English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (3 milliseconds)
English Persian
go to the school of hard knocks <idiom> در کوچه و بازار یاد گرفتن
Other Matches
demagogisme استفاده نامشروع از احساسات حاد و تعصبات عوام و مردم کوچه و بازار به منظور وصول به اهداف سیاسی
walras law براساس این قانون در تعادل عمومی بازارها با دخالت بازار پول چنانچه تعدادی بازار کالا درحالت تعادل قرارداشته باشنددر این صورت بازار بعدی که میتواند بازار پول باشد نیز درحالت تعادل قرار خواهدداشت
dumping فروش کالا در بازار خارج به قیمتی ارزانتر از بازار داخل
market research تحقیقات درخصوص بازار مطالعه وضعیت بازار
fairs بازار مکاره هفته بازار عادلانه
fairest بازار مکاره هفته بازار عادلانه
fair بازار مکاره هفته بازار عادلانه
fairer بازار مکاره هفته بازار عادلانه
market failure شکست بازار نارسائی بازار
market value در بازار قیمت بازار
alleyways کوچه
alleys کوچه
street کوچه
alley کوچه
lanes کوچه
lane کوچه
mutt سگ کوچه
byroad پس کوچه
by lane پس کوچه
mutts سگ کوچه
streets کوچه
by lane کوچه فرعی
gamine دختر کوچه
by street کوچه پرت
impasse کوچه بن بست
blind a lley کوچه بن بست
bystreet کوچه پرت
by way کوچه پرت
cul de sac کوچه بن بست
allee کوچه باغ
blind alleys کوچه بن بست
dead lock کوچه بن بست
blind alley کوچه بن بست
cul-de-sac کوچه بن بست
avenues کوچه باغ
avenue کوچه باغ
streetwalker زن کوچه گرد
alley way کوچه تاریک
an off street کوچه فرعی
market socialism سوسیالیسم مبتنی بر بازار سیستم اقتصادی که در ان وسایل تولید در مالکیت عمومی بوده اما نیروهای بازار در این سیستم مکانیسم هماهنگ کننده را بوجود می اورند . سیستم اقتصادی یوگسلاوی مثال مشخصی ازاین نوع سیستم میباشد
gamin بچه کوچه گرد
street arab بچه کوچه گرد
gutter snipe بچه کوچه گرد
mudlark بچه کوچه گرد
Don't act like you were clueless! خودت را به کوچه علی چپ نزن!
lane کوچه ساختن منشعب کردن
lanes کوچه ساختن منشعب کردن
glades خیابان یا کوچه جنگل درختستان
glade خیابان یا کوچه جنگل درختستان
to lead somebody to believe not to be aware of something خود را به کوچه علی چپ زدن
tin pan alley کوچه موسیقی دانان واهنگ سازان
mudlark اهل کوچه کسیکه خودرا باخاک و گل می الاید
Dont sidetrack the issue. خودت را به کوچه علی چپ نزن ( وانمود به ندانستن )
street hockey نوعی هاکی در زمین یا کوچه بدون کفش اسکیت
market economies اقتصاد مبتنی بر بازار اقتصاد بازار
market economy اقتصاد مبتنی بر بازار اقتصاد بازار
to take medical advice دستوراز پزشک گرفتن دستورطبی گرفتن
marketed بازار
market بازار
cloth-hall بازار
mart بازار
markets بازار
shopping center بازار
bazaar بازار
bazaars بازار
market place بازار
trone بازار
the mareet was weak بازار
agora بازار
market places بازار
market review بررسی بازار
market survey بررسی بازار
market system نظام بازار
market prices قیمتهای بازار
market overt بازار اشکار
market penetration نفوذ به بازار
market leader پیشرو بازار
market risk خطر بازار
market segmentation تقسیم بازار
market mechanism مکانیسم بازار
market structure بنیان بازار
market structure ساخت بازار
market opportunity فرصت بازار
market oriented در جهت بازار
competition بازار ازاد
competitions بازار ازاد
market share سهم بازار
market price قیمت بازار
EEC بازار مشترک
widening of market گسترش بازار
wage market بازار دستمزد
supermarkets ابر بازار
Common Market بازار مشترک
free markets بازار ازاد
free market بازار ازاد
outlet بازار فروش
outlets بازار فروش
marketing بازار یابی
market research بررسی بازار
market economy اقتصاد بازار
market economies اقتصاد بازار
supermarket ابر بازار
money market بازار پول
money markets بازار پول
sale بازار فروش
open market بازار باز
open market بازار ازاد
slumping کسادی بازار
slumped کسادی بازار
slump کسادی بازار
oil market بازار نفت
narrow market بازار محدود
marketplace بازار گاه
market value قیمت بازار
market trust بازار انحصاری
slumps کسادی بازار
perfect market بازار کامل
sales area بازار فروش
market segmentation تجزیه بازار
the market is dull بازار کساداست
spot market بازار نقدی
tenors بازار سلف
tenor بازار سلف
carpet market بازار فرش
sharing the market تقسیم بازار
seller's market بازار فروشنده
market trends روندهای بازار
market leader پیشقدم در بازار
credit market بازار اعتباری
exchange market بازار اسعار
county fair بازار روز
black markets بازار سیاه
county fair بازار مکاره
home market بازار داخلی
historical cost قیمت بازار
dead market بازار کساد
dead market بازار کم فروش
emporiums بازار بزرگ
domestic market بازار داخلی
imperfect market بازار ناقص
black market بازار سیاه
financial market بازار مالی
download بازار کارافتاده
aggregate market demand تقاضای کل بازار
aggregate market supply عرضه کل بازار
foreign exchange market بازار ارز
foreign market بازار خارج
capital market بازار سرمایه
buyers market بازار خرید
bourse بازار سهام
brand leader پیشرو در بازار
buyer's market بازار خرید
bullion market بازار شمش
bullish market بازار رو به رونق
bearish market بازار رو به افول
commodity market بازار کالا
fair market هفته بازار
fair market بازار مکاره
falling market بازار رو به زوال
glut پر کردن بازار
gluts پر کردن بازار
mart بازار مالی
gold market بازار طلا
bullish market بازار احتکاری
emporia بازار بزرگ
market equilibrium تعادل بازار
market freedom ازادی بازار
market failure ناتوانی بازار
market forces نیروهای بازار
labor market بازار کار
market functions وفائف بازار
market imperfection نقص بازار
loan market بازار وام
market demand تقاضای بازار
market appraisal سنجش بازار
emporium بازار بزرگ
grip طرز گرفتن وسیله گرفتن
clams بچنگال گرفتن محکم گرفتن
calebrate جشن گرفتن عید گرفتن
grips طرز گرفتن وسیله گرفتن
gripped طرز گرفتن وسیله گرفتن
clam بچنگال گرفتن محکم گرفتن
to seal up درز گرفتن کاغذ گرفتن
take in <idiom> زود گرفتن ،مطالب را گرفتن
slag کفه گرفتن تفاله گرفتن
gripping طرز گرفتن وسیله گرفتن
security market بازار اوراق بهادار
the market is dull بازار راکد است
market بازار فروش [اقتصاد]
To depress the market . بازار را کساد کردن
market clearing price قیمت تعادل در بازار
securities market بازار اوراق بهادار
organizing بازار سازمان یافته
organising بازار سازمان یافته
organize بازار سازمان یافته
exchange market بازار داد و ستد
marketed در بازار دادوستد کردن
marketed به بازار عرضه کردن
exchange intervention دخالت در بازار ارز
market forces عوامل موثردر بازار
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com