English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (3 milliseconds)
English Persian
Full phrase not found.
Full phrase Google translation result
Search result with all words
quantum valebat در مواقعی که جنسی بدون تعیین قیمت دقیق فروخته و شرط شود که قیمت بر مبنای قاعده فوق بعدا" پرداخت شود
Other Matches
cost plus pricing تعیین قیمت فروش با افزودن ضریب مخصوص منفعت به قیمت تمام شده
kinked demand curve و اگر فروشنده قیمت کالا راکاهش دهد فروش وی بیشترنخواهد شد زیرا سایرفروشندگان قیمت خود راپائین اورده و از کاهش قیمت تبعیت میکنند .
marginal cost pricing قیمت گذاری بر مبنای هزینه نهائی قیمت معادل هزینه نهائی
bundled software نرم افزاری که همراه با قیمت کامپیوتر فروخته میشود
peak load pricing قیمت گذاری بر مبنای بارحداکثر
loom time مدت زمان بافت [از زمان چله کشی تا جدا کردن فرش بافته شده از دار و مبنای تعیین ساعات کار مفید، وقت حقیقی لازم جهت اتمام فرش و قیمت نسبی فرش می باشد.]
reserve price قیمت پنهانی [در حراجی های فرش و در بازارهای خارج استفاده می شود یعنی صاحب فرش، یک قیمت حداقل در نظر می گیرد و اگر در مزایده قیمت پیشنهادی از آن پایین تر باشد، از فروش امتناع می کند.]
bundling بستهای که حاوی کامپیوتر و نرم افزار و تجهیزات جانبی آن است که با قیمت مخصوص فروخته میشود
bundle بستهای که حاوی کامپیوتر و نرم افزار و تجهیزات جانبی آن است که با قیمت مخصوص فروخته میشود
bundles بستهای که حاوی کامپیوتر و نرم افزار و تجهیزات جانبی آن است که با قیمت مخصوص فروخته میشود
appraisal تعیین قیمت
price determination تعیین قیمت
appraisals تعیین قیمت
administered price قیمت تعیین شده
appraisals تعیین قیمت کردن
appraisal تعیین قیمت کردن
batch costing تعیین قیمت سفارش کالا
roll back قیمت جنسی یاکالایی را بسطح اولیه پایین اوردن
current standard cost مقیاس سنجش قیمت کالای تولیدی یا مواد اولیه با قیمت پایه است
assessments تقدیم قیمت به منظور تعیین مالیات
assessment تقدیم قیمت به منظور تعیین مالیات
agricultural price policy سیاست تعیین قیمت محصولات کشاورزی
unbundled software نرم افزاری که قیمت آن همراه با قیمت قطعه نیست
appraised تقویم کردن تعیین قیمت از طرق علمی
declared value قیمت اعلام شده به منظور تعیین مالیات
appraise تقویم کردن تعیین قیمت از طرق علمی
appraises تقویم کردن تعیین قیمت از طرق علمی
appraising تقویم کردن تعیین قیمت از طرق علمی
underprice قیمت پایین تراز قیمت بازار
collusion برای تعیین قیمت مشترک و یا تقسیم بازار کالامیان خود
quantity theory of money نظریهای که به موجب ان قیمت هرکالا با مقدار پول تعیین میشود
What is the price excluding meals? قیمت بدون غذا چقدر است؟
advalorem tax مالیات بر مبنای ارزش مالیات براساس قیمت کالا
f.o.b قیمت کالا بدون احتساب مخارج حمل و بیمه
auction sale without reserve فروش به وسیله حراج بدون ذکر قیمت پایه
value added قیمت یا ارزش افزوده شده قیمت یک محصول در بازاربدون توجه به ارزش مواداولیه یی که در تولید ان به کار رفته است
stock watering سهام تاسیسات گرانقیمتی رابا قیمت اختیاری در بورس فروختن که مالا" به تقلیل قیمت سایر سهام منتهی شود
paasche price index یعنی حاصلضرب قیمت و مقدار پایه بخش برحاصلضرب قیمت و مقدار درسال جاری
list price فهرست قیمت اجناس فهرستی که در ان قیمت اجناس یا اگهی ویاکالاهای تجارتی رانوشته اند
last price اخرین قیمت حداقل قیمت
shadow price شبه قیمت قیمت ضمنی
normal price قیمت عادی قیمت معمولی
fair trade laws قوانین تجارت منصفانه قرارداد بین تولیدکننده وفروشنده برای تثبیت یا تعیین حداقل قیمت
cost records مدارک قیمت تمام شده مدارک تعیین ارزش
pile height ارتفاع پرز [این ارتفاع یکی از عوامل تعیین کننده قیمت و کیفیت فرش است.]
spiral of wages and prices حرکت تسلسلی مزدها و قیمت ها مارپیچ مزدها و قیمت ها
open policy بیمه نامهای که در ان قیمت کالای بیمه شده معین نشده ودر وقت تلف شدن تعیین میشود
tacit collusion حالتی که قیمت کالاهای دو کمپانی رقیب دران واحد بالا رود حتی درحالتی که چنین تبانی یی عملا" صورت نگرفته باشددادگاه ممکن است با توجه به قرینه بالا رفتن قیمت اقدامات بازدارنده را با قائل شدن به وجود ان معمول دارد
bear کسی که اعتقاد به تنزل قیمت کالای خود دارد وبه همین دلیل سعی میکندکه کالای را از طریق واسطه و با تعیین اجل برای تحویل بفروشد
bears کسی که اعتقاد به تنزل قیمت کالای خود دارد وبه همین دلیل سعی میکندکه کالای را از طریق واسطه و با تعیین اجل برای تحویل بفروشد
re attachment در مورد کسی که قبلا" توقیف شده بوده وبه علتی بدون تعیین تاریخ دقیق ازاد شده بوده است die sine
cost center قسمت هزینه در یک موسسه واحدی در یک موسسه که وفیفه اش تعیین قیمت کالا ازطریق توزیع و سرشکن کردن هزینه هاست
knot ratio نسبت تعداد گره [این کسر جهت مقایسه تراکم گره در طول و عرض بافت بکار رفته و عاملی جهت تعیین قیمت فرش می باشد.]
trover دعوی مطالبه قیمت مال مغصوب دعوی مطالبه قیمت مال مورد استفاده بلاجهت
oem Equipment Original شرکت یا سازمانی که کامپیوترها وتجهیزات دستگاه جانبی را به منظور استفاده از انها درمحصولات و تجهیزاتی که بعدا" به مشتریان فروخته خواهد شد خریداری می نمایدسازنده تجهیزات اصلی anufacturer
stare decisis قاعده صدور رای بر مبنای سابقه موجود
mixed capitalism نظام اقتصادی که در ان بیشتروسایل و ابزار تولید درمالکیت خصوصی قرار داشته و بازار چگونگی تعیین قیمت و تولید را به عهده دارد ولی با وجود این دولت نیز ازطریق سیاستهای پولی مالی و قوانین مختلف درفعالیتهای اقتصادی تاثیرمیگذارد
hydrographic datum سطح مبنای تعیین ارتفاع اب
pigou effect اثر مانده واقعی اثر کاهش سطح قیمت ها برروی مصرف که بر اساس این اثر با کاهش سطح قیمت ها و در نتیجه بالا رفتن عرضه واقعی پول و افزایش ارزش واقعی ثروت مصرف نیز افزایش خواهد یافت
c & f قیمت کالا وهزینه حمل ان بدون بیمه دریایی و تولید کننده پس ازتسلیم کالا به شرکت کشتیرانی و پرداخت هزینه حمل از خودسلب مسئولیت میکند و حق بیمه تا مقصد به عهده خریدار است
pin point تعیین دقیق نقاط
pinpoint target هدف دقیق تعیین شده
metronomes اسبابی که برای تعیین زمان دقیق
metronome اسبابی که برای تعیین زمان دقیق
exact location تعیین کردن محل دقیق نقاط
specification اوصاف و مشخصات دقیق یک اختراع که بر مبنای ان اختراع ثبت میشود
desultorily بدون قاعده پرت
At the price of. At the cost of . به قیمت
PR قیمت
quotation قیمت
set (one) back <idiom> قیمت
all in price قیمت کل
invalued بی قیمت
priceless بی قیمت
above rubies بی قیمت
high priced پر قیمت
quotations قیمت
wage price spiral قیمت
wage price guideline قیمت
prices قیمت
valueless بی قیمت
cost,insurance,freight and exchange(cif& قیمت
bourse قیمت
equivalents هم قیمت
price limit حد قیمت
price line خط قیمت
price قیمت
equivalent هم قیمت
cif قیمت
value قیمت
treasure ذی قیمت
nominal کم قیمت
worth قیمت
values قیمت
valuing قیمت
cost قیمت
price stabilization تثبیت قیمت
price stability ثبات قیمت
price stability تثبیت قیمت
price responsiveness کشش قیمت
price reduction کاهش قیمت
price list لیست قیمت
price stabilization ثبات قیمت
current price قیمت جاری
fixed price قیمت ثابت
price support تایید قیمت
regular price قیمت عادی
price support حمایت قیمت
price system نظام قیمت
price list فهرست قیمت
price elasticity کشش قیمت
price elasticity حساسیت قیمت
price freeze تثبیت قیمت ها
basis قیمت واحد
price freezing انجماد قیمت
price freezing تثبیت قیمت
price homogeneity همگنی قیمت
price increase ترقی قیمت
price index شاخص قیمت
supply price قیمت عرضه
price leadership رهبری قیمت
cash price قیمت نقدی
price level سطح قیمت
price tag اتیکت قیمت
price theory نظریه قیمت
constant cost قیمت ثابت
competitive price قیمت جاری
competitive price قیمت رقابتی
ruling price قیمت روز
sale price قیمت فروش
sale price قیمت حراج
close price قیمت نزدیک
claimers اسبهای هم قیمت
selling price قیمت فروش
charm price قیمت چشمگیر
shadow price قیمت سایهای
catalogue price قیمت کاتالوگ
sopt price قیمت نقد
repurchase price قیمت بازخرید
conversion price قیمت تبدیل
pricer قیمت گذار
prizer قیمت گذار
standard price قیمت پایه
purchase money قیمت جنس
cost unit قیمت واحد
cost push فشار قیمت
pricing قیمت گذاری
standard price قیمت استاندارد
reasonable price قیمت معقول
reasonable price قیمت عادله
price ratio نسبت قیمت
spot price قیمت نقدی
sopt price قیمت روز
cut rate تنزل قیمت
historical cost قیمت متعادل
low price قیمت کمتر
mark down تنزل قیمت
mark down کاهش قیمت
mark up افزایش قیمت
market price قیمت بازار
final price اخرین قیمت
market value قیمت بازار
final price قیمت نهائی
mean price قیمت متوسط
peasonable price قیمت عادله
fair value قیمت عادله
value قیمت کردن
fair price قیمت بیطرفانه
middle price قیمت حد وسط
minimum price کمترین قیمت
minimum price حداقل قیمت
low price قیمت پائین
lump sums قیمت مقطوع
lump sum قیمت مقطوع
historical cost قیمت بازار
highest price بیشترین قیمت
highest price بالاترین قیمت
high value گران قیمت
incentive price قیمت تشویقی
incentive price قیمت محرک
high dollar value سنگین قیمت
half fare نصف قیمت
valuer قیمت گذار
just price قیمت عادلانه
just price قیمت منصفانه
valuers قیمت گذار
last price قیمت اخر
least price حداقل قیمت
price floor حداقل قیمت
freightage قیمت حمل
list price قیمت فاکتور
fair price قیمت مناسب
fair price قیمت عادلانه
fair price قیمت منصفانه
quote قیمت دادن
quoted قیمت دادن
parity price قیمت مشابه
parity price قیمت لایتغیر
quotes قیمت دادن
decrease in value نقص قیمت
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com