Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 203 (11 milliseconds)
English
Persian
dollop
دسته علف وغیره
dollops
دسته علف وغیره
Search result with all words
head stock
راهنمای عملیات ورزشی دسته جمعی در مدارس وغیره
Other Matches
mounting
دسته و پشت بند دسته شمشیر
nosegay
دسته گل یایک دسته علف
lorgnette
ذره بین یا عینک دسته داری که در اپراهاونمایشگاههابکارمیرود عینک دسته بلند
lorgnettes
ذره بین یا عینک دسته داری که در اپراهاونمایشگاههابکارمیرود عینک دسته بلند
shoals of people
دسته دسته مردم
sort
دسته دسته کردن
in detail
مفصلا دسته دسته
assort
دسته دسته کردن
sorts
دسته دسته کردن
they came in bands
دسته دسته امدند
sorted
دسته دسته کردن
windrow
دسته دسته کردن
scores of people
دسته دسته مردم
streams of people
دسته دسته مردم
distribute
دسته دسته کردن
trooped
دسته دسته شدن
classify
دسته دسته کردن
group
دسته دسته کردن
sects
دسته دسته مذهبی
sect
دسته دسته مذهبی
groups
دسته دسته کردن
regiment
دسته دسته کردن
regiments
دسته دسته کردن
troop
دسته دسته شدن
trooping
دسته دسته شدن
assort
دسته دسته شدن
to form into groups
دسته دسته کردن طبقه بندی کردن
coaction
عمل دسته جمعی همکاری دسته جمعی
etcaetera
وغیره
et cetera
وغیره
And so on and so forth. Etcetera et cetera .
وغیره وغیره
snapped
قفلکیف وغیره
snap
قفلکیف وغیره
snapping
قفلکیف وغیره
piled
پرزقالی وغیره
pile
پرزقالی وغیره
snaps
قفلکیف وغیره
dales
خلیج وغیره
sheeting
ملافه وغیره
dale
خلیج وغیره
clop
لنگی اسب وغیره
vases
گلدان نقره وغیره
pillboxes
قوطی حب دارو وغیره
station
ایستگاه اتوبوس وغیره
service charge
سرویس مهمانخانه وغیره
propellor
پروانه هواپیماوکشتی وغیره
pillbox
قوطی حب دارو وغیره
stationed
ایستگاه اتوبوس وغیره
seance
جلسه احضارارواح وغیره
subsidence
تخفیف درد وغیره
snouts
لوله کتری وغیره
snout
لوله کتری وغیره
propeller
پروانه هواپیماوکشتی وغیره
shells
پوست فندق وغیره
ratoon
نهال موز وغیره
shelling
پوست فندق وغیره
shell
پوست فندق وغیره
furnace
تون حمام وغیره
furnaces
تون حمام وغیره
vase
گلدان نقره وغیره
stations
ایستگاه اتوبوس وغیره
tamp
سوراخی را با شن وغیره پرکردن
coronal
هاله خورشید وغیره
frontlet
پیشانی اسب وغیره
tubes
لوله خمیرریش وغیره
coronel
هاله خورشید وغیره
dossel
پشتی صندلی وغیره
sash
حمایل نظامی وغیره
sashes
حمایل نظامی وغیره
coequal
درشان ومقام وغیره
curlicue
تزئینات خطاطی وغیره
Dont move . Hold it. Keep stI'll.
بی حرکت ( در عکاسی وغیره )
dower
لانه خرگوش وغیره
tube
لوله خمیرریش وغیره
dossal
پشتی صندلی وغیره
To score a goal .
گل زدن ( درفوتبال وغیره )
trap
زانویی مستراح وغیره
skyrockets
ازدیاد سریع قیمت وغیره
horologe
ساعت مچی ودیواری وغیره
skyrocketing
ازدیاد سریع قیمت وغیره
closure
دریچه درب بطری وغیره
hide
پوست خام گاووگوسفند وغیره
lysis
زوال وفساد سلول وغیره
hides
پوست خام گاووگوسفند وغیره
skyrocket
ازدیاد سریع قیمت وغیره
skyrocketed
ازدیاد سریع قیمت وغیره
sick berth
بهداری کشتی ودانشکده وغیره
downswing
تنزل کارهای تجارتی وغیره
barns
انبار کاه و جو وکنف وغیره
eversion
برگرداندن پلک چشم وغیره
tank farm
محوطه مخازن نفت وغیره
nephews
پسربرادر زن و خواهر شوهر وغیره
nephew
پسربرادر زن و خواهر شوهر وغیره
loge
جای ویژه در تاتر وغیره
barn
انبار کاه و جو وکنف وغیره
tailpiece
ارایش ته فصل کتاب وغیره
copartner
سهیم وشریک در تجارت وغیره
closures
دریچه درب بطری وغیره
sick bay
بهداری کشتی ودانشکده وغیره
blear
تاری حاصل از اشک وغیره
speedup
ازدیاد تولید یا سرعت وغیره
To hit a wining streak.
شانس آوردن ( درقمار وغیره )
Known and unknown .
معلوم ومجهول ( درریاضیا ؟ وغیره )
spinule
خارهای ریز چرخ وغیره
To turn over the pages .
ورق زدن ( کتاب وغیره )
cess
سرازیری کنار رودخانه وغیره
Please pay the bearer .
دروجه حامل بپردازید ( چک وغیره )
To be decorated .
نشان گرفتن ( مدال وغیره )
float
بستنی مخلوط با شربت وغیره
sick bays
بهداری کشتی ودانشکده وغیره
floated
بستنی مخلوط با شربت وغیره
floats
بستنی مخلوط با شربت وغیره
bisk
ماهی وغیره درست میکنند
wreckage
لاشه هواپیما یا ماشین وغیره
hob
با دندانه ماشین وغیره بریدن
The kI'lled and the wounded.
کشته وزخمی ( در جنگ وغیره )
choreography
رقص مخصوصا درتئاتر وغیره
hobs
با دندانه ماشین وغیره بریدن
My hair stood on end .
مو بر بدنم راست شد ( از وحشت وغیره )
stancher
بند اور خون وغیره
lies
زاویه نقطه وصل دسته چوب هاکی به تیغه زاویه نقطه وصل دسته به سر چوب گلف منطقه تجمع ماهیها
lied
زاویه نقطه وصل دسته چوب هاکی به تیغه زاویه نقطه وصل دسته به سر چوب گلف منطقه تجمع ماهیها
lie
زاویه نقطه وصل دسته چوب هاکی به تیغه زاویه نقطه وصل دسته به سر چوب گلف منطقه تجمع ماهیها
shortening
روغن ترد کننده شیرینی وغیره
To decay . To go bad .
فاسد شدن ( مواد خوراکی وغیره )
workbenches
میز کار مکانیکی و نجاری وغیره
stow away
مسافرت قاچاقی کردن باکشتی وغیره
giblet
احشاء خوراکی مرغ خانگی وغیره
tick
انواع ساس وکنه وغریب گز وغیره
stenotype
دستگاه ضبط مکالمات سخنرانی وغیره
workbench
میز کار مکانیکی و نجاری وغیره
To behead ( decapitate ) someone .
کسی را گردن زدن (با شمشیر وغیره )
fuller's earth
خاکی که درصافی اب وغیره بکار میرود
A concession
امتیاز بهره برداری ( از معادن وغیره )
tele communication
مخابرات تلفنی وغیره ازمسافات دور
In a state of despair(anxiety,etc).
درحالت یأس ونومیدی (تشویش وغیره )
suspended animation
وقفه موقت فعالیتهای حیاتی وغیره
mannite
ماده قندی شیر خشت وغیره
speed limit
حداکثر سرعت مجز در جاده ها وغیره
speed limits
حداکثر سرعت مجز در جاده ها وغیره
mannitol
ماده قندی شیر خشت وغیره
I have a toothache (headache).
دندانم ( سرم وغیره ) درد می کند
backboard
تختهء پشت قاب عکس وغیره
To air the clothes (bed-sheets etc).
آفتابب دادن لباس ،( ملحفه وغیره )
brakeman
متصدی ترمز ماشین وترن وغیره
To climb down.
پایین آمدن ( از کوه ،نردبان وغیره )
To dismount from a horse(bicycle).
از اسب ( دوچرخه وغیره ) پایین آمدن
No vacancies.
جاموجود نیست ( درهتل ؟رستوران وغیره )
citriculture
کاشتن مرکبات مانند لیمووپرتقال وغیره
pailette
زینت الات بدلی مانندمنجوق وغیره
ticked
انواع ساس وکنه وغریب گز وغیره
lictor
پیشرو حاکم وغیره متصدی مجازات
Black and white.
سیاه وسفید ( عکس ؟ فیلم وغیره )
wreckage piece
تکه ای از لاشه هواپیما یا ماشین وغیره
A strong (weak)coffee (tea,etc. )
قهوه ( چای وغیره ) پررنگ (کم رنگ )
taxidermy
پرکردن پوست حیوانات با کاه وغیره
ticks
انواع ساس وکنه وغریب گز وغیره
To knock someone down.
کسی رازمین زدن ( درکشتی وغیره )
twiddle
باساعت مچی وغیره بازی کردن وررفتن
It is a perfect fit.
کاملا" اندازه است ( لباس ،کفش وغیره )
fielder
بازیکن میدان فوتبال وغیره صحرا نورد
tube
لامپ لاستیک تویی اتومبیل ودوچرخه وغیره
pit
سیاه چال هسته البالو و گیلاس وغیره
A bare hourse .
اسب لخت ( بدون زین ودهنه وغیره )
She has emotional entanglements (involvement ) .
گرفتاریهای احساسی دارد ( عشق ؟ احساسات وغیره )
pits
سیاه چال هسته البالو و گیلاس وغیره
twiddled
باساعت مچی وغیره بازی کردن وررفتن
twiddles
باساعت مچی وغیره بازی کردن وررفتن
tag line
جمله نهایی نمایش وغیره نقطه حساس
stave
بشکل چوب دستی یاچماق وغیره دراوردن
He is a corrupt official .
مأمور فاسدی است ( رشوه می گیرد وغیره )
shook
روکش چوب مخصوص جعبه یا مبل وغیره
To turn on the light(radio, T. V).
چراغ ( رادیو ؟تلویزیون وغیره ) راروشن کردن
woodprint
کلیشه یا قالب چوبی مخصوص قلمکار وغیره
craters
دهانه یا حفره حاصله در اثر بمب وغیره
taxidermist
ویژه گر پر کردن پوست حیوانات باکاه وغیره
Proof – reading.
غلط گیری (تصحیح مطا لب چاپی وغیره )
To operate something .
چیزی را بکار انداختن (موتور، دستگاه وغیره )
crater
دهانه یا حفره حاصله در اثر بمب وغیره
To turn off the lights. (T. V. ,radio).
چراغ ( تلویزیون ؟ رادیو وغیره ) راخاموش کردن
state aid
کمک دولت به موسسات عام المنفعه وغیره
twiddling
باساعت مچی وغیره بازی کردن وررفتن
tubes
لامپ لاستیک تویی اتومبیل ودوچرخه وغیره
ant
: پیشوندیست بمعنی >ضد< و >مخالف < و>درعوض < و >بجای < وغیره
cadres
واحدی ازقبیل قضایی واداری ونظامی وغیره
lumpen
محروم شده از حقوق اجتماعی وسیاسی وغیره
posts
تیر تلفن وغیره تیردگل کشتی وامثال ان
posted
تیر تلفن وغیره تیردگل کشتی وامثال ان
post-
تیر تلفن وغیره تیردگل کشتی وامثال ان
sgraffito
تزئینات هنری روی فروف سفالین وغیره
cadre
واحدی ازقبیل قضایی واداری ونظامی وغیره
post
تیر تلفن وغیره تیردگل کشتی وامثال ان
talking books
صفحه گرامافون مخصوص تدریش زبان وغیره
taster
کارشناس چشیدن مزه شراب وچای وغیره
talking book
صفحه گرامافون مخصوص تدریش زبان وغیره
tasters
کارشناس چشیدن مزه شراب وچای وغیره
hutches
نوعی پیمانه قدیمی زغال سنگ وغیره
pyrene
تخم سیب وگلابی وغیره هسته میوه
drylot
محوطه محصور ومحدودی برای زراعت وغیره
pailett
زینت الات بدلی مانند منجوق وغیره
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com