Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (11 milliseconds)
English
Persian
under
در قوس داخلی پیست اتومبیل رانی
under-
در قوس داخلی پیست اتومبیل رانی
Other Matches
auto drome
پیست اتومبیل رانی
tirm oval
پیست مسابقه اتومبیل رانی به شکل مثلث با گوشههای قوسی
track
پیست مسابقه اتومبیل رانی یا اسبدوانی مسیر بیضی شکل دو و میدانی
tracked
پیست مسابقه اتومبیل رانی یا اسبدوانی مسیر بیضی شکل دو و میدانی
tracks
پیست مسابقه اتومبیل رانی یا اسبدوانی مسیر بیضی شکل دو و میدانی
aprons
کناره داخلی پیست
apron
کناره داخلی پیست
line
رانی در پیست مقدر امتیازاعطایی در شرطبندی روی اسب طناب مورد استفاده درقایق
lines
رانی در پیست مقدر امتیازاعطایی در شرطبندی روی اسب طناب مورد استفاده درقایق
motoring
اتومبیل رانی
drive way
مسیر اتومبیل رانی
sprinting
مسابقه اتومبیل رانی
auto racing
مسابقه اتومبیل رانی
red flag
پرچم قرمز اتومبیل رانی
motor vehicle passenger
مسافر خودرو
[اتومبیل رانی]
motor vehicle passenger
سرنشین خودرو
[اتومبیل رانی]
car passenger
سرنشین خودرو
[اتومبیل رانی]
car passenger
مسافر خودرو
[اتومبیل رانی]
starter
راه انداز
[استارتر]
[اتومبیل رانی ]
starter motor
راه انداز
[استارتر]
[اتومبیل رانی ]
starting motor
راه انداز
[استارتر]
[اتومبیل رانی ]
icekhana
اتومبیل رانی روی سطح یخ بسته دریاچه
lap money
جایزه نقدی برای موفقیت درهر دور مسابقه اتومبیل رانی
trims
تودوزی وتزئینات داخلی اتومبیل
trim
تودوزی وتزئینات داخلی اتومبیل
trimmest
تودوزی وتزئینات داخلی اتومبیل
banked track
پیست اتومبیلرانی با انحنای برجسته پیست انحناداربرجسته دوچرخه سواری
pits
منطقه خارج ازمسیر برای رسیدگی به انها که ضمن مسابقه اتومبیل رانی به کمک نیازدارند شکاف عمودی درکوه
pit
منطقه خارج ازمسیر برای رسیدگی به انها که ضمن مسابقه اتومبیل رانی به کمک نیازدارند شکاف عمودی درکوه
booster cable
[jumper cable]
کابل باتری به باتری
[اتومبیل رانی ]
dump
شکست دادن حریف درمسابقه موتورسیکلت رانی یااتومبیل رانی یا قایق قایقرانی سرعت
orthodromy
کشتی رانی در دایره بزرگ درست کشتی رانی
orthodromics
کشتی رانی در دایره بزرگ درست کشتی رانی
slingshots
مانور اتومبیل عقبتر برای عبور از اتومبیل جلو با استفاده از کاهش فشار هوا
slingshot
مانور اتومبیل عقبتر برای عبور از اتومبیل جلو با استفاده از کاهش فشار هوا
stock car
اتومبیل شبیه به اتومبیل مسافرتی با تغییراتی بمنظورسرعت
hot rod
اتومبیل شکاری وسریع السیر اتومبیل مسابقهای
stock-car
اتومبیل شبیه به اتومبیل مسافرتی با تغییراتی بمنظورسرعت
stock-cars
اتومبیل شبیه به اتومبیل مسافرتی با تغییراتی بمنظورسرعت
automobile
اتومبیل راندن اتومبیل سوار شدن
automobiles
اتومبیل راندن اتومبیل سوار شدن
windscreen
پنجره اتومبیل شیشه جلو اتومبیل
windscreens
پنجره اتومبیل شیشه جلو اتومبیل
floatable
قابل کلک رانی قابل کرجی رانی
incretion
ترشح درونی یا داخلی تراوش داخلی
squawked
مخابره داخلی ارتباط داخلی
squawk
مخابره داخلی ارتباط داخلی
squawks
مخابره داخلی ارتباط داخلی
internal defense
پدافند داخلی پایداری داخلی
internal structure
ساختمان داخلی سازه داخلی
forerunner
پیست بازکن
circuits
پیست اتومبیلرانی
courses
پیست مسابقه
circuit
پیست اسبدوانی
circuit
پیست اتومبیلرانی
motordrome
پیست مسابقه
course
پیست مسابقه
coursed
پیست مسابقه
motordrome
پیست یا مسیر
piste
پیست اسکی
forerunners
پیست بازکن
infield
پیست مسابقه
circuits
پیست اسبدوانی
field of play
پیست شمشیربازی
bobrum
پیست لوژسواری
turf
پیست چمن اسبدوانی
speedway
پیست بیضی اتومبیلرانی
velodrome
پیست دوچرخه سواری
strip
سطح پیست شمشیربازی
backstraight
قسمت دراز و مستقیم پیست
snow farming
اماده کردن پیست اسکی
back nine
نیمه دوم پیست 81 قسمت
apres ski
تفریحات بعد از اسکی در پیست
toboggan
وسیله حمل مجروحان پیست اسکی
toboggans
وسیله حمل مجروحان پیست اسکی
banked turn
انحنای پیست اتومبیلرانی بطرف داخل
tartan
ماده شیمیایی مورد استفاده در پیست
ski patrolman
عضو گروه نجات در پیست اسکی
clubhouse turn
انحنای پیست اسبدوانی پس ازخط پایان
ski patrol
گروه نجات و حمل مصدومان در پیست اسکی
banking track
انحنای پیست دوچرخه سواری بطرف داخل
parade lap
رژه اهسته دور پیست برای گرم کردن
exchanged stabilization fund
مقصودتاسیسی است در ان پول خارجی و داخلی یک کاسه میشود و به این وسیله مظنه ارز خارجی ثابت نگهداشته میشود تا تنزل پول داخلی باعث رکود تجارت و عدم اعتماد نشود
pace lap
دور پیست را باهم رفتن برای گرم کردن ماشین در اغازمسابقه
storage
1-حافظه داخلی کوچک با دستیابی سریع سیستم که حاوی برنامه جاری است . 2-حافظه کوچک داخلی سیستم
walking ring
پیست بیضی شکل برای راه بردن و گرم کردن اسب پیش از مسابقه
rani
رانی
ranee
رانی
crural
رانی
femoral
رانی
canoes
قایق رانی
voluptuousness
شهوت رانی
inguinal
کشاله رانی
wheelchair
ویلچر رانی
extrusion
روزن رانی
d. of a speech
سخن رانی
voluptuously
باشهوت رانی
canoe
قایق رانی
salacity
شهوت رانی
wheelchairs
ویلچر رانی
salaciousness
شهوت رانی
oratorship
سخن رانی
repression
واپس رانی
ejection
بیرون رانی
yachting
قایق رانی
oarsmanship
کرجی رانی
aerostation
کشتی رانی هوایی
platforms
سخن رانی کردن
innavigable
غیرقابل کشتی رانی
boats
قایق رانی کردن
to go on the stump
سخن رانی کردن
cabotage
کشتی رانی ساحلی
libidinously
از روی شهوت رانی
to give a lecture
سخن رانی کردن
loxodromics
کشتی رانی در خط مایل
lectureship
سمت سخن رانی
inland navigation
کشتی رانی در رودخانه ها
to gratify ones passions
شهوت رانی کردن
lectureships
سمت سخن رانی
magnetic potential
نیروی مغناطیس رانی
platform
سخن رانی کردن
shippable
قابل کشتی رانی
regatta
مسابقه کرجی رانی
harness racing
ارابه رانی تک اسبه
funeral oration
سخن رانی برسرجنازه
harness race
مسابقه ارابه رانی
regattas
مسابقه کرجی رانی
pawn roller
پیاده رانی شطرنج
pawn push
پیاده رانی شطرنج
boat
قایق رانی کردن
ease all
درکرجی رانی ایست
nautically
از لحاظ کشتی رانی
sailing orders
دستور کشتی رانی
seaworthy
قابل کشتی رانی
extrudate
محصول روزن رانی
salaciously
از روی شهوت رانی
pultrusion process
فرایند کشش رانی
shipping company
شرکت کشتی رانی
ox goad
نیزه گاو رانی
groove
خط فرسوده میان طول مسیر بولینگ سریعترین مسیر پیست مسابقه اتومبیلرانی خان
grooves
خط فرسوده میان طول مسیر بولینگ سریعترین مسیر پیست مسابقه اتومبیلرانی خان
matinTes
مسابقه ارابه رانی در روز
row a race
مسابقه کرجی رانی دادن
drag racing
مسابقه موتورسیکلت رانی سرعت
oceanshipping
روشهای کشتی رانی دراقیانوس
matinees
مسابقه ارابه رانی در روز
ride
[American E]
سواری
[گردشگری]
[خودرو رانی]
lift
سواری
[گردشگری]
[خودرو رانی]
Carpool
هم سفری
[گردشگری]
[خودرو رانی]
matinee
مسابقه ارابه رانی در روز
trialling
مسابقه ازمایشی موتورسیکلت رانی
effective electromotive force
نیروی برق رانی موثر
harness horse
اسب مخصوص ارابه رانی
loxodromic
وابسته به کشتی رانی در خط مایل
contact electromotive force
نیروی برق رانی مجاورتی
moto
بخشی از مسابقه موتورسیکلت رانی
active emf
نیروی برق رانی موثر
navigation river
رودخانه قابل کشتی رانی
coasting
کشتی رانی در طول ساحل
circumnavigate
دورتادورگیتی یا اقلیمی کشتی رانی کردن
eloge
سخن رانی بافتخارکسیکه درگذشته است
sapphic vice
شهوت رانی زنان نسبت به یکدیگر
portolano
راهنمای کشتی رانی با شرح بنادر
kite track
مسیر ارابه رانی به شکل گلابی
to row a race
در مسبابقه کرجی رانی شرکت کردن
circumnavigation
کسیکه دورگیتی یا اقلیمی کشتی رانی میکند
to pander any one's lust
وسائل شهوت رانی کسی رافراهم کردن
circumavigator
کسی که دور گیتی یا اقلیمی کشتی رانی میکند
off road racing
مسابقه موتورسیکلت رانی در زمینهای ناهمواربطول چند صد مایل
speedway
مسابقه موتورسیکلت رانی بین تیمهای 4 نفره درمسیرهموارخاکی
off roader
شرکت کننده درمسابقه موتورسیکلت رانی درزمینهای ناهموار برای چندصد مایل
hobbling
وسیلهای به پای اسب برای وادار کردن او به گامهای معین در ارابه رانی
hobbled
وسیلهای به پای اسب برای وادار کردن او به گامهای معین در ارابه رانی
hobble
وسیلهای به پای اسب برای وادار کردن او به گامهای معین در ارابه رانی
hobbles
وسیلهای به پای اسب برای وادار کردن او به گامهای معین در ارابه رانی
hopple
وسیلهای به پای اسب برای وادار کردن او به گامهای معین در ارابه رانی
moto cross
مسابقه موتورسیکلت رانی درمسیر خاکی محدود تپه و پیچ جاده و پرش در دو بخش 03یا 54 دقیقه
automobile
اتومبیل
car
اتومبیل
sqark plug
در اتومبیل
jacks
جک اتومبیل
motor coach jack
جک اتومبیل
speedway
اتومبیل رو
hobby car
اتومبیل دو در
pony car
اتومبیل دو در
autocar
اتومبیل
cars
اتومبیل
jack
جک اتومبیل
car jack
جک اتومبیل
horseless carriage
اتومبیل
automobiles
اتومبیل
in
داخلی
innate
داخلی
in-
داخلی
interiors
داخلی
interior
داخلی
internal
داخلی
internal door
در داخلی
intramural
داخلی
inner
داخلی
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com