English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (14 milliseconds)
English Persian
chrles' law در گازهای کامل یا ایده ال در فشار ثابت دما و حجم نسبت مستقیم دارند
Other Matches
ohm's law جریان در یک مدار با ولتاژ نسبت مستقیم وبا مقاومت نسبت عکس دارد
Utopia دولت یا کشور کامل و ایده الی
Utopias دولت یا کشور کامل و ایده الی
compressor pressure ratio نسبت فشار سیال بعد ازکمپرسوز یا در خروجی ان به فشار سیال قبل از ورودیا در ورودی ان
direct pressure فشار مستقیم
impluse stage طبقه فشار مستقیم
impluse wheel چرخ فشار مستقیم
scale down به نسبت ثابت
peak forward anode voltage اوج فشار اندی مستقیم
scale up افزایش به نسبت ثابت
constant return to scale بازده ثابت نسبت به مقیاس
engine pressure ratio نسبت فشار موتور
constant pressure فشار ثابت
constant pressure combustion احتراق در فشار ثابت
static pressure فشار ثابت هوا
static فشار ثابت هوا
constant voltage فشار الکتریکی ثابت
pressure cabin بخشی از هواپیما که افراد وخدمه در ان قرار دارند وهمیشه فشار در ان برابر یابیشتر از حد تعیین شده است
clear one's ears متعادل کردن فشار نسبت به پرده گوشها هنگام شیرجه فشار متعادل در طرفین هنگام شیرجه در اب
static vent روزنه اندازه گیری فشار ثابت هوا
coulomb's law نیروی بین دوبار الکتریکی یا مغناطیسی باحاصل ضرب بارهای انهانسبت مستقیم و با مربع فاصله انها از هم نسبت عکس دارد
auto lean مخلوط رقیق سوخت و هوا که نسبت ان توسط کنترل کننده اتوماتیک در کاربوراتور ثابت نگاهداشته میشود
toe walley پرش از لبه عقبی یک پا وچرخش کامل در هوا وبرگشت روی همان پا بکمک فشار نوک اسکیت
absolute ceiling حداکثر ارتفاع نسبت به سطح دریا که هواپیما میتواند تحت فشار استاندارد پرواز افقی ومتعادلی داشته باشد
constant current جریان مستقیم جریان ثابت باطری
auto rich مخلوط غلیظ سوخت و هوا که نسبت ان توسط کنترل کننده مخلوط اتوماتیک درکاربوراتور ثابت نگهداشته میشود
variable ratio گیربکسهایی که در ان به منظور ثابت نگاه داشتن سرعت برونگذاشت نسبت تبدیل صرف نظر از سرعت درون گذاشت تغییر میکند
charactristics مشخصات مقدماتی یا اصلی که عبارتند از ضریب براضریب پسا نسبت برا به پساموقعیت مرکز فشار و ضریب گشتاور برای هر زاویه حمله
monetarists طرفداران مکتب پولی گروهی که معتقدند که سیاست پولی در رابطه باایجاد ثبات اقتصادی و تثبیت اشتغال و درامد نقش موثرتری نسبت به سیاست مالی دارد . همچنین این عده اعتقاد دارند که اقتصاد بخودی خود تثبیت خواهد شد
cross examination به طور کلی در CL کلیه شهود وکارشناسان و مامورین کشف جرم در موقع محاکمه بایدعلنا" و حضورا" اطلاعات خودرا بیان دارند و دادستان ووکیل متهم حق سوال کردن از ایشان را دارند
countershaft محور رابطه در یک رشته محور که بین محور ومتحرک قرار می گیرد تا نسبت سرعت زیادی را بوجود اوردو یا در محلی قرار گیرد که در ان اتصال مستقیم مشکل باشد
dasd Device Storage DirectAccess اسباب حافظه بادستیابی مستقیم دستگاه انباره دستیابی مستقیم
direct admission مراجعه مستقیم به بهداری پذیرش یامراجعه مستقیم بیماران
basics روش به هنگام سازی و بازیابی مستقیم بلاک داده مشخص که در یک وسیله با دستیالی مستقیم ذخیره شده است
basic روش به هنگام سازی و بازیابی مستقیم بلاک داده مشخص که در یک وسیله با دستیالی مستقیم ذخیره شده است
directed مستقیم یا بدون پردازش یا حرکت مستقیم
directs مستقیم یا بدون پردازش یا حرکت مستقیم
direct exchange تعویض مستقیم مبادله مستقیم قطعات
direct مستقیم یا بدون پردازش یا حرکت مستقیم
flue gas گازهای دودکش
acid gases گازهای اسیدی
perfect gazes گازهای ساده
single component gases گازهای تک جزیی
leverage نسبت بدهی به دارائی خالص تغییر نسبت غیر معین
lift fan توربوفنی که با نسبت کنارگذارزیاد تنها بمنظور افزایش نسبت برا به تراست بکاررود
noble gas crystal بلور گازهای بی اثر
inert gas crystal بلور گازهای بی اثر
g , series گازهای سمی گروه ژ
liftjet توربوفن یا توربوجتی بسیارسبک وزنی با نسبت کنارگذرکم که تنها بمنظور افزایش نسبت برا به تراست بکارمیرود
full mobilization تحرک کامل بحرکت دراوردن کامل
cost fraction نتیجه مستقیم هزینههای مستقیم تولید یا خدمت به تعداد واحدهای تولید شده یاکمیت خدمات
compressor inlet temperature دمای گازهای ورودی کمپرسور
chromosphere لایه نازکی از گازهای نسبتاشفاف
chemical warfare جنگ بوسیله گازهای شیمیایی
inert gas arc welding جوش برق با گازهای بی اثر
static employment کاربرد توپخانه پدافند هوایی در سکوی ثابت یا در پدافندهوایی ثابت
breathing جریان هوا و گازهای خروجی از موتور
attributable قابل نسبت دادن نسبت دادنی
prorata برحسب نسبت معین بهمان نسبت
cobb doglas production function ر کار بتوان کشش تولید نسبت به عامل سرمایه . اگرحاصلجمع کششهای فوق برابر 1 باشد تابع تولیدهمگن درجه 1 و مجموعه عوامل سرمایه و کار ثابت است و اگر بزرگتراز 1 باشدبازده کل صعودی و اگرکوچکتراز 1 باشد بازده کل نزولی است
impingement برخورد گازهای با سرعت زیاد به ساختمان هواپیما
cabin pressure فشار مطلق داخل هواپیما اختلاف فشار بین کابین واتمسفر پیرامون
full scale باندازه کامل بمقیاس کامل
completed case جعبه کامل خشاب کامل
full annealing بازپخت کامل تاباندن کامل
solfatara ناحیه اتش فشانی که گازهای گوگردی از ان متصاعد میشود
direct command فرماندهی مستقیم فرماندهی بلاواسطه تیراندازی به روش فرمان مستقیم
static test ازمایش در وضعیت ثابت یا به حالت ثابت
fixed capital سپرده ثابت اموال ثابت یکان
pressurized cabin اطاق فشار هوای هواپیما کابین فشار
nationallism مکتب ملیت اعتقاد به برتری یک ملت نسبت به ملل دیگر و لزوم وفاداری مطلق هر تابع نسبت به ملیت خود
compensating relief valve شیر رها کننده فشار با شیرترمواستاتیک برای کاهش فشار تنظیم شده هنگامیکه روغن داغ است
turbocharger شارژری در موتورهای پیستونی که توسط توربینی درمسیر گازهای خروجی کارمیکند
waste gate مکانیزم کنترلی برای توربین گازهای خروجی موتورهای دارای توربوشارژر
reactionpropulsion سیستم پرتاب جت با استفاده از نیروی عکس العمل گازهای خروجی از یک لوله
elicitation کسب اطلاعات غیر مستقیم بازجویی غیر مستقیم
direct fire sights زاویه یا بهای تیر مستقیم دوربینهای تیر مستقیم
pitot static system سیستم نشان دهندهای که باترکیبی از فشار محلی تغذیه میشود اختلاف این دو فشار باسرعت نسبی فاهری متناسب است
pore pressure فشارمنفذی فشار اب منفذی فشار خنثی
carburizing گرم کردن قطعات فولادی ماشین شده در اتمسفر قوی از گازهای هیدروکربن
turbosupercharger سوپر شارژی در موتورهای پیستونی که توسط توربینی درمسیر گازهای خروجی کارمیکند
homosphere قسمتی از اتمسفر که در ان تغییری در ترکیب و ساخت گازهای تشکیل دهنده مشاهده نمیشود
heterosphere قسمتی از اتمسفر که در ان ساختار و وزن مولکولی متوسط گازهای تشکیل دهنده مختلف است
collector ring منیفلد یا گازگاه دایرهای برای هدایت گازهای خروجی ازسیلندرهای موتور رادیال یاستارهای
standing order دستورالعملهای ثابت دستورات ثابت
standing orders دستورالعملهای ثابت دستورات ثابت
ideas ایده
ideal ایده ال
ideass ایده ها
conceptss ایده ها
concepts ایده
ideals ایده ال
direct dyes رنگینه های مستقیم [که بدون نیاز به دندانه بصورت مستقیم با آب و الیاف پنبه، ابریشم و پشم ترکیب داده شده و رنگ های روشن و براقی را بوجود می آورد ولی در عین حال در برابر شستشو، پایداری خوبی ندارد.]
idealist ایده الیست
ideologically ایده ئولوژیک
ideal solution محلول ایده ال
ideal fluid سیال ایده ال
ideal solenoid پیچک ایده ال
ideal galvanic cell باطری ایده ال
merit goods کالاهای ایده ال
ideal solenoid سولنئید ایده ال
ideal rocket راکت ایده ال
ideal position پوزیسیون ایده ال
ideal rectifier یکسوکننده ایده ال
ideal position وضعیت ایده ال
ideal efficiency راندمان ایده ال
ideal capacitor خازن ایده ال
optimum point نقطه ایده ال
optimal distribution توزیع ایده ال
ideal crystal کریستال ایده ال
ideal conductor هادی ایده ال
take it <idiom> ایده گرفتن
ideological ایده ئولوژیک
ideologue ایده ئولوگ
ideal dielectric دی الکتریک ایده ال
ideal efficiency بازده ایده ال
ideal gas گاز ایده ال
ideal solenoid سولنوئید ایده ال
egoideal ایده ال نفسانی
muffing مبدل حرارتی اگزوز که ازگرمای گازهای خروجی برای گرم کردن کابین هواپیما استفاده میکند
muffed مبدل حرارتی اگزوز که ازگرمای گازهای خروجی برای گرم کردن کابین هواپیما استفاده میکند
muff مبدل حرارتی اگزوز که ازگرمای گازهای خروجی برای گرم کردن کابین هواپیما استفاده میکند
muffs مبدل حرارتی اگزوز که ازگرمای گازهای خروجی برای گرم کردن کابین هواپیما استفاده میکند
cabin pressurization safety valve شیری مرکب از شیر خلاص فشار و خلاء و شیر تخلیه برای جلوگیری از افزایش بیش از حد فشار داخل کابین
isopiestic دارای فشار یکسان خط هم فشار
ideal no load d.c. voltage ولتاژ "دی .سی " بی باری ایده ال
ideal electron gas گاز االکترون ایده ال
best thing since sliced bread <idiom> [یک ایده یا نقشه خوب]
ideal galvanic cell سلول گالوانیکی ایده ال
ideal conductivity قابلیت هدایت ایده ال
nonideal gas گاز غیر ایده ال
ideal paralleling مدار موازی ایده ال
idealist معتقد به ایده الیسم
ideal rectangular pulse پالس مربعی ایده ال
ideological relations روابط ایده ئولوژیک
ideal no load voltage ولتاژ بی باری ایده ال
ideologue سازنده ایده ئولوژی
turbopump پمشی که توسط توربینی که بوسیله گازهای حاصل ازسوختن سوختهای راکت به چرخش درامده به حرکت درمی اید
imago حشره کامل و بالغ اخرین مرحله دگردیسی حشره که بصورت کامل و بالغ در میاید
thorough بطور کامل کامل
ideal magnetization curve منحنی مغناطیس کنندگی ایده ال
platonism فلسفه ایده الی شدن
dialectical idealism مکتب جدلی ایده الی
direct access storage device اسباب حافظه با دستیابی مستقیم دستگاه با ذخیره دستیابی تصادفی دستگاه انباره دستیابی مستقیم
sample مداری که سیگنال ورودی آنالوگ را برای مدت طولانی برای مبدل آنالوگ به دیجیتال ثابت نگه می دارد تا خروجی ثابت تولید شود
sampled مداری که سیگنال ورودی آنالوگ را برای مدت طولانی برای مبدل آنالوگ به دیجیتال ثابت نگه می دارد تا خروجی ثابت تولید شود
platonize پیرو فلسفه ایده الی شدن
representationalist معتقد بفلسفه ایده هاو افکار
mathematical نمایش سیستم با ایده ها و فرمولهای ریاضی
plasma display صفحه نمایش با استفاده از خاصیت نورانی بدون گازهای متن صفحه
ignisfatuus روشنایی شبانه بر روی زمینهای باتلاقی که تصور میرفت ازاحتراق گازهای باتلاقی بوجودمیاید
afrocentric <adj.> تاکید بر ایده ها، سبک و ارزش های آفریقایی
She wasn't any too pleased about his idea. او [زن] در مورد ایده او [مرد] خیلی خوشحال نبود.
idealizes بصورت ایده ال در اوردن صورت خیالی و شاعرانه دادن
idealised بصورت ایده ال در اوردن صورت خیالی و شاعرانه دادن
idealizing بصورت ایده ال در اوردن صورت خیالی و شاعرانه دادن
idealises بصورت ایده ال در اوردن صورت خیالی و شاعرانه دادن
idealising بصورت ایده ال در اوردن صورت خیالی و شاعرانه دادن
idealized بصورت ایده ال در اوردن صورت خیالی و شاعرانه دادن
idealize بصورت ایده ال در اوردن صورت خیالی و شاعرانه دادن
standing ثابت دستورالعمل ثابت
ideologist ایده ئولوگ کسی که در مورد افکار وعقاید مطالعه میکند
low head plant نیروگاه ابی فشار ضعیف تاسیسات فشار ضعیف
doctrines اصولی که نحوه اجرا و پیاده کردن یک ایده ئولوژی را تعیین میکند
doctrine اصولی که نحوه اجرا و پیاده کردن یک ایده ئولوژی را تعیین میکند
It was an enjoyable performance, if less than ideal. این نمایشی لذت بخشی بود اگرچه کاملا ایده آل نبود.
idealism روش فکری کسانی که معتقدندسیاست باید تابع ایده الهای انسانی باشد
steady مسیر ثابت فرمان مسیر را ثابت نگهدارید
steadying مسیر ثابت فرمان مسیر را ثابت نگهدارید
steadied مسیر ثابت فرمان مسیر را ثابت نگهدارید
steadiest مسیر ثابت فرمان مسیر را ثابت نگهدارید
steadies مسیر ثابت فرمان مسیر را ثابت نگهدارید
piezoelectric ویژگی برخی کریستالها که به هنگام اعمال ولتاژ به انهاتحت فشار قرار می گیرند یابه هنگام قرار گرفتن درمعرض فشار مکانیکی یک ولتاژ تولید می کنند
Biomimicry تقلید از الگوهای طبیعی برای حل مشکلات بشر، مانند گرفتن ایده هواپیما از پرندگان و غیره.
energy absorber مکانیسم ضربه گیری مکانیسم دفع فشار حرکت دستگاه دفع فشار
chocked nozzle خروجی موتور جت که سرعت جریان گازهای خروجی دران به سرعت صوت رسیده است
they are individ different تک تک با هم فرق دارند
within living memory به یاد دارند
it is g. believed that... عموماعقیده دارند که ....
impluse level سطح فشار ضربهای استحکام فشار ضربهای
high voltage transformer ترانسفورماتور فشار قوی مبدل فشار قوی
diclinous درختانی که نر وماده دارند
conifer که میوه مخروطی دارند
Walls are ears. <proverb> دیوارها گوش دارند .
conifers که میوه مخروطی دارند
they are at war with japan باژاپن جنگ دارند
they itch for a fight کرم جنگیدن دارند
they differ in kind جنساباهم فرق دارند
they differ materially تفاوت کلی با هم دارند
minimus از چندتن که یک نام دارند
They have had their differences for a long time . مدنتهااست با هم اختلاف دارند
The apples are bruised . سیبها لک زده ( لکه دارند )
ledger bait که دریک جا روی نگاه دارند
to yet had it طرف مثبت اکثریت را دارند
to be of the mind that ... این عقیده [نظر] را دارند که ...
they are t of their doctrines اصول خودرامحکم نگاه می دارند
My hair is falling out. موهای سرم دارند میریزند.
The courts have unlimited jurisdiction. دادگاهها اخنیارات نامحدود دارند
basilicas کلیساهایی که سالن دراز دارند
active material موادی که خاصیت تجزیه دارند
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com