Enter keyword here!

⌨

Tips | Translate!

Total search result: 201 (2 milliseconds)
English	Persian
party	دسته همفکر
Other Matches
like-minded	همفکر
like minded	همفکر
school	جماعت همفکر
schools	جماعت همفکر
sympathizer	طرفدار همفکر پشتیبان فکری
sympathisers	طرفدار همفکر پشتیبان فکری
sympathizers	طرفدار همفکر پشتیبان فکری
I should bring you round to my way of thinking .	باید تو راهم با خودم همفکر کنم
mounting	دسته و پشت بند دسته شمشیر
nosegay	دسته گل یایک دسته علف
lorgnettes	ذره بین یا عینک دسته داری که در اپراهاونمایشگاههابکارمیرود عینک دسته بلند
lorgnette	ذره بین یا عینک دسته داری که در اپراهاونمایشگاههابکارمیرود عینک دسته بلند
they came in bands	دسته دسته امدند
sorts	دسته دسته کردن
sorted	دسته دسته کردن
sect	دسته دسته مذهبی
sort	دسته دسته کردن
assort	دسته دسته شدن
sects	دسته دسته مذهبی
assort	دسته دسته کردن
scores of people	دسته دسته مردم
distribute	دسته دسته کردن
shoals of people	دسته دسته مردم
streams of people	دسته دسته مردم
groups	دسته دسته کردن
in detail	مفصلا دسته دسته
windrow	دسته دسته کردن
regiments	دسته دسته کردن
regiment	دسته دسته کردن
group	دسته دسته کردن
trooping	دسته دسته شدن
troop	دسته دسته شدن
trooped	دسته دسته شدن
classify	دسته دسته کردن
coaction	عمل دسته جمعی همکاری دسته جمعی
to form into groups	دسته دسته کردن طبقه بندی کردن
lie	زاویه نقطه وصل دسته چوب هاکی به تیغه زاویه نقطه وصل دسته به سر چوب گلف منطقه تجمع ماهیها
lied	زاویه نقطه وصل دسته چوب هاکی به تیغه زاویه نقطه وصل دسته به سر چوب گلف منطقه تجمع ماهیها
lies	زاویه نقطه وصل دسته چوب هاکی به تیغه زاویه نقطه وصل دسته به سر چوب گلف منطقه تجمع ماهیها
bundling	متمرکز کردن دسته کردن دسته
bundle	متمرکز کردن دسته کردن دسته
bundles	متمرکز کردن دسته کردن دسته
procession	دسته
trooped	دسته
trooping	دسته
skein	دسته
skeins	دسته
ilk	دسته
processions	دسته
stemmed	دسته
clumps	دسته
nib	دسته
ranges	دسته
nibs	دسته
range	دسته
sections	دسته
section	دسته
stem	دسته
stemming	دسته
troop	دسته
faggot	دسته
faggots	دسته
hilt	دسته
batch	دسته
helms	دسته
helm	دسته
batches	دسته
A bunch ( bouquet ) of flowers .	دسته گل
bracket	دسته
hordes	دسته
cliques	دسته
clique	دسته
tress	دسته مو
leader	سر دسته
fagot	دسته
clump	دسته
clumped	دسته
clumping	دسته
hilts	دسته
congregation	دسته
congregations	دسته
horde	دسته
category	دسته
tufts	دسته
clan	دسته
clans	دسته
sheaf	دسته
ringleaders	سر دسته
ringleader	سر دسته
assortment	دسته
assortments	دسته
hosts	دسته
hosting	دسته
hosted	دسته
host	دسته
groups	دسته دسته
scores	دسته دسته
platoon	دسته
platoons	دسته
wisp	دسته
tuft	دسته
parcel	دسته
parcels	دسته
work team	دسته
shook	دسته
lever	دسته
levers	دسته
gang	دسته
gangs	دسته
wisps	دسته
handle	دسته
team	دسته
kinds	دسته
kindest	دسته
kind	دسته
bunched	دسته
droves	دسته
drove	دسته
bunches	دسته
bunching	دسته
bouquets	دسته گل
bouquet	دسته گل
cranks	دسته
tussock	دسته مو
cranking	دسته
tussocks	دسته مو
cranked	دسته
teams	دسته
bunch	دسته
cluster	دسته
handles	دسته
clusters	دسته
cluster bombs	دسته
cluster bomb	دسته
crank	دسته
groups	دسته
nosegay	دسته گل
haft	دسته
classed	دسته
classis	دسته
classes	دسته
cheque book	دسته چک
detachment	دسته
handhold	دسته
handgrip	دسته
bodle	دسته
boodle	دسته
detachments	دسته
class	دسته
classing	دسته
confraternity	دسته
set	دسته
rabble	دسته
corps	دسته
schools	دسته
fascicle	دسته
fascicle or cule	دسته
passel	دسته
sets	دسته
gens	دسته
covey	دسته
pitman	دسته
school	دسته
setting up	دسته
fascicled	دسته دسته
party	دسته
bundling	دسته
genus	دسته
stems	دسته
lugs	دسته
skulk	دسته
bundles	دسته
skulked	دسته
bundle	دسته
ranged	دسته
group	دسته
fasciculate	دسته دسته
ear	دسته
skulks	دسته
skulking	دسته
lugging	دسته
bevy	دسته
bail arm	دسته
lot	دسته
helve	دسته
brigades	دسته
brigade	دسته
armies	دسته
lugged	دسته
army	دسته
ears	دسته
A bouquet (bunch)of flowers.	دسته گه
lug	دسته
factions	دسته بندی
multiple contact	دسته کنتاکت
processionist	عضو دسته
processionize	با دسته رفتن
handle	دسته گذاشتن
faction	دسته بندی
manubrium	دسته چاقویاکارد

Recent search history

Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com