Enter keyword here!

⌨

Tips | Translate!

Total search result: 203 (6 milliseconds)
English	Persian
pool	دسته زبده وکارازموده
pooled	دسته زبده وکارازموده
pools	دسته زبده وکارازموده
Other Matches
creams	زبده
primed	زبده
creaming	زبده
compendium	زبده
cream	زبده
prime	زبده
creamed	زبده
primes	زبده
abstracts	زبده انتزاعی
extracting	زبده خلاصه
extracting	خلاصه زبده
abstract	زبده انتزاعی
elite	نخبه زبده
extracts	زبده خلاصه
extracts	خلاصه زبده
abstracting	زبده انتزاعی
quintes sence	زبده مظهرپاک
extracted	زبده خلاصه
motto	سخن زبده
compend	خلاصه زبده
mottoes	سخن زبده
extract	زبده خلاصه
mottos	سخن زبده
extract	خلاصه زبده
extracted	خلاصه زبده
mounting	دسته و پشت بند دسته شمشیر
nosegay	دسته گل یایک دسته علف
lorgnette	ذره بین یا عینک دسته داری که در اپراهاونمایشگاههابکارمیرود عینک دسته بلند
lorgnettes	ذره بین یا عینک دسته داری که در اپراهاونمایشگاههابکارمیرود عینک دسته بلند
scores of people	دسته دسته مردم
regiment	دسته دسته کردن
classify	دسته دسته کردن
in detail	مفصلا دسته دسته
group	دسته دسته کردن
regiments	دسته دسته کردن
trooped	دسته دسته شدن
groups	دسته دسته کردن
sorts	دسته دسته کردن
sorted	دسته دسته کردن
sort	دسته دسته کردن
troop	دسته دسته شدن
trooping	دسته دسته شدن
distribute	دسته دسته کردن
assort	دسته دسته کردن
assort	دسته دسته شدن
windrow	دسته دسته کردن
sects	دسته دسته مذهبی
shoals of people	دسته دسته مردم
streams of people	دسته دسته مردم
they came in bands	دسته دسته امدند
sect	دسته دسته مذهبی
coaction	عمل دسته جمعی همکاری دسته جمعی
to form into groups	دسته دسته کردن طبقه بندی کردن
lie	زاویه نقطه وصل دسته چوب هاکی به تیغه زاویه نقطه وصل دسته به سر چوب گلف منطقه تجمع ماهیها
lied	زاویه نقطه وصل دسته چوب هاکی به تیغه زاویه نقطه وصل دسته به سر چوب گلف منطقه تجمع ماهیها
lies	زاویه نقطه وصل دسته چوب هاکی به تیغه زاویه نقطه وصل دسته به سر چوب گلف منطقه تجمع ماهیها
bundles	متمرکز کردن دسته کردن دسته
bundle	متمرکز کردن دسته کردن دسته
bundling	متمرکز کردن دسته کردن دسته
cluster bombs	دسته
A bunch ( bouquet ) of flowers .	دسته گل
cluster bomb	دسته
clusters	دسته
cluster	دسته
teams	دسته
work team	دسته
processions	دسته
procession	دسته
cliques	دسته
kind	دسته
clique	دسته
hilts	دسته
hilt	دسته
helms	دسته
helm	دسته
bracket	دسته
groups	دسته دسته
scores	دسته دسته
batches	دسته
section	دسته
team	دسته
kinds	دسته
kindest	دسته
droves	دسته
drove	دسته
bouquets	دسته گل
bouquet	دسته گل
cranks	دسته
cranking	دسته
cranked	دسته
crank	دسته
ranges	دسته
ranged	دسته
range	دسته
sections	دسته
host	دسته
helve	دسته
stemmed	دسته
stemming	دسته
stems	دسته
ilk	دسته
skein	دسته
skeins	دسته
haft	دسته
faggot	دسته
stem	دسته
nibs	دسته
nib	دسته
bunch	دسته
bunched	دسته
bunches	دسته
bunching	دسته
handhold	دسته
tussock	دسته مو
handgrip	دسته
tussocks	دسته مو
faggots	دسته
fagot	دسته
ears	دسته
fascicle or cule	دسته
fascicle	دسته
covey	دسته
confraternity	دسته
bodle	دسته
boodle	دسته
classis	دسته
fascicled	دسته دسته
ear	دسته
fasciculate	دسته دسته
clumped	دسته
clumping	دسته
clumps	دسته
congregation	دسته
congregations	دسته
horde	دسته
hordes	دسته
gens	دسته
cheque book	دسته چک
hosted	دسته
tuft	دسته
tufts	دسته
pitman	دسته
parcel	دسته
parcels	دسته
passel	دسته
nosegay	دسته گل
lever	دسته
shook	دسته
wisps	دسته
wisp	دسته
hosting	دسته
hosts	دسته
A bouquet (bunch)of flowers.	دسته گه
bail arm	دسته
ringleader	سر دسته
ringleaders	سر دسته
platoon	دسته
platoons	دسته
levers	دسته
gang	دسته
assortment	دسته
assortments	دسته
handle	دسته
handles	دسته
sheaf	دسته
gangs	دسته
clan	دسته
clans	دسته
category	دسته
schools	دسته
skulk	دسته
classes	دسته
skulked	دسته
skulking	دسته
sets	دسته
clump	دسته
brigades	دسته
classed	دسته
class	دسته
genus	دسته
lot	دسته
army	دسته
leader	سر دسته
lug	دسته
armies	دسته
set	دسته
lugged	دسته
tress	دسته مو
lugging	دسته
school	دسته
classing	دسته
bevy	دسته
group	دسته
lugs	دسته
detachment	دسته
groups	دسته
bundles	دسته
party	دسته
trooping	دسته
trooped	دسته

Recent search history

Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com