Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 137 (7 milliseconds)
English
Persian
cover up
در لاک دفاعی فرورفتن
cover-up
در لاک دفاعی فرورفتن
cover-ups
در لاک دفاعی فرورفتن
Other Matches
strong point
پایگاه دفاعی سنگر مستحکم دفاعی
founder
فرورفتن
stick
فرورفتن
foundered
فرورفتن
foundering
فرورفتن
founders
فرورفتن
to sinister in
فرورفتن
to go deep in to
فرورفتن در
to give way
پس رفتن فرورفتن
bogs
درباتلاق فرورفتن
immersion
پوشیدگی فرورفتن در اب
to stall in mud
درگل فرورفتن
breaking into the ground
فرورفتن در زمین
bog
درباتلاق فرورفتن
fantasize
به خواب و خیال فرورفتن
fantasised
به خواب و خیال فرورفتن
gride
سوراخ کردن فرورفتن
fantasises
به خواب و خیال فرورفتن
fantasising
به خواب و خیال فرورفتن
fantasized
به خواب و خیال فرورفتن
fantasizes
به خواب و خیال فرورفتن
merge
فرورفتن مستهلک شدن
fantasizing
به خواب و خیال فرورفتن
merges
فرورفتن مستهلک شدن
introspect
بخود امدن درخود فرورفتن
scuba dive
فرورفتن غواص به زیر اب باوسایل
submersible
قابل فرورفتن یا فرو بردن درزیر اب
dump
بقیمت خیلی ارزان فروختن فرورفتن درخیالات واهی حالت مالخو لیایی
duck and drake
پرتاب سنگ روی اب بطوریکه قبل از فرورفتن دراب بچند نقطه از سطح اب بخورد
ducks and drakes
پرتاب سنگ روی اب بطوریکه قبل از فرورفتن دراب بچند نقطه از سطح اب بخورد
vindicative
دفاعی
backfield
خط دفاعی
defensive
دفاعی
apologetic
دفاعی
defensive line
خط دفاعی
defensive war
جنگ دفاعی
backcourt
نیمه دفاعی
defense mechanism
مکانیسم دفاعی
preventive war
نبرد دفاعی
agger
پشته ی دفاعی
stack the defence
ارایش دفاعی
defence mechanisms
مکانیزم دفاعی
odd front
خط دفاعی 4 نفره
five man line
خط دفاعی 5 نفره
defensive league
اتحاد دفاعی
defensive league
اتحادیه دفاعی
defensive fire
اتش دفاعی
defense position
موضع دفاعی
defense information
اطلاعات دفاعی
defense base
پایگاه دفاعی
defence mechanism
مکانیزم دفاعی
coverings
بازی دفاعی
covers
بازی دفاعی
rejoinders
پاسخ دفاعی
mixer
نوعی خط دفاعی
mixers
نوعی خط دفاعی
rejoinder
پاسخ دفاعی
blue line
خط دفاعی هاکی
cover
بازی دفاعی
zones
منطقه دفاعی
defensively
حالت دفاعی
zone
منطقه دفاعی
protective cover
جان پناه دفاعی
rejoinder
پاسخ دفاعی دادن
rejoinders
پاسخ دفاعی دادن
guard
حالت دفاعی شمشیرباز
press
تاکتیک دفاعی فشرده
first defense gun
جلوترین تیربار دفاعی
defensiveness
حالت دفاعی داشتن
defensive wrestler
کشتی گیر دفاعی
switch position
موضع رابط دفاعی
switch position
موضع دفاعی بینابین
Cashel
[استحکامات دفاعی ایرلندی]
ante-mural
[e]
جان پناه دفاعی
pale
حصار دفاعی دفاع
paler
حصار دفاعی دفاع
palest
حصار دفاعی دفاع
presses
تاکتیک دفاعی فشرده
guarding
حالت دفاعی شمشیرباز
guards
حالت دفاعی شمشیرباز
defensive player
شطرنج باز دفاعی
sandbag
ایجاداستحکامات دفاعی کردن
sandbags
ایجاداستحکامات دفاعی کردن
bump and run
نوعی مانور دفاعی
bump and go
نوعی مانور دفاعی
cross block
سد کردن خط دفاعی از کنار
decompensation
فروپاشی مکانیسمهای دفاعی
rejoining
پاسخ دفاعی دادن
rejoins
پاسخ دفاعی دادن
defense articles
اماد و تجهیزات دفاعی
rejoined
پاسخ دفاعی دادن
apologists
نویسندهء رسالهء دفاعی
rejoin
پاسخ دفاعی دادن
bangoe gei
تکنیک دفاعی تکواندو
back judge
داور در محوطه دفاعی
sandbagging
ایجاداستحکامات دفاعی کردن
apologist
نویسندهء رسالهء دفاعی
sandbagged
ایجاداستحکامات دفاعی کردن
parried
حرکت دفاعی در جنگ باسرنیزه
defensive
منطقه دفاعی شامل دروازه
prevent defence
جبهه دفاعی با استفاده از نفراضافی
integrated defense
پدافند ازمناطق توام دفاعی
broken field
محوطه دفاعی فراسوی خط تجمع
parries
حرکت دفاعی در جنگ باسرنیزه
parry
حرکت دفاعی در جنگ باسرنیزه
corralling
دفاعی که از واگون وعرابه میسازند
special pleader
متخصص تهیه لوایح دفاعی
corralled
دفاعی که از واگون وعرابه میسازند
parrying
حرکت دفاعی در جنگ باسرنیزه
corral
دفاعی که از واگون وعرابه میسازند
corrals
دفاعی که از واگون وعرابه میسازند
seam
نقطه باز بین دو منطقه دفاعی
seams
نقطه باز بین دو منطقه دفاعی
chevaux de fries
[ترتیب دفاعی مانع های تیز]
formation
برنامه سازمان دفاعی یاتهاجمی در اغاز هر مسابقه
redoubt
موضع محصور دفاعی کوچک حفاظ استحکامات
audible
تعویض مانور حمله یا دفاعی در مقابل حریف
take guard
وضع دفاعی توپزن جلو میلههای کریکت
defenceman
مدافع منطقه دفاعی غیر ازدروازه بان
peace dividend
ازبین رفتن بودجه دفاعی دراواخر سال ۱۹۸۰
declaring
پذیرفتن شکست قبل از پایان مسابقه کشتی گیر دفاعی
declares
پذیرفتن شکست قبل از پایان مسابقه کشتی گیر دفاعی
break out
نوعی حمله برای خارج کردن گوی از منطقه دفاعی
special pleading
علم تهیه لوایح دفاعی و طرح ریزی دفاع در محکمه
declare
پذیرفتن شکست قبل از پایان مسابقه کشتی گیر دفاعی
plene administrative preter
دفاعی مبنی بر این که مقداری از مال متوفی هنوز باقی است
defense emergency
مواد مورد لزوم وحیاتی پدافندی وضعیت اضطراری دفاعی یا نظامی
plea in abatement
دفاعی که باعث معلق ماندن یابه تعویق افتادن دعوی خواهان شود
safety
بازی بیلیارد دفاعی که گویها را در جای نامناسبی برای حریف باقی می گذاردضامن تفنگ
central treaty organization
سازمان پیمان مرکزی سازمان دفاعی متشکل ازایران
brucsels treaty organization
سازمان پیمان بروکسل پیمان دفاعی منعقده بین بلژیک و بریتانیا و فرانسه وهلند و لوکزامبورگ در 8491
roll back
به عقب راندن تدریجی مواضع دفاعی دشمن در هم نوردیدن تدریجی دفاع دشمن
central treaty organization
پاکستان وترکیه که ایالات متحده امریکانیز در ان نظارت دارد و درمانورهایش شرکت میکند .این سازمان به سال 9591تاسیس یافته و دو سازمان دفاعی دیگر غرب یعنی Natoو Seato را به هم متصل میکند
defense readiness condition
وضعیت امادگی رزمی ارتش وضعیت امادگی رزمی دفاعی
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com