Enter keyword here!

⌨

Tips | Translate!

Total search result: 202 (10 milliseconds)
English	Persian
shank	دسته کفچه
Search result with all words
double end ball	دسته کفچه دونفره
Other Matches
ladled	کفچه
ladling	کفچه
ladle	کفچه
ladles	کفچه
slag ladle	کفچه سرباره
spoonbill	کفچه نول
shoveller	کفچه نول
cobra	کفچه مار
cobras	کفچه مار
elapid	کفچه مار
bull ladle	پاتیل یا کفچه حمل و نقل
top pour ladle	کفچه یا پاتیل ریخته گری
mounting	دسته و پشت بند دسته شمشیر
crane track	واگن بالابر مسیر عبور کفچه بالابر
nosegay	دسته گل یایک دسته علف
lorgnettes	ذره بین یا عینک دسته داری که در اپراهاونمایشگاههابکارمیرود عینک دسته بلند
lorgnette	ذره بین یا عینک دسته داری که در اپراهاونمایشگاههابکارمیرود عینک دسته بلند
transfer ladle	کفچه انتقال چمچمه انتقال
crane ladle	پاتیل بالابر کفچه بالابر
distribute	دسته دسته کردن
they came in bands	دسته دسته امدند
assort	دسته دسته کردن
sect	دسته دسته مذهبی
assort	دسته دسته شدن
classify	دسته دسته کردن
windrow	دسته دسته کردن
streams of people	دسته دسته مردم
sort	دسته دسته کردن
shoals of people	دسته دسته مردم
groups	دسته دسته کردن
scores of people	دسته دسته مردم
troop	دسته دسته شدن
trooped	دسته دسته شدن
trooping	دسته دسته شدن
group	دسته دسته کردن
sorted	دسته دسته کردن
sorts	دسته دسته کردن
regiments	دسته دسته کردن
regiment	دسته دسته کردن
in detail	مفصلا دسته دسته
sects	دسته دسته مذهبی
to form into groups	دسته دسته کردن طبقه بندی کردن
coaction	عمل دسته جمعی همکاری دسته جمعی
lied	زاویه نقطه وصل دسته چوب هاکی به تیغه زاویه نقطه وصل دسته به سر چوب گلف منطقه تجمع ماهیها
lies	زاویه نقطه وصل دسته چوب هاکی به تیغه زاویه نقطه وصل دسته به سر چوب گلف منطقه تجمع ماهیها
lie	زاویه نقطه وصل دسته چوب هاکی به تیغه زاویه نقطه وصل دسته به سر چوب گلف منطقه تجمع ماهیها
bundling	متمرکز کردن دسته کردن دسته
bundles	متمرکز کردن دسته کردن دسته
bundle	متمرکز کردن دسته کردن دسته
covey	دسته
gens	دسته
tufts	دسته
haft	دسته
handgrip	دسته
handhold	دسته
cliques	دسته
handles	دسته
clique	دسته
helve	دسته
cheque book	دسته چک
procession	دسته
fasciculate	دسته دسته
tussock	دسته مو
bunching	دسته
bunches	دسته
ranges	دسته
ranged	دسته
range	دسته
sections	دسته
section	دسته
bunched	دسته
fascicle	دسته
fascicle or cule	دسته
fascicled	دسته دسته
bunch	دسته
processions	دسته
hilts	دسته
handle	دسته
assortments	دسته
bracket	دسته
gang	دسته
pitman	دسته
batches	دسته
batch	دسته
levers	دسته
lever	دسته
clan	دسته
nosegay	دسته گل
hilt	دسته
assortment	دسته
parcel	دسته
helms	دسته
helm	دسته
sheaf	دسته
parcels	دسته
category	دسته
clans	دسته
passel	دسته
tussocks	دسته مو
wisp	دسته
hordes	دسته
gangs	دسته
skein	دسته
hosts	دسته
hosting	دسته
ilk	دسته
shook	دسته
stems	دسته
hosted	دسته
host	دسته
ear	دسته
ears	دسته
horde	دسته
congregations	دسته
ringleader	سر دسته
faggot	دسته
platoons	دسته
wisps	دسته
skeins	دسته
platoon	دسته
faggots	دسته
fagot	دسته
clump	دسته
clumped	دسته
clumping	دسته
clumps	دسته
congregation	دسته
ringleaders	سر دسته
clusters	دسته
stemmed	دسته
droves	دسته
drove	دسته
classis	دسته
bouquets	دسته گل
bouquet	دسته گل
cranks	دسته
stem	دسته
confraternity	دسته
nibs	دسته
nib	دسته
cranking	دسته
kind	دسته
kindest	دسته
kinds	دسته
cluster bombs	دسته
stemming	دسته
cluster bomb	دسته
cluster	دسته
teams	دسته
bodle	دسته
boodle	دسته
team	دسته
cranked	دسته
army	دسته
work team	دسته
classes	دسته
A bunch ( bouquet ) of flowers .	دسته گل
armies	دسته
classing	دسته
bail arm	دسته
school	دسته
A bouquet (bunch)of flowers.	دسته گه
schools	دسته
rabble	دسته
bundling	دسته
crank	دسته
brigade	دسته
corps	دسته
brigades	دسته
groups	دسته دسته
scores	دسته دسته
lot	دسته
leader	سر دسته
bevy	دسته
bundles	دسته
bundle	دسته
setting up	دسته
sets	دسته
set	دسته
tress	دسته مو
genus	دسته
lugging	دسته
skulked	دسته
class	دسته
trooping	دسته
trooped	دسته
detachment	دسته
troop	دسته
classed	دسته
skulk	دسته
skulking	دسته
lugged	دسته
tuft	دسته
groups	دسته
detachments	دسته
group	دسته
lug	دسته
lugs	دسته
party	دسته
skulks	دسته

Recent search history

Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com