English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 206 (10 milliseconds)
English Persian
envelope در چند رسانهای شکل موج صوتی
envelopes در چند رسانهای شکل موج صوتی
Search result with all words
simple وسیله چند رسانهای که نیاز به فایل داده برای اجرا ندارد مثل درایو cd برای اجرا cdهای صوتی
simpler وسیله چند رسانهای که نیاز به فایل داده برای اجرا ندارد مثل درایو cd برای اجرا cdهای صوتی
simplest وسیله چند رسانهای که نیاز به فایل داده برای اجرا ندارد مثل درایو cd برای اجرا cdهای صوتی
G. استاندارد در چند رسانهای و مستقیم مخابرات برای موضوع سیگنال صوتی با پهنای باند a کیلوهرتز که روی کانال ای با فرفیت a کیلوبایت در ثانیه ارسال میشود
Other Matches
RIFF قالب داده چند رسانهای IBM و ماکرو سافت که از نشانه هایی برای معرفی بخشهای ساختار فایل چند رسانهای استفاده میکند و امکان جابجایی فایل در مراحل مختلفف را ایجاد میکند
resource قالب داده چند رسانهای IBM و ماکرو سافت که از نشانه هایی برای معرفی بخشهای ساختار فایل چند رسانهای استفاده میکند و امکان جابجایی فایل در مراحل مختلفف را ایجاد میکند
aliasing افزودن سیگنالهای صوتی بین الگوهای صوتی برای ایجاد صدای ملایم تر
bumblebee تولید کننده ارتعاش صوتی نوسان ساز صوتی
bumblebees تولید کننده ارتعاش صوتی نوسان ساز صوتی
polyphone جعبه موسیقی حرف دو صوتی یا چند صوتی
audio mixer میکسر صوتی تلویزیونی مخلوط کننده صوتی
vocal cords تارهای صوتی رشتههای صوتی یا اوایی
sonic booms انفجار صوتی شکستن دیوار صوتی
sonic boom انفجار صوتی شکستن دیوار صوتی
voice answer back یک دستگاه پاسخ صوتی که میتواندسیستم کامپیوتری را به یک شبکه تلفنی وصل کند تا پاسخ صوتی را به درخواستهای انجام شده از ترمینالهای تلفنی فراهم اورد
donkey sonar ردیاب صوتی هلی کوپتر ردیاب صوتی
navigation چند رسانهای با کلمات کلیدی
AVI قالب چند رسانهای ویندوز ماکروسافت
audio پنجرههای با قالب چند رسانهای ساخت میکروسافت
electronic موضوعی که عنوان چند رسانهای را شرح میدهد
sound absorption خاصیت تبدیل انرژی صوتی خاصیت جذب انرژی صوتی
sofar سیستم مسافت یابی صوتی دریایی نوعی روش مسافت یابی صوتی دریایی
member 1- یک شی در صفحه کتاب چند رسانهای . 2-رکورد یا موضوع مشخص در یک فیلد
integrated برنامه مقلد که با سیستم عامل چند رسانهای کار میکند
authoring ایجاد یک برنامه چند رسانهای با استفاده از صوت و تصویر و عکس
members 1- یک شی در صفحه کتاب چند رسانهای . 2-رکورد یا موضوع مشخص در یک فیلد
compounds وسیله چند رسانهای MCI ویندوز که به یک فایل داده نیاز دارد
compound وسیله چند رسانهای MCI ویندوز که به یک فایل داده نیاز دارد
compounded وسیله چند رسانهای MCI ویندوز که به یک فایل داده نیاز دارد
multimedia CP که قط عات لازم برای اجرای نرم افزار چند رسانهای دارد
multimedia کامپیوتری که میتواند برنامههای چند رسانهای را اجرا کند. به همراه کارت صدا
mediums رسانهای که امکان ذخیره و نمایش داده میدهد مثل دیسک مغناطیسی یا VDU
medium رسانهای که امکان ذخیره و نمایش داده میدهد مثل دیسک مغناطیسی یا VDU
bulk رسانهای که قادر به ذخیره سازی حجم بزرگی از داده با اندازه ها و حالتهای مختلف است
Shockwave سیستم سافت Maecromedia که به جستجو گر وب امکان نمایش جلوههای پیچیده چند رسانهای میدهد
MCI device وسیله چند رسانهای قابل تشخیص که با درایور درست در کامپیوتر نصب شده است
unique مجموعه حروفی که برای تشخیص بین منابع مختلف کتاب چند رسانهای به کار می رود
uniquely مجموعه حروفی که برای تشخیص بین منابع مختلف کتاب چند رسانهای به کار می رود
MCI دستوراتی که به هر برنامه امکان کنترل چند رسانهای را میدهد مثل کارت صدا و قطعه ویدیو
media دستوراتی که به هر برنامه امکان کنترل چند رسانهای می دهند مثل کارت صدا و قطعه ویدیو
startup screen متن یا گرافیک نمایش داده شده در حین اجرای برنامه کاربردی یا کتاب چند رسانهای
multimedia قطعه پردازنده که حاوی قط عاتی است که برای بهبود کارایی چند رسانهای و ارتباطات به کار می رود
reader یکی از دو حالت که به کاربر امکان کار کردن با یک برنامه چند رسانهای میدهد ولی آنرا تغییر نمیدهد
dissolves جلوههای ویژه که در نرم افزاری نمایش گرافیکی یا چند رسانهای به کار میرود تاکیفیت تصاویر را تغییر دهد
ScriptX ابزار نشر و امکاناتی که امکان نوشتن برنامههای کاربردی چند رسانهای میدهد که در محیطهای مختلف قابل اجرا
desktop ترکیب نمایش گرافیکی . نشر رومیزی و چند رسانهای . این عبارت ابتدا توسط سیستم Apple استفاده شد
directors نرم افزار نوشتاری چند رسانهای محصول Macromedia که به کاربر اجازه کنترل عناصر در زمان مشخص میدهد
director نرم افزار نوشتاری چند رسانهای محصول Macromedia که به کاربر اجازه کنترل عناصر در زمان مشخص میدهد
dissolve جلوههای ویژه که در نرم افزاری نمایش گرافیکی یا چند رسانهای به کار میرود تاکیفیت تصاویر را تغییر دهد
readers یکی از دو حالت که به کاربر امکان کار کردن با یک برنامه چند رسانهای میدهد ولی آنرا تغییر نمیدهد
multimedia محصول ماکروسافت که امکان تولید برنامههای کاربردی چند رسانهای با استفاده از کتابخانه توابع برای کنترل گردش ویدیو
ASF قالب ایجاد شده توسط مایکروسافت به صورت چند رسانهای برای کار روی اینترنت و استفاده در محصول NETSHOW
hyperlink کلمه یا تصویر یا دگمهای در صفحه وب یا عنوان چند رسانهای که در صورت انتخاب کاربر را به صفحه دیگری می برد
MMX قطعه پردازنده intel پیشرفته که حاوی خصوصیات ویژه و قط عاتی است که برای بهبود کارایی استفاده از چند رسانهای و ارتباطات به کار می رود
sound powered صوتی
monaural یک صوتی
vowels صوتی
acoustic صوتی
phonic صوتی
phonography صوتی
vocals صوتی
vocal صوتی
vowel صوتی
sonic صوتی
paged عدد یکتا انتساب شده به هر صفحه در برنامه چند رسانهای برای استفاده در صفحه با کلمات کلیدی و انتقال بین صفحات
page عدد یکتا انتساب شده به هر صفحه در برنامه چند رسانهای برای استفاده در صفحه با کلمات کلیدی و انتقال بین صفحات
pages عدد یکتا انتساب شده به هر صفحه در برنامه چند رسانهای برای استفاده در صفحه با کلمات کلیدی و انتقال بین صفحات
Ultimedia موضوعی در چند رسانهای در IBM که صوت و تصویر و ویدیو و متن را ترکیب میکند و سخت افزار لازم برای اجرا را مشخص میکند
Intel محدوده پردازنده ها ساخت intel که حاوی قط عاتی هستند که برای افزایش کارایی به کار می روند در صورت کار با چند رسانهای و ارتباطات
acoustic memory حافظه صوتی
sounds موج صوتی
acoustic pressure فشار صوتی
soundest موج صوتی
acoustic signal سیگنال صوتی
acoustic signal علامت صوتی
voice mail پست صوتی
acoustic intensity شدت صوتی
acoustic filter صافی صوتی
voice output خروجی صوتی
voice recognition تشخیص صوتی
voice response جواب صوتی
voicing شفاهی صوتی
voices شفاهی صوتی
voice شفاهی صوتی
voice synthesis ترکیب صوتی
phonetic system سیستم صوتی
phonetic alphabet الفبای صوتی
phoneme صدای صوتی
phoneme حرف صوتی
acoustic spectrum طیف صوتی
acoustic sweeping روبیدن صوتی
acoustic wave موج صوتی
audio frequency بسامد صوتی
audio frequency فرکانس صوتی
audio frequency amplifier فزونساز صوتی
audio oscillator اوسیلاتور صوتی
audio range ناحیه صوتی
hammer box ضارب صوتی
acoustic به طریقه صوتی
hammer box چکش صوتی
contrapuntal چند صوتی
humming noise اغتشاش صوتی
audio amplifier فزونساز صوتی
sounded موج صوتی
acoustical sound enclosure روپوش صوتی
acoustical surveillance مراقبت صوتی
sound موج صوتی
soundtrack حاشیهی صوتی
affricate ادغام صوتی
soundtracks حاشیهی صوتی
sonic boom دیوار صوتی
audio reception دریافت صوتی
audio transformer مبدل صوتی
fathometer سوند صوتی
sonic booms دیوار صوتی
sound energy انرژی صوتی
archer موشک صوتی
archers راکت صوتی
archers موشک صوتی
sound discipline انضباط صوتی
archer راکت صوتی
sonic boom انفجار صوتی
sound powered وسیله صوتی
sound powered telephone تلفن صوتی
sound probe گیرنده صوتی
vocable کلمه صوتی
vocalic صدادار صوتی
vocalical صدادار صوتی
sounp power توان صوتی
sonar ردیاب صوتی
hums اغتشاش صوتی
sound vibration ارتعاش صوتی
hummed اغتشاش صوتی
hum اغتشاش صوتی
vocalization تلفظ صوتی
sonic booms انفجار صوتی
voice communications ارتباطات صوتی
sonic depth finder ژرفایاب صوتی
sonic frequency بسامد صوتی
voice input ورودی صوتی
sound frequency بسامد صوتی
sound barrier مانع صوتی
phonology نظام صوتی
sound bars نوارهای صوتی
tonal scale مقیاس صوتی
sound waves موج صوتی
tuning fork دو شاخه صوتی
sound wave موج صوتی
tuning forks دو شاخه صوتی
sound channel مسیرعبور صوتی
sonic delay line خط تاخیری صوتی
semivowel حرف نیم صوتی
triphthong کلمه یا حرف سه صوتی
first audio stage مرحله صوتی نخست
screamer موج ساز صوتی
echo sounder عمق یاب صوتی
split sound system کانال صوتی دوگانه
dual channel television sound system کانال صوتی دوگانه
poof صوتی بیانگر ناباوری
sound ranging مسافت یابی صوتی
universal output transformer مبدل صوتی عمومی
poofs صوتی بیانگر ناباوری
sound channel کانال صوتی دریایی
laloplegia فلج دستگاه صوتی
intercarrier sound system کانال صوتی مخلوط
wundt sound pendulum پاندول صوتی وونت
screamer نوسان ساز صوتی
poufs صوتی بیانگر ناباوری
phonetic alphabet الفبای صوتی یا اوایی
hum frequency فرکانس اغتشاشات صوتی
sonant صوتی باهنگ صدا
phomenic وابسته به واج صوتی
acoustic coupler تزویج کننده صوتی
acoustic synchronizer همزمان ساز صوتی
acoustic circuit مدار صوتی مین
automatic voice network شبکه صوتی خودکار
acoustical sound enclosure محفظه عایق صوتی
dual channel sound system کانال صوتی دوگانه
active acoustic torpedo اژدر صوتی عامل
audio amplifier تقویت کننده صوتی
audio amplifier امپلی فایر صوتی
acoustic resonance device دستگاه همنوایی صوتی
acoustics خواص صوتی ساختمان
devoice غیر صوتی کردن
acoustic coupler تطبیق دهنده صوتی
devocalize غیر صوتی کردن
acoustic با استفاده از انرژی صوتی
acoustic minehunting مین یابی صوتی
acoustic delay line خط تاخیر دهنده صوتی
sound spectrograph طیف نگار صوتی
low pass acoustical filter صافی پایین گذر صوتی
aeolus نوعی راکت صوتی دریایی
magnetic tape archive بایگانی یا ارشیو نوارهای صوتی
sonobuoy بویه صوتی و ضد زیردریایی سونوبوی
high frequency sound موج صوتی فرکانس بالا
contrapuntal اهنگ یاترانه چند صوتی
high pass acoustical filter صافی صوتی بالا گذر
reproduction [of a recording] [audio, video] پخش [ضبط صوتی یا تصویری]
acoustic coupler کوپلر اکوستیک وصل کننده صوتی
acoustic circuit مدار عکس العمل انفجار صوتی
acoustic minehunting روش اکتشاف مین به طریق صوتی
speech تولید کلمات صوتی با بررسی صدا
speeches تولید کلمات صوتی با بررسی صدا
playback rate scale factor صوتی که با نرخ مختلف اجرا میشود
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com