English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 52 (4 milliseconds)
English Persian
binaural fusion در هم امیزی شنود دو گوش
Other Matches
dialogue گفت و شنود
dialogues گفت و شنود
listening post پست شنود
dichotic listening شنود دو گوشی
acoustics علم آوا شنود
duplex telephony گفت و شنود تلفنی
confluences هم امیزی
merges در هم امیزی
merge در هم امیزی
confluence هم امیزی
syncrasy هم امیزی
pigmentation رنگ امیزی
polychromy رنگ امیزی
oppressiveness ستم امیزی
colouration رنگ امیزی
riskiness مخاطره امیزی
sententiousness نصیحت امیزی
coloring رنگ امیزی
coloration رنگ امیزی
colouring رنگ امیزی
sociability مردم امیزی
miraculousness اعجاز امیزی
lay in رنگ امیزی کردن
instructiveness تعلیم امیزی بودن
limn رنگ امیزی کردن
pallet knife ماله رنگ امیزی
manhelper چوب رنگ امیزی
offensiveness اهانت امیزی بدی
to blend colours زنگ امیزی کردن
flicker fusion frequency بسامد در هم امیزی سوسوها
boot topping رنگ امیزی خط ابخور
bovarism در هم امیزی خیال و واقعیت
binocular fusion در هم امیزی دید دو چشمی
fret رنگ امیزی کردن
color codig رنگ امیزی با علامت
color wheel گردونه رنگ امیزی
colornig power قدرت رنگ امیزی
manhelper دستک رنگ امیزی
bepaint رنگ امیزی کردن
frets رنگ امیزی کردن
piquancy گوشه داری طعنه امیزی
bring off به نتیجه موفقیت امیزی رسیدن
ham بطور اغراق امیزی عمل کردن
garnishing رنگ امیزی کردن برای استتار
hyperbolize بدرجه اغراق امیزی بزرگ کردن
by the holy poker سوگند شوخی امیزی است چون به انروزهای غریب ومانندان
palettes لوحه سوراخ دار بیضی یامستطیل مخصوص رنگ امیزی نقاشی
palette لوحه سوراخ دار بیضی یامستطیل مخصوص رنگ امیزی نقاشی
chiaroscuro نوعی نقاشی که فقط با سیاه روشن وبدون رنگ امیزی انجام میشود
fuchsine رنگ قرمز مایل به ابی که برای رنگ امیزی پشم وابریشم وچرم بکا رمیرود
fuchsin رنگ قرمز مایل به ابی که برای رنگ امیزی پشم وابریشم وچرم بکا رمیرود
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com