید یا تک نکنید یارهگیری موقوف
many اعلام تعداد 8 یا بیشترهواپیمای دشمن دیده میشود در رهگیری هوایی
stop squawk در رهگیری هوایی یعنی دستگاه شناسایی دشمن وخودی را خاموش کنید
middlemen دستگاههای فرکانس خیلی بالا یا فوق العاده زیادمخصوص رهگیری هوایی
middleman دستگاههای فرکانس خیلی بالا یا فوق العاده زیادمخصوص رهگیری هوایی
squawk flash در رهگیری هوایی یعنی دستگاه شناسایی دشمن وخودی را روشن کنید
whats' up در رهگیری هوایی یعنی علت حادثه را گزارش کنید یا وضع چطور است
wells در رهگیری هوایی یعنی جنگ افزارهای یاد شده خوب کارمی کنند
orbiting در رهگیری هوایی یعنی درحال چرخش یا دور بزنید وهدف را جستجو کنید
popeye در رهگیری هوایی یعنی درداخل ابر هستم یا نقطهای که دید کور است
squawking در رهگیری هوایی یعنی روشن کردن دستگاه شناسایی دشمن و خودی و کار با ان
spitting در رهگیری هوایی یعنی درحال رها کردن بویههای صوتی ضد زیردریایی هستم
well در رهگیری هوایی یعنی جنگ افزارهای یاد شده خوب کارمی کنند
squawk low در رهگیری هوایی یعنی دستگاه شناسایی دشمن وخودی را روی وضعیت اهسته بگذارید
pogo در رهگیری هوایی یعنی چانل مخابراتی را که بعد از این کلمه اعلام می کنم بگیرید
squawk may day در رهگیری هوایی یعنی دستگاه شناسایی دشمن وخودی را روی وضعیت اضطراری بگذارید
squawk mike در رهگیری هوایی یعنی دستگاه شناسایی دشمن وخودی را روی وضعیت میکروفن بگذارید
what state در رهگیری هوایی یعنی میزان سوخت و مهمات واکسیژن باقیمانده خود راگزارش کنید
stern attack در رهگیری هوایی تکی که هواپیمای تک کننده با زاویه 54 درجه یا بیشتر به هدف انجام میدهد
judy در رهگیری هوایی علامت اینست که با هواپیمای دشمن درگیر شده ام و در حال انجام ماموریت می باشم
state chicken در رهگیری هوایی یعنی سوخت من در حال تمام شدن است بایستی برای تجدیدسوخت برگردم
purple در رهگیری هوایی یعنی یکان یا هواپیمای تعیین شده مشکوک به حمل جنگ افزاراتمی است
holding در رهگیری هوایی اعلام اینکه من در وضعیت فرمان داده شده باقی هستم دستور جدیدبدهید
stranger در رهگیری هوایی یعنی یک هواپیمای ناشناس با گرا ومسافت و ارتفاع داده شده درحال امدن است
pan- در رهگیری هوایی بمعنی به گوش باشید پیام مهمی درمورد حفظ امنیت یک کشتی یاهواپیما یا شخص دارم
pan در رهگیری هوایی بمعنی به گوش باشید پیام مهمی درمورد حفظ امنیت یک کشتی یاهواپیما یا شخص دارم
pans در رهگیری هوایی بمعنی به گوش باشید پیام مهمی درمورد حفظ امنیت یک کشتی یاهواپیما یا شخص دارم
tally ho در رهگیری هوایی یعنی هدف را دیدم یا هدف در معرض دید من است
pancake در رهگیری هوایی یعنی می خواهم به زمین بنشینم یا به زمین بنشینید
pancakes در رهگیری هوایی یعنی می خواهم به زمین بنشینم یا به زمین بنشینید
battery integration end radar display وسایل توزیع اتش الکترونیکی پدافند هوایی و رادارهای مربوطه
tracks در رهگیری هوایی یعنی " به نظر من هواپیمای دشمن روی مسیری است که داده شده است . "
track در رهگیری هوایی یعنی " به نظر من هواپیمای دشمن روی مسیری است که داده شده است . "
tracked در رهگیری هوایی یعنی " به نظر من هواپیمای دشمن روی مسیری است که داده شده است . "
offset point در رهگیری هوایی نقطه نشانی است در هوا که محل هدف نسبت به ان تعیین وهواپیمای رهگیر به سمت هدف هدایت میشود
The corruption in government offices . فساد دردستگاههای دولتی
barrage jamming تولید پارازیت به صورت پرده ممانعتی پخش پارازیت به صورت توده وسیع
lazy در رهگیری هوایی یعنی دستگاه یاد شده فعلا مشغول کار است یا از دستگاه یاد شده نمیتوانم استفاده کنم
laziest در رهگیری هوایی یعنی دستگاه یاد شده فعلا مشغول کار است یا از دستگاه یاد شده نمیتوانم استفاده کنم
lazier در رهگیری هوایی یعنی دستگاه یاد شده فعلا مشغول کار است یا از دستگاه یاد شده نمیتوانم استفاده کنم
automatic search jammer دستگاه پخش پارازیت خودکاردر دستگاههای ردیابی دستگاه پخش پارازیت خودکار
solid-state وسیله الکترونیکی که با اثرات سیگنالهای الکترونیکی یا مغناطیسی در ماده نیمه هادی کار میکند
zero compression روندی که حافظه را ازصفرهای مقدم بدون معنی که در سمت چپ ارقام بابیشترین معنی قرار دارند پاک میکند
room circuit جریان الکتریکی که دردستگاههای رمزکردن وکشف مورد استفاده میباشد جریان دستگاه رمز
acceptation قبول معنی عرف معنی مصطلح
electronic office محل تجهیزات الکترونیکی دفتر الکترونیکی
ebam Addressed ElectricBeam دستگاه ذخیره الکترونیکی که از مدارهای الکترونیکی برای کنترل اشعهای از یک سطح نیمه هادی اکسید فلز خوانده یا در ان می نویسد استفاده میکندemory
airlift service سرویس حمل و نقل هوایی خدمات ترابری هوایی قسمت ترابری هوایی
signifying معنی دادن معنی بخشیدن
signify معنی دادن معنی بخشیدن
signifies معنی دادن معنی بخشیدن
cybernetics مط العه روش حرکت ماشین الکترونیکی یا انسانی و نحوه تقلید ماشین الکترونیکی از رفتار و اعمال انسان
electronic element بخش الکترونیکی قسمت الکترونیکی
which transponder علامت رمزی است به معنی چه نوع دستگاه گیرنده وفرستنده رمزی روی دستگاه شناسایی دشمن و خودی پدافند هوایی یا برج مراقبت یا برج رادار شناسایی سوارشده است
paperless شرکت الکترونیکی یا شرکتی که از کامپیوتر و سایر قط عات الکترونیکی برای کارهای شرکت استفاده میکند و از کاغذ استفاده نمیکند
electronic کامپیوتر دیجیتالی با قط عات الکترونیکی حالت ساده با CPU و حافظه اصلی و فضای ذخیره سازی و دستگاه ورودی / خروجی . که توسط قط عات الکترونیکی و مدارهای مجتمع پیاده سازی می شوند
holidays تولید رخنه در عکاسی هوایی محوطه پوشیده نشده درعکاسی هوایی
holiday تولید رخنه در عکاسی هوایی محوطه پوشیده نشده درعکاسی هوایی
telling مخابره اطلاعات به دست امده از تجسس هوایی به یکانهای پدافند هوایی
air policing عملیات گشت زنی هوایی پاسوری هوایی در زمان صلح
restrictive fire plan طرح اتش محدود کننده حرکات هوایی یا تامینی هوایی
antiair warfare جنگ ضدبرتری هوایی نبرد بر علیه برتری هوایی دشمن
line chief افسرجزء نیروی هوایی که درفرود امدن وبرخاستن هواپیمادرخطوط هوایی نظارت میکند
air delivery container جعبههای مخصوص حمل بارهای هوایی جعبه حامل بار در نقل و انتقال هوایی
air sentinel گارد هوایی نگهبان مخصوص اعلام خطرتک هوایی
air scoop چاه هوایی صفحه تنظیم دریچه هوایی
flak گلوله خودترکان ضد هوایی توپ پدافند هوایی
sleeve target هدف کش هوایی استوانهای برای تیراندازی ضد هوایی
white پایگاه داده کاربران و آدرس پست الکترونیکی آنها ذخیره شده در اینترنت که به سایر کاربران کمک میکند تا آدرس پست الکترونیکی را پیدا کنند
whitest پایگاه داده کاربران و آدرس پست الکترونیکی آنها ذخیره شده در اینترنت که به سایر کاربران کمک میکند تا آدرس پست الکترونیکی را پیدا کنند
whiter پایگاه داده کاربران و آدرس پست الکترونیکی آنها ذخیره شده در اینترنت که به سایر کاربران کمک میکند تا آدرس پست الکترونیکی را پیدا کنند
fly through عبور هدف هوایی از مخروط اتش ضد هوایی تقاطع هدف با اتش ضد هوایی
e mail علامت اختصاری پست الکترونیکی پست الکترونیکی
electrosensitive printer چاپگر حساس الکترونیکی چاپگر با حساسیت الکترونیکی
air pilots خلبانان نیروی هوایی راهنمایان هوایی
aviation pay معاش هوایی سختی خدمت هوایی
air suprmacy برتری کامل هوایی سیادت هوایی
air superiority برتری موقت هوایی رجحان هوایی
air interdiction عملیات ممانعتی هوایی ممانعت هوایی
blocks پارازیت
line noise پارازیت خط
parastite پارازیت
disturbance پارازیت
disturbances پارازیت
block پارازیت
blocked پارازیت
noise پارازیت
cluttered پارازیت
blooper پارازیت
clutter پارازیت
noises پارازیت
background noise پارازیت
clutters پارازیت
carrier air group دو یا چند گردان هوایی که درروی یک ناو مستقر باشند گروه هوایی ناو هواپیمابر
air هوایی هواپیمایی نیروی هوایی
air material ماتریل هوایی وسایل هوایی
airs هوایی هواپیمایی نیروی هوایی
air branch قسمت هوایی رسته هوایی
notice to airmen اعلامیه هوایی یا اعلان هوایی
aired هوایی هواپیمایی نیروی هوایی
interference voltage meter ولتمتر پارازیت
jamming transmitter فرستنده پارازیت
jams پارازیت دادن
jammed پارازیت دادن
interference power توان پارازیت
interference limiter محدودکننده پارازیت
electronic jamming پخش پارازیت
noise level سطح پارازیت
jam پارازیت دادن
radio interference پارازیت رادیویی
clutters پارازیت اتمسفری
noise suppression پارازیت گیری
static interference پارازیت جوی
magnetic disturbance پارازیت مغناطیسی
atmospherics پارازیت جوی
distubing voltage ولتاژ پارازیت
interference filter صافی پارازیت
atmospheric interference پارازیت جوی
noise transmitter فرستنده پارازیت
interference vcoltage ولتاژ پارازیت
disturbing current جریان پارازیت
anti hum condenser خازن ضد پارازیت
interference level سطح پارازیت
input noise پارازیت اولیه
inductive disturbance پارازیت القائی
clutter پارازیت اتمسفری
debugs گرفتن پارازیت
input noise پارازیت ورودی
interefernce factor ضریب پارازیت
jamming پخش پارازیت
jamming تولید پارازیت
debugged گرفتن پارازیت
intensity of noise شدت پارازیت
jamming پارازیت فرستادن
interference generator مولد پارازیت
sferics پارازیت جوی
grid noise پارازیت شبکه
cluttered پارازیت اتمسفری
debug گرفتن پارازیت
splashing ترکیدن ترکیدن گلوله در پدافند هوایی یعنی کلیه هدفهای هوایی زده شد
splashes ترکیدن ترکیدن گلوله در پدافند هوایی یعنی کلیه هدفهای هوایی زده شد
air station ایستگاه عکس برداری هوایی نقطه تمرکز عکسبرداری هوایی ایستگاه هواشناسی
tropopause منطقه چاه هوایی جوی بین استراتوسفر و تروپوسفر منطقه سکته هوایی
splash ترکیدن ترکیدن گلوله در پدافند هوایی یعنی کلیه هدفهای هوایی زده شد
code panel رمز ارتباطات در عملیات هوایی و زمینی کلید رمزارتباطات در عملیات هوایی وزمینی
input noise voltage ولتاژ پارازیت اولیه
suppression capacitor خازن پارازیت گیر
jam مسدود کردن پارازیت
snowy picture صفحه نمایش پر از پارازیت
man made static پارازیت غیر جوی
parasites صدای مزاحم پارازیت
mush صدای مزاحم پارازیت
parasite صدای مزاحم پارازیت
interference inverter دیود پارازیت گیر
induced noise پارازیت القاء شده
jammed مسدود کردن پارازیت
jams مسدود کردن پارازیت
jamming پارازیت پخش کردن
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com