Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 210 (13 milliseconds)
English
Persian
estate
دسته طبقه
estates
دسته طبقه
Search result with all words
group
دسته بندی کردن طبقه بندی کردن
groups
دسته بندی کردن طبقه بندی کردن
sort
دسته کردن طبقه بندی کردن
sorted
دسته کردن طبقه بندی کردن
sorts
دسته کردن طبقه بندی کردن
grade
دسته بندی کردن طبقه بندی کردن
grades
دسته بندی کردن طبقه بندی کردن
to form into groups
دسته دسته کردن طبقه بندی کردن
Other Matches
entresol
طبقه میان طبقه اول عمارت وطبقهای که باکف زمین برابراست
intermediate
آنچه در یک طبقه بین دو طبقه دیگر است
lower class
طبقه پست وپایین اجتماع طبقه سوم
lower classes
طبقه پست وپایین اجتماع طبقه سوم
defense classification
طبقه بندی اطلاعات مربوط به پدافند سیستم طبقه بندی مدارک وزارت دفاع
downgrading
کم کردن طبقه بندی اسناد ومدارک پایین اوردن درجه طبقه بندی
downgrade
کم کردن طبقه بندی اسناد ومدارک پایین اوردن درجه طبقه بندی
downgraded
کم کردن طبقه بندی اسناد ومدارک پایین اوردن درجه طبقه بندی
downgrades
کم کردن طبقه بندی اسناد ومدارک پایین اوردن درجه طبقه بندی
mounting
دسته و پشت بند دسته شمشیر
Our building (high-rise) is a 20-storey ,but my apartment is on the third floor.
ساختمان ما 20 طبقه است ولی آپارتمان در طبقه سوم است
security classification
طبقه بندی منطقه تامینی طبقه بندی حفافتی
declassification
از طبقه بندی خارج کردن حذف طبقه بندی
black designation
علامت مخصوص برای ارتباط طبقه بندی شده حامل پیام طبقه بندی شده
nosegay
دسته گل یایک دسته علف
stratify
طبقه طبقه کردن
lorgnettes
ذره بین یا عینک دسته داری که در اپراهاونمایشگاههابکارمیرود عینک دسته بلند
lorgnette
ذره بین یا عینک دسته داری که در اپراهاونمایشگاههابکارمیرود عینک دسته بلند
scores of people
دسته دسته مردم
sorts
دسته دسته کردن
group
دسته دسته کردن
groups
دسته دسته کردن
regiments
دسته دسته کردن
in detail
مفصلا دسته دسته
regiment
دسته دسته کردن
shoals of people
دسته دسته مردم
troop
دسته دسته شدن
sort
دسته دسته کردن
assort
دسته دسته شدن
distribute
دسته دسته کردن
assort
دسته دسته کردن
classify
دسته دسته کردن
sorted
دسته دسته کردن
trooping
دسته دسته شدن
streams of people
دسته دسته مردم
sect
دسته دسته مذهبی
they came in bands
دسته دسته امدند
windrow
دسته دسته کردن
trooped
دسته دسته شدن
sects
دسته دسته مذهبی
coaction
عمل دسته جمعی همکاری دسته جمعی
army class manager activity
سازمان مدیریت طبقه بندی اماد در نیروی زمینی مدیریت طبقه بندی اماد
classifications
طبقه بندی کردن طبقه بندی
classification
طبقه بندی کردن طبقه بندی
black concept
علامت حاوی پیام طبقه بندی شده سیستم ارتباطی حاوی پیام طبقه بندی شده
lied
زاویه نقطه وصل دسته چوب هاکی به تیغه زاویه نقطه وصل دسته به سر چوب گلف منطقه تجمع ماهیها
lies
زاویه نقطه وصل دسته چوب هاکی به تیغه زاویه نقطه وصل دسته به سر چوب گلف منطقه تجمع ماهیها
lie
زاویه نقطه وصل دسته چوب هاکی به تیغه زاویه نقطه وصل دسته به سر چوب گلف منطقه تجمع ماهیها
bundles
متمرکز کردن دسته کردن دسته
bundling
متمرکز کردن دسته کردن دسته
bundle
متمرکز کردن دسته کردن دسته
beds
طبقه ته
single stage
یک طبقه
generals
طبقه
general
طبقه
bed
طبقه ته
course
طبقه
coursed
طبقه
stepless
بی طبقه
courses
طبقه
story=storey
طبقه
beds
طبقه
pigeonhole
طبقه
of all sorts
از هر طبقه
two storeyed
دو طبقه
straticulate
طبقه طبقه
story
طبقه
phase
طبقه
phased
طبقه
phases
طبقه
category
طبقه
floor
طبقه
stages
طبقه
grade
طبقه
grades
طبقه
rank
طبقه
ranked
طبقه
ranks
طبقه
stage
طبقه
floored
طبقه
genres
طبقه
lain
طبقه
ranges
طبقه
ranged
طبقه
range
طبقه
first class
طبقه یک
folium
طبقه
laminate
طبقه طبقه
genre
طبقه
strips
طبقه
floors
طبقه
storey
طبقه
storeys
طبقه
stories
طبقه
ilk
طبقه
storey=story
طبقه
layer
طبقه
classed
طبقه
layers
طبقه
classes
طبقه
grain
طبقه
classing
طبقه
caste
طبقه
castes
طبقه
bed
طبقه
stratum
طبقه
class
طبقه
classless society
جامعه بی طبقه
class interval
فاصله طبقه
classifications
طبقه بندی
low grade
کم طبقه بندی
class limits
حدود طبقه
class of suplies
طبقه کالاها
class v supplies
اماد طبقه 5
converter stage
طبقه مبدل
class interval
حدود طبقه
class interval
دامنه طبقه
class ii supplies
اماد طبقه 2
upper classes
طبقه بالا
upper classes
طبقه مرفه
upper class
طبقه بالا
upper class
طبقه مرفه
bourgeois class
طبقه سوداگر
bourgeois class
طبقه بورژوا
class i property
کالای طبقه 1
class i property
اموال طبقه 1
class i supplies
اماد طبقه 1
class ii property
کالای طبقه 2
class ii property
اموال طبقه 2
sorts
طور طبقه
sorted
طور طبقه
sort
طور طبقه
working classes
طبقه کارگر
working class
طبقه کارگر
downstairs
طبقه پایین
feudal class
طبقه فئودال
declass
جداکردن از طبقه
intermediate
طبقه میانی
e layer
طبقه هویساید
heaviside layer
طبقه هویساید
enlisted personnel
طبقه افراد
exploited class
طبقه بهره ده
exploiting class
طبقه بهره کش
feminity
طبقه زنان
feudal class
طبقه زمیندار
class iv supplies
اماد طبقه 4
proletariat
طبقه رنجبر
plebeian
طبقه سوم
taxonomy
طبقه بندی
plutocracy
طبقه ثروتمند
taxonomies
طبقه بندی
mezzanines
نیم طبقه
mezzanine
نیم طبقه
basement
طبقه زیر
plebeians
طبقه سوم
lower classes
طبقه پایین
lower class
طبقه پایین
category
طبقه اجناس
category
طبقه افراد
category
طبقه نگهداری
grading
طبقه بندی
assortment
طبقه بندی
assortments
طبقه بندی
bourgeoisie
طبقه سوداگر
basements
طبقه زیر
sorting
طبقه بندی
division
طبقه بندی
divisions
طبقه بندی
abovestairs
طبقه بالا
aves
طبقه مرغان
middle classes
طبقه متوسط
basement storey
طبقه زیرزمین
middle class
طبقه متوسط
classification
طبقه بندی
proletariat
طبقه کارگر
proletariat
طبقه زحمتکش
first floor
طبقه اول
nobility
طبقه نجبا
peerage
طبقه لردها
denominations
طبقه بندی
denomination
طبقه بندی
peerages
طبقه لردها
folium
طبقه نازک
power output stage
طبقه خروجی
subclass
طبقه محروم
A classless society.
جامعه بی طبقه
the upper storey
طبقه فوقانی مخ
every Tom, Dick and Harry
<idiom>
طبقه متوسط
lower class
طبقه محروم
the second storey
طبقه دوم
typification
طبقه بندی
multi stage
چند طبقه
plutocracies
طبقه ثروتمند
modulator stage
طبقه مدولاسیون
social class
طبقه اجتماعی
systemization
طبقه بندی
superstratum
طبقه فوقانی
underclass
طبقه محروم
semibasement
طبقه زیر
non producing class
طبقه نامولد
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com