| Total search result: 201 (10 milliseconds) | 
			 | 
		
		
			 | 
			 | 
		
		
			| English | 
			Persian | 
		
		
		| family of curves     | 
		دسته توابع [ریاضی]   | 
		
	
		| 
 | 
	
	
		| 	
 | 
	
				
				
					| Other Matches | 
				
				
					 | 
				
		
		| mathematical     | 
		توابع کتابخانهای که حاوی توابع ریاضی استاندارد هستند   | 
		
	
		
		| GKS     | 
		استاندارد دستورات نرم افزاری و توابع که ورودی /خروجی گرافیکی را شرح میدهد تا توابع مشابه را روی هر نوع سخت افزار تامین کند   | 
		
	
		
		| mounting     | 
		دسته و پشت بند دسته شمشیر   | 
		
	
		
		| nosegay     | 
		دسته گل یایک دسته علف   | 
		
	
		
		| lorgnette     | 
		ذره بین یا عینک دسته داری که در اپراهاونمایشگاههابکارمیرود عینک دسته بلند   | 
		
	
		
		| lorgnettes     | 
		ذره بین یا عینک دسته داری که در اپراهاونمایشگاههابکارمیرود عینک دسته بلند   | 
		
	
		
		| orthogonal functions     | 
		توابع متعامد   | 
		
	
		
		| environs     | 
		دوروبر توابع   | 
		
	
		
		| mathematical functions     | 
		توابع ریاضی   | 
		
	
		
		| transfer functions     | 
		توابع انتقالی   | 
		
	
		
		| theory of functions of a complex variable     | 
		نظریه توابع [ریاضی]   | 
		
	
		
		| orthonormal functions     | 
		توابع نرمال ارتو   | 
		
	
		
		| orthonormal functions     | 
		توابع متعامد بهنجار   | 
		
	
		
		| Complex analysis     | 
		نظریه توابع [ریاضی]   | 
		
	
		
		| fixture     | 
		توابع مایملک بلامعارض   | 
		
	
		
		| nest     | 
		تعداد توابع در یک تابع   | 
		
	
		
		| nests     | 
		تعداد توابع در یک تابع   | 
		
	
		
		| services     | 
		1-توابع تامین شده در یک قطعه . 2-   | 
		
	
		
		| group     | 
		دسته دسته کردن   | 
		
	
		
		| windrow     | 
		دسته دسته کردن   | 
		
	
		
		| trooped     | 
		دسته دسته شدن   | 
		
	
		
		| streams of people     | 
		دسته دسته مردم   | 
		
	
		
		| sect     | 
		دسته دسته مذهبی   | 
		
	
		
		| sects     | 
		دسته دسته مذهبی   | 
		
	
		
		| trooping     | 
		دسته دسته شدن   | 
		
	
		
		| sorted     | 
		دسته دسته کردن   | 
		
	
		
		classify       | 
		دسته دسته کردن   | 
		
	
		
		assort       | 
		دسته دسته کردن   | 
		
	
		
		| in detail     | 
		مفصلا دسته دسته   | 
		
	
		
		| they came in bands     | 
		دسته دسته امدند   | 
		
	
		
		sort       | 
		دسته دسته کردن   | 
		
	
		
		assort       | 
		دسته دسته شدن   | 
		
	
		
		| regiments     | 
		دسته دسته کردن   | 
		
	
		
		| regiment     | 
		دسته دسته کردن   | 
		
	
		
		distribute       | 
		دسته دسته کردن   | 
		
	
		
		groups       | 
		دسته دسته کردن   | 
		
	
		
		| scores of people     | 
		دسته دسته مردم   | 
		
	
		
		| troop     | 
		دسته دسته شدن   | 
		
	
		
		| shoals of people     | 
		دسته دسته مردم   | 
		
	
		
		| sorts     | 
		دسته دسته کردن   | 
		
	
		
		| repertoire     | 
		محدوده توابع یک وسیله یا نرم افزار   | 
		
	
		
		| HTTPD     | 
		وب سرور که حاوی توابع پردازش فرم ها   | 
		
	
		
		| post war consumption functions     | 
		توابع مصرف پس از جنگ جهانی دوم   | 
		
	
		
		| list     | 
		لیست توابع یا دستورات و حل آنها در برنامه   | 
		
	
		
		| modulates     | 
		سیگنال ارسالی برای توابع منتقل شونده   | 
		
	
		
		| modulating     | 
		سیگنال ارسالی برای توابع منتقل شونده   | 
		
	
		
		| reference     | 
		لیست توابع یا دستورات و محل آنها در برنامه   | 
		
	
		
		| arithmetic     | 
		توانایی یک وسیله برای انجام توابع ریاضی   | 
		
	
		
		| references     | 
		لیست توابع یا دستورات و محل آنها در برنامه   | 
		
	
		
		| modulate     | 
		سیگنال ارسالی برای توابع منتقل شونده   | 
		
	
		
		| coaction     | 
		عمل دسته جمعی همکاری دسته جمعی   | 
		
	
		
		| to form into groups     | 
		دسته دسته کردن طبقه بندی کردن   | 
		
	
		
		| run     | 
		اجرای مجموعهای دستورات یا برنامه ها یا توابع توسط کامپیوتر   | 
		
	
		
		| functioned     | 
		مجموعه توابع که توسط یک برنامه قابل استفاده اند   | 
		
	
		
		| functions     | 
		مجموعه توابع که توسط یک برنامه قابل استفاده اند   | 
		
	
		
		| assembles     | 
		درج توابع کتابخانهای مشخص یا ماکروها یا پارامترها در یک برنامه   | 
		
	
		
		| assembled     | 
		درج توابع کتابخانهای مشخص یا ماکروها یا پارامترها در یک برنامه   | 
		
	
		
		function       | 
		مجموعه توابع که توسط یک برنامه قابل استفاده اند   | 
		
	
		
		| assemble     | 
		درج توابع کتابخانهای مشخص یا ماکروها یا پارامترها در یک برنامه   | 
		
	
		
		| runs     | 
		اجرای مجموعهای دستورات یا برنامه ها یا توابع توسط کامپیوتر   | 
		
	
		
		| templates     | 
		دستوری که باعث تنظیم توابع یا دستورات دیگر میشود   | 
		
	
		
		| template     | 
		دستوری که باعث تنظیم توابع یا دستورات دیگر میشود   | 
		
	
		
		| cpu     | 
		گروهی از مدارها که توابع ابتدایی کامپیوتر را انجام می دهند   | 
		
	
		
		| accounting package     | 
		نرم افزاری که توابع حسابداری تجاری را خودکار انجام میدهد   | 
		
	
		
		| process     | 
		ورودی کامپیوتری , توابع خروجی , CPU به همراه حاقظه برنامه   | 
		
	
		
		| alu     | 
		بخشی از CPU که تمام توابع محاسباتی و منط قی را انجام میدهد   | 
		
	
		
		| accounts package     | 
		نرم افزاری که توابع حسابداری تجاری را خودکار انجام میدهد   | 
		
	
		
		| arithmetic     | 
		مربوط به توابع ریاضی از قبیل جمع و تفریق و تقسیم و ضرب   | 
		
	
		
		| processes     | 
		ورودی کامپیوتری , توابع خروجی , CPU به همراه حاقظه برنامه   | 
		
	
		
		| rom     | 
		کدی که توابع Bios را می سازد که در قطعه ROM ذخیره شده اند.   | 
		
	
		
		master       | 
		نوار مغناطیسی که حاوی تمام توابع حیاتی سیستم عامل است   | 
		
	
		
		| modes     | 
		وضعیت تقسیم که در آن سیگنالهای کنترلی برای انتخاب توابع دریافت می شوند   | 
		
	
		
		| mode     | 
		وضعیت تقسیم که در آن سیگنالهای کنترلی برای انتخاب توابع دریافت می شوند   | 
		
	
		
		| edp     | 
		پردازشگر کلمه که قادر به انجام توابع پردازش داده مشخص است   | 
		
	
		
		| patterns     | 
		الگوریتم ها یا توابع برنامه که می توانند یک شکل را از دوربین ویدیو و.. تشخیص دهند   | 
		
	
		
		| basic     | 
		بخشی از کنترل کننده ارتباطات که توابع ریاضی و منط قی را بررسی میکند   | 
		
	
		
		| process     | 
		نموداری که هر مرحله از توابع کامپیوتری مورد نیاز سیستم را نشان میدهد   | 
		
	
		
		| WordPad     | 
		امکان نرم افزاری در ویندوز که توابع مقدماتی Microsoft Word را دارد   | 
		
	
		
		| basics     | 
		بخشی از کنترل کننده ارتباطات که توابع ریاضی و منط قی را بررسی میکند   | 
		
	
		
		| brouter     | 
		وسیلهای که توابع bridge , router را برای اتصال به شبکه ترکیب میکند   | 
		
	
		
		| processes     | 
		نموداری که هر مرحله از توابع کامپیوتری مورد نیاز سیستم را نشان میدهد   | 
		
	
		
		| extracode     | 
		توابع کوتاه در سیستم عامل که یک تابع سخت افزاری را تقلید میکند   | 
		
	
		
		| masters     | 
		نوار مغناطیسی که حاوی تمام توابع حیاتی سیستم عامل است   | 
		
	
		
		| mastered     | 
		نوار مغناطیسی که حاوی تمام توابع حیاتی سیستم عامل است   | 
		
	
		
		| electronic     | 
		توانایی کلمه پرداز برای انجام توابع پردازش داده مشخص   | 
		
	
		
		| pattern     | 
		الگوریتم ها یا توابع برنامه که می توانند یک شکل را از دوربین ویدیو و.. تشخیص دهند   | 
		
	
		
		| CD I     | 
		این استاندارد شامل توابع کد گذاری فشرده سازی و نمایش است   | 
		
	
		
		| toolbox     | 
		مجموعه توابع از پیش تعیین شده که در حین نوشتن برنامه استفاده می شوند   | 
		
	
		
		| introducing     | 
		شبکه کامپیوترهای خصوصی در یک شرکت که توابع یکسانی را برای اینترنت انجام می دهند.   | 
		
	
		
		| arithmetic     | 
		بخش سخت افزاری CPU که تمام توابع ریاضی و منط قی را انجام میدهد   | 
		
	
		
		| non procedural language     | 
		زبان برنامه سازی که دستورات را پشت سرهم اجرا نمیکند و نه توابع فراخوان را   | 
		
	
		
		| expansion board     | 
		برد مدار چاپی برای افزایش قابلیتها و توابع به سخت افزار کامپیوتر   | 
		
	
		
		| introduces     | 
		شبکه کامپیوترهای خصوصی در یک شرکت که توابع یکسانی را برای اینترنت انجام می دهند.   | 
		
	
		
		| introduce     | 
		شبکه کامپیوترهای خصوصی در یک شرکت که توابع یکسانی را برای اینترنت انجام می دهند.   | 
		
	
		
		| kernels     | 
		توابع دستوری ابتدایی اصلی که پایهای برای هر عملی در سیستم کامپیوتری است   | 
		
	
		
		| run duration     | 
		کتابخانه توابع که توسط برنامه کاربردی در حین اجرا قابل دستیابی است   | 
		
	
		
		| fall back     | 
		دستورات و توابع دادههای موقت مخصوص که در صورت خطا یا خرابی استفاده میشود   | 
		
	
		
		| hierarchical communications system     | 
		روش اختصاص توابع کنترلی و پردازش در شبکهای از کامپیوتر که برای کارها مناسبند   | 
		
	
		
		| adlib     | 
		نوعی کارت صدا برای کامپیوترهای شخصی با نوارگردان ابتدایی و توابع MIDI   | 
		
	
		
		| kernel     | 
		توابع دستوری ابتدایی اصلی که پایهای برای هر عملی در سیستم کامپیوتری است   | 
		
	
		
		| introduced     | 
		شبکه کامپیوترهای خصوصی در یک شرکت که توابع یکسانی را برای اینترنت انجام می دهند.   | 
		
	
		
		| lies     | 
		زاویه نقطه وصل دسته چوب هاکی به تیغه زاویه نقطه وصل دسته به سر چوب گلف منطقه تجمع ماهیها   | 
		
	
		
		| lied     | 
		زاویه نقطه وصل دسته چوب هاکی به تیغه زاویه نقطه وصل دسته به سر چوب گلف منطقه تجمع ماهیها   | 
		
	
		
		lie       | 
		زاویه نقطه وصل دسته چوب هاکی به تیغه زاویه نقطه وصل دسته به سر چوب گلف منطقه تجمع ماهیها   | 
		
	
		
		| processor     | 
		ریزپردازنده جدا در سیستم که حاوی توابع خاصی تحت کنترل پردازنده مرکزی است   | 
		
	
		
		| parameters     | 
		نرم افزاری که توابع اصل آن طبق نیاز کاربر با متغیرهای مختلف خواهد بود   | 
		
	
		
		| extends     | 
		بخشی از CPU که حاوی پیاده سازی سخت افزاری از توابع ریاضی مختلف است   | 
		
	
		
		| extending     | 
		بخشی از CPU که حاوی پیاده سازی سخت افزاری از توابع ریاضی مختلف است   | 
		
	
		
		| parameter     | 
		نرم افزاری که توابع اصل آن طبق نیاز کاربر با متغیرهای مختلف خواهد بود   | 
		
	
		
		| declarations     | 
		نوشتن و مشخص کردن نوع متغیر و در صورت وجود نام توابع و محل آنها   | 
		
	
		
		| declaration     | 
		نوشتن و مشخص کردن نوع متغیر و در صورت وجود نام توابع و محل آنها   | 
		
	
		
		| linkages     | 
		نرم افزار مخصوص که بخشهای کد برنامه را با توابع کتابخانه یا سایر کدها متصل میکند   | 
		
	
		
		| declarative statement     | 
		نوشتن و مشخص کردن نوع متغیر و در صورت وجود نام توابع و محل آنها   | 
		
	
		
		| linkage     | 
		نرم افزار مخصوص که بخشهای کد برنامه را با توابع کتابخانه یا سایر کدها متصل میکند   | 
		
	
		
		| fall back     | 
		شروع مجدد یک برنامه پس از رفع خطا از نقط های که توابع فراخوانده شده بودند   | 
		
	
		
		| extend     | 
		بخشی از CPU که حاوی پیاده سازی سخت افزاری از توابع ریاضی مختلف است   | 
		
	
		
		| maths     | 
		CI مخصوص که به سیستم اضافه میشود تا توابع ریاضی را سریع تر از CPU استاندارد انجام دهد   | 
		
	
		
		| library     | 
		1-تعداد توابع نرم افزاری خاص . که کاربر میتواند در برنامه خود وارد کند   | 
		
	
		
		| libraries     | 
		1-تعداد توابع نرم افزاری خاص . که کاربر میتواند در برنامه خود وارد کند   | 
		
	
		
		| device     | 
		کد مخصوص ارسال شده به وسیلهای برای مشخص کردن انجام یک سری توابع خاص   | 
		
	
		
		| devices     | 
		کد مخصوص ارسال شده به وسیلهای برای مشخص کردن انجام یک سری توابع خاص   | 
		
	
		
		| main     | 
		مجموعه دستوراتی که بخش اصلی برنامه را می سازند و از آنجا سایر توابع فراخوانی می شوند   | 
		
	
		
		| math     | 
		CI مخصوص که به سیستم اضافه میشود تا توابع ریاضی را سریع تر از CPU استاندارد انجام دهد   | 
		
	
		
		| boolean algebra     | 
		قوانین مربوط به معرفی ساده کردن و تغییر توابع منط قی بر پایه عبارت درست و نادرست   | 
		
	
		
		| ends     | 
		توابعی که پیش از اتمام اجرای برنامه انجام می شوند تا توابع خاص سیستم را اعمال کنند   | 
		
	
		
		| logic     | 
		بخشی از کد که توابع نامناسب مثل آسیب سیستم انجام میدهد وقتی شرایط ی برقرار باشند   | 
		
	
		
		| end     | 
		توابعی که پیش از اتمام اجرای برنامه انجام می شوند تا توابع خاص سیستم را اعمال کنند   | 
		
	
		
		| ended     | 
		توابعی که پیش از اتمام اجرای برنامه انجام می شوند تا توابع خاص سیستم را اعمال کنند   | 
		
	
		
		| users     | 
		زبان برنامه نویسی سطح بالا که بیان راحت برخی مشکلات و توابع را فراهم میکند   | 
		
	
		
		| user     | 
		زبان برنامه نویسی سطح بالا که بیان راحت برخی مشکلات و توابع را فراهم میکند   | 
		
	
		
		| graphical user interface     | 
		واسط بین سیستم عامل و برنامه و کاربر از تصاویر گرافیکی و نشانه ها برای نمایش توابع یا فایل   | 
		
	
		
		| attached processor     | 
		ریز پردازنده جدا در سیستم که تحت کنترل واحد پردازش مرکزی توابع خاصی را انجام میدهد   | 
		
	
		
		| quickdraw     | 
		در Apple Macintosh توابع گرافیکی ساخت سیستم عامل Maxintash که نمایش متن و تصویر را کنترل میکند   | 
		
	
		
		| algebra     | 
		ساده کردن و تغییر دادن توابع منط قی بر پایه عبارت درست و نادرست ایجاد شده اند   | 
		
	
		
		| demonstrations     | 
		نرم افزاری که آنچه یک برنامه قادر به انجام است بدون پیاده سازی توابع آن نشان میدهد   | 
		
	
		
		| tables     | 
		لیست تولید شده توسط کامپایلر یا سیستم محل اندازه و نوع متغییرها , توابع و ماکروها در یک برنامه   | 
		
	
		
		| Hewlett Packard     | 
		مجموعه دستورات استاندارد ساخت Hewlett Packard تا یک نرم افزار توابع چاپگر لیزری را کنترل کند   | 
		
	
		
		| demo     | 
		نشان دادن آنچه یک برنامه کاربردی میتواند انجام دهد بدون پیاده سازی تمام توابع   | 
		
	
		
		| tabling     | 
		لیست تولید شده توسط کامپایلر یا سیستم محل اندازه و نوع متغییرها , توابع و ماکروها در یک برنامه   | 
		
	
		
		| tabled     | 
		لیست تولید شده توسط کامپایلر یا سیستم محل اندازه و نوع متغییرها , توابع و ماکروها در یک برنامه   | 
		
	
		
		| demonstration     | 
		نرم افزاری که آنچه یک برنامه قادر به انجام است بدون پیاده سازی توابع آن نشان میدهد   | 
		
	
		
		| table     | 
		لیست تولید شده توسط کامپایلر یا سیستم محل اندازه و نوع متغییرها , توابع و ماکروها در یک برنامه   | 
		
	
		
		| bundles     | 
		متمرکز کردن دسته کردن دسته   | 
		
	
		
		| bundling     | 
		متمرکز کردن دسته کردن دسته   | 
		
	
		
		bundle       | 
		متمرکز کردن دسته کردن دسته   | 
		
	
		
		| central     | 
		گروهی از مدارها که توابع اولیه یک کامپیوتر را انجام می دهند واز سه بخش تشکیل شده اند واحد کنترل   | 
		
	
		
		| language     | 
		زبان برنامه نویسی ساخته شده از توابع برای کارهای مختلف که توسط مجموعه دستوراتی فراخوانی میشود   | 
		
	
		
		| languages     | 
		زبان برنامه نویسی ساخته شده از توابع برای کارهای مختلف که توسط مجموعه دستوراتی فراخوانی میشود   | 
		
	
		
		| bombed out     | 
		بخشی از کد که توابع نامط لوب مثل آسیب در سیستم ایجاد میکند در صورتی که چنیدین وضعیت درست باشند   | 
		
	
		
		| bomb     | 
		بخشی از کد که توابع نامط لوب مثل آسیب در سیستم ایجاد میکند در صورتی که چنیدین وضعیت درست باشند   | 
		
	
		
		| coroutine     | 
		بخشی از برنامه یا تابع که داده را عبور میدهد و سایر توابع همروند را کنترل میکند سپس متوقف میشود   | 
		
	
		
		| bombed     | 
		بخشی از کد که توابع نامط لوب مثل آسیب در سیستم ایجاد میکند در صورتی که چنیدین وضعیت درست باشند   | 
		
	
		
		| bombs     | 
		بخشی از کد که توابع نامط لوب مثل آسیب در سیستم ایجاد میکند در صورتی که چنیدین وضعیت درست باشند   | 
		
	
		
		| multimedia     | 
		محصول ماکروسافت که امکان تولید برنامههای کاربردی چند رسانهای با استفاده از کتابخانه توابع برای کنترل گردش ویدیو   | 
		
	
		
		| circuits     | 
		مدار منط قی که روی ورودیهای دودویی برای تولید خروجی طبق مجموعه توابع سخت افزاری عملیات انجام میدهد   | 
		
	
		
		| circuit     | 
		مدار منط قی که روی ورودیهای دودویی برای تولید خروجی طبق مجموعه توابع سخت افزاری عملیات انجام میدهد   | 
		
	
		
		| processor     | 
		پردازندهای که ارتباطات دادهای از قبیل DAM و توابع کنترل خطا را کنترل میکند   | 
		
	
		
		| documentation     | 
		اطلاعات یانموادرهایی که شرح توابع و استفاده و عمل سخت افزار یا نرم افزار می دهند   | 
		
	
		
		| locals     | 
		متغیری که توسط توابع خاصی در بخش خاصی از برنامه کامپیوتر قابل دستیابی است   | 
		
	
		
		| local     | 
		متغیری که توسط توابع خاصی در بخش خاصی از برنامه کامپیوتر قابل دستیابی است   | 
		
	
		
		| graphics     | 
		تعداد توابع ذخیره شده در فایل کتابخانهای که به هر برنامه کاربر اضافه میشود برای ساده کردن عمل نوشتن برنامههای گرافیکی   | 
		
	
		
		| gate     | 
		یچ الکترونیکی منط قی که خروجی آن بستگی به وضعیت ورودی ها و نحوه پیاده سازی توابع منط قی دارد   | 
		
	
		
		| gates     | 
		یچ الکترونیکی منط قی که خروجی آن بستگی به وضعیت ورودی ها و نحوه پیاده سازی توابع منط قی دارد   | 
		
	
		
		| semicompiled     | 
		برنامه تبدیل شده از برنامه کد اصلی که حاوی توابع کتابخانهای و... نیست که در کد مبدا استفاده می شوند   | 
		
	
		
		| database     | 
		برنامهای که یک واسط بین برنامه نوشته شده برای دستیابی به توابع DBMS است و خود DBMS   | 
		
	
		
		| databases     | 
		برنامهای که یک واسط بین برنامه نوشته شده برای دستیابی به توابع DBMS است و خود DBMS   | 
		
	
		
		| attributes     | 
		هر فایلی همراه با مجموعهای از دادههای کنترلی که توابع و خصوصیات خاصی از فایل را کنترل می کنند همراه است   | 
		
	
		
		attribute       | 
		هر فایلی همراه با مجموعهای از دادههای کنترلی که توابع و خصوصیات خاصی از فایل را کنترل می کنند همراه است   | 
		
	
		
		| attributing     | 
		هر فایلی همراه با مجموعهای از دادههای کنترلی که توابع و خصوصیات خاصی از فایل را کنترل می کنند همراه است   | 
		
	
		
		| AI     | 
		طراحی و پیشبرد برنامههای کامپیوتری که از هوش انسان و توابع تصمیم گیری تقلید می کنند و شامل دلایل ابتدایی و سایر خصوصیات بشری هستند   | 
		
	
		
		| java     | 
		مجموعهای از توابع استاندارد که به برنامه ساز امکان میدهد از دورن برنامه java به پایگاه داده دستیابی داشته باشد   | 
		
	
		
		| dma     | 
		اتصال سریع و مستقیم بین رسانه جانبی سریع و حافظه اصلی کامپیوتر که مانع دستیابی به توابع خواندن داده میشود   | 
		
	
		
		| Windows GDI     | 
		مجموعه توابع استاندارد , که توسط ماکروسافت معرفی شده اند , که به برنامه نویس امکان میدهد که تصاویری در پنجره ها رسم کند تحت سیستم عامل ویندوز   | 
		
	
		
		function       | 
		سیستم برنامه نویسی که در آن توابع مختلف نام یکسان دارند ولی متفاوتند چون روی نوع دادههای مختلف اجرا می شوند   | 
		
	
		
		| functioned     | 
		سیستم برنامه نویسی که در آن توابع مختلف نام یکسان دارند ولی متفاوتند چون روی نوع دادههای مختلف اجرا می شوند   | 
		
	
		
		| artificial intelligence     | 
		طراحی برنامههای کامپیوتری که ازهوش انسان و توابع تصمیم گیری تقلید میکند و ارائه کننده دلایل پایه و خصوصیات انسان است   | 
		
	
		
		intelligence       | 
		طراحی برنامههای کامپیوتری که ازهوش انسان و توابع تصمیم گیری تقلید میکند و ارائه کننده دلایل پایه و خصوصیات انسان است   | 
		
	
		
		| Windows Explorer     | 
		گونهای از ویندوز که حاوی توابع ابتدایی اشتراک فایل peer-to-Peer است و نیز پست الکترونیکی , فکس و امکان زمان بندی   | 
		
	
		
		| functions     | 
		سیستم برنامه نویسی که در آن توابع مختلف نام یکسان دارند ولی متفاوتند چون روی نوع دادههای مختلف اجرا می شوند   | 
		
	
		
		| drawing tools     | 
		مجموعه توابع در برنامه نقاشی که به کاربر امکان رسم میدهد. و به صورت نشانه هایی در میله ابزار فاهر میشود و شامل رسم دایره   | 
		
	
		
		| graphics     | 
		استاندارد برای دستورات نرم افزاری و توابع شرح ورودی /خروجی گرافیکی برای تامین تابع یکسان روی هر نوع سخت افزار   | 
		
	
		
		| api     | 
		مجموعهای از توابع و دستورات برنامه استاندارد که به برنامه ساز امکان میدهد با برنامه از طریق برنامه کاربردی دیگر واسط شود   | 
		
	
		
		| Windows API     | 
		مجموعه توابع و دستورات استاندارد که توسط ماکروسافت معرفی شده اند و به برنامه نویس امکان کنترل سیستم عامل ویندوز را از طریق زبان برنامه نویسی میدهد   | 
		
	
		
		| bridge     | 
		وسیلهای که دو شبکه را به هم وصل میکند و اجازه حرکت اطلاعات بین دو شبکه میدهد. توابع آنها در لایه اتصال داده مدل شبکه OIS است   | 
		
	
		
		| bridged     | 
		وسیلهای که دو شبکه را به هم وصل میکند و اجازه حرکت اطلاعات بین دو شبکه میدهد. توابع آنها در لایه اتصال داده مدل شبکه OIS است   | 
		
	
		
		| bridges     | 
		وسیلهای که دو شبکه را به هم وصل میکند و اجازه حرکت اطلاعات بین دو شبکه میدهد. توابع آنها در لایه اتصال داده مدل شبکه OIS است   | 
		
	
		
		utility       | 
		برنامه مفید که همراه با توابعی از قبیل جستجوی فایل , کپی کردن , دایرکتوری فایل , مرتب کردن و رفع اشکال و توابع ریاضی مختلف میباشد   | 
		
	
		
		| bios     | 
		توابع سیستم که واسط بین زمان برنامه نویسی سطح بالا و وسایل جانبی سیستم است تا ورودی خروجی وسایل استاندارد را بررسی کند   | 
		
	
		
		| Internet     | 
		شبکه گسترده بین المللی که انتقال داده و فایل را به همراه توابع پست الکترونیکی برای میلیونهای کاربر در جهان فراهم میکند. هر کسی میتواند از اینترنت استفاده کند. و نیز مراجعه شود به HTTP   | 
		
	
		
		fagot       | 
		دسته   | 
		
	
		
		| handhold     | 
		دسته   | 
		
	
		
		| ear     | 
		دسته   | 
		
	
		
		| clusters     | 
		دسته   | 
		
	
		
		| cluster bombs     | 
		دسته   | 
		
	
		
		faggot       | 
		دسته   | 
		
	
		
		| faggots     | 
		دسته   | 
		
	
		
		| skeins     | 
		دسته   | 
		
	
		
		| ilk     | 
		دسته   | 
		
	
		
		| covey     | 
		دسته   | 
		
	
		
		| skein     | 
		دسته   |