English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
English Persian
looping instruction دستورالعمل حلقه زنی
Other Matches
shift instruction دستورالعمل تغییر مکان دستورالعمل انتقال دستورالعمل جابجایی
briefing direction دستورالعمل اجرای توجیه دستورالعمل جلسه توجیهی
statitizing فرایند انتقال یک دستورالعمل از حافظه کامپیوتر به ثباتهای دستورالعمل و نگهداری ان ان در انجا بگونهای که برای اجرا شدن اماده باشد
base ring حلقه یا رینگ تحتانی توپ حلقه پایه حلقه کف
loop بخش اصلی دستور با حلقه که توابع اولیه را انجام میدهد به جای اینکه وارد حلقه شود یا حلقه را ترک کند یا تنظیم کند
looped بخش اصلی دستور با حلقه که توابع اولیه را انجام میدهد به جای اینکه وارد حلقه شود یا حلقه را ترک کند یا تنظیم کند
loops بخش اصلی دستور با حلقه که توابع اولیه را انجام میدهد به جای اینکه وارد حلقه شود یا حلقه را ترک کند یا تنظیم کند
instruction counter شمارنده دستورالعمل شمارشگر دستورالعمل
pause instruction دستورالعمل وقفه دستورالعمل توقف
arithmetic instruction دستورالعمل محاسباتی دستورالعمل حسابی
write enable ring حلقه پلاستیکی که باید قبل ازضبط اطلاعات روی حلقه نوارقرار گیرد
positioning band حلقه تثبیت حلقه ثبات گلوله روی پوکه
ferrules حلقه یا بست فلزی ته عصا حلقه
nests حلقه دورن حلقه دیگر در یک برنامه
ferrule حلقه یا بست فلزی ته عصا حلقه
nest حلقه دورن حلقه دیگر در یک برنامه
crisp موجدارکردن حلقه حلقه کردن
crisps موجدارکردن حلقه حلقه کردن
crisper موجدارکردن حلقه حلقه کردن
loops حلقه درون حلقه دیگر
looped حلقه درون حلقه دیگر
loop حلقه درون حلقه دیگر
crispest موجدارکردن حلقه حلقه کردن
bight حلقه طناب مضاعف قایق حلقه طناب دوبل
purl حلقه حلقه شدن
purled حلقه حلقه شدن
purling حلقه حلقه شدن
purls حلقه حلقه شدن
convolute حلقه حلقه کردن
wreathy حلقه حلقه شده
quoit حلقه پرتاب حلقه
eye bolt حلقه حلقه اتصال
adjusting ring حلقه تنظیم زمان ماسوره حلقه تنظیم
order دستورالعمل
function دستورالعمل
functioned دستورالعمل
perscription دستورالعمل
recipe دستورالعمل
recipes دستورالعمل
instruction دستورالعمل
instructions دستورالعمل
ground rule دستورالعمل
functions دستورالعمل
procedure دستورالعمل
directions دستورالعمل
operating manual دستورالعمل
logic instruction دستورالعمل منطقی
pseudo instruction شبه دستورالعمل
pull instruction دستورالعمل بازیابی
entry instruction دستورالعمل دخول
field order دستورالعمل رزمی
push instruction دستورالعمل نشاندن
instruction register ثبات دستورالعمل
instruction mix اختلاط دستورالعمل
instruction word کلمه دستورالعمل
quasi instruction شبه دستورالعمل
dummy instruction دستورالعمل ساختگی
instruction set مجموعه دستورالعمل
repetition instruction دستورالعمل تکرار
ir ثبات دستورالعمل
instruction time زمان دستورالعمل
order دستورالعمل دستور
flight manual دستورالعمل پرواز
pseudo code شبه دستورالعمل
logical instruction دستورالعمل منطقی
object code دستورالعمل مقصود
null instruction دستورالعمل پوچ
nonexecutable statement دستورالعمل اجراناپذیر
no op instruction دستورالعمل بی اثر
instruction code رمز دستورالعمل
micro instruction ریز دستورالعمل
microcode ریز دستورالعمل
stop instruction دستورالعمل توقف
instruction cycle چرخه دستورالعمل
one address instruction دستورالعمل یک ادرسه
macro instruction درشت دستورالعمل
prescription تجویز دستورالعمل
prescriptions تجویز دستورالعمل
instruction repertoire موجودی دستورالعمل
instruction length طول دستورالعمل
privileged instruction دستورالعمل ممتاز
instruction foramt قالب دستورالعمل
machine instruction دستورالعمل ماشین
halt instruction دستورالعمل توقف
guidance دستورالعمل راهنما
current instruction دستورالعمل جاری
conditional instruction دستورالعمل شرطی
computer instruction دستورالعمل کامپیوتر
call instruction دستورالعمل فراخوانی
code برنامه دستورالعمل ها
ship husbandary manual دستورالعمل جرثقیل ها
command processing پردازش دستورالعمل
branch instruction دستورالعمل انشعاب
decision instruction دستورالعمل تصمیمی
arithmetic instruction دستورالعمل حسابی
decision instruction دستورالعمل تصمیم
direction دستورالعمل جهت
action statement دستورالعمل اقدام
pop instruction دستورالعمل بازیابی از پشته
verb دستورالعمل انجام عملی
instruction cycle سیکل یاچرخش دستورالعمل
letter of instruction دستورالعمل انجام کار
instruction lookahead پیش بینی دستورالعمل
mips یک میلیون دستورالعمل درثانیه
kips هزار دستورالعمل درثانیه
machine instruction set مجموعه دستورالعمل ماشین
multiple address instruction دستورالعمل چند ادرسه
computer instruction set مجموعه دستورالعمل کامپیوتر
airworthiness directive دستورالعمل صلاحیت پرواز
verbs دستورالعمل انجام عملی
million instructions per second میلیون دستورالعمل در ثانیه
instruction control unit واحد کنترل دستورالعمل
microcode دستورالعمل های ریز
budget directive دستورالعمل تهیه بودجه
variable instruction length دستورالعمل با طول متغیر
effective date تاریخ شروداجرای دستورالعمل
assembly language instruction دستورالعمل زبان اسمبلی
damage control bills دستورالعمل کنترل خسارات
conditional jump instruction دستورالعمل پرش شرطی
directive راهنمای انجام کار دستورالعمل
initiating directive دستورالعمل شروع عملیات اب خاکی
macroprogramming برنامه نویسی با درشت دستورالعمل ها
directives راهنمای انجام کار دستورالعمل
manual دستورالعمل راهنمای انجام کار
programmed instruction دستورالعمل برنامه ریزی شده
four address instruction نتیجه و آدرس دستورالعمل بعدی
formats داده و آدرس ها و دستورالعمل را نشان می دهند
format داده و آدرس ها و دستورالعمل را نشان می دهند
bumf اسناد شامل اطلاعات دستورالعمل چیزی
instructions راهنمایی دستورالعمل دادن تعلیم اموزش نظامی
component change order دستورالعمل تغییر یک نیروی شرکت کننده در عملیات
instruction راهنمایی دستورالعمل دادن تعلیم اموزش نظامی
commander's guidance دستورالعمل فرماندهی راهنمای طرح ریزی فرمانده
boot اجرای مجموعهای از دستورالعمل ها برای رسیدن به موقعیت مط لوب
pointers متغیر در برنامه کامپیوتری که حاوی آدرس داده یا دستورالعمل است
pointer متغیر در برنامه کامپیوتری که حاوی آدرس داده یا دستورالعمل است
areas دستورالعمل پر کردن یک ناحیه از صفحه یا یک الگوی بسته با یک رنگ یا الگو
area دستورالعمل پر کردن یک ناحیه از صفحه یا یک الگوی بسته با یک رنگ یا الگو
booting اجرای خودکار مجموعهای از دستورالعمل ها در ROM پس از روشن شدن کامپییوتر
jump instruction موقعتی که CUPU از دستورالعمل فعلی به نقط ه دیگر برنامه برود
users دستورالعمل شرح نحوه استفاده از بسته نرم افزاری یا سیستم
user دستورالعمل شرح نحوه استفاده از بسته نرم افزاری یا سیستم
boot up اجرای خودکار مجموعهای از دستورالعمل ها در ROM پس از روشن شدن کامپییوتر
fetch ahead فرایند واکشی یک دستورالعمل قبل از انکه اخرین دستوراجرای ان تمام شود
prescriptions دستورالعمل نسخه حق مالکیت در نتیجه تصرف طولانی و بلامعارض مرور زمان
authors CI یا اموزش توسط کامپیوتر میباشدافرادی که تهیه کننده دستورالعمل ها برای سیستمهای
prescription دستورالعمل نسخه حق مالکیت در نتیجه تصرف طولانی و بلامعارض مرور زمان
function key یچی که برای کار خاص یا ترتیبی از دستورالعمل ها انتساب داده شده بود
arithmetic دستورالعمل برنامه که در آن عملگر عمل مورد نظر را برای اجرا مشخص میکند
programs نوشتن یا آماده کردن تعدادی دستورالعمل که کامپیوتر برای انجام عمل خاصی هدایت میکند
program نوشتن یا آماده کردن تعدادی دستورالعمل که کامپیوتر برای انجام عمل خاصی هدایت میکند
trace روش تشخیص کارایی درست یک برنامه که وضعیت فعلی و محتوای ثباتها و متغیرها پس از هر دستورالعمل نوشته میشود
traced روش تشخیص کارایی درست یک برنامه که وضعیت فعلی و محتوای ثباتها و متغیرها پس از هر دستورالعمل نوشته میشود
traces روش تشخیص کارایی درست یک برنامه که وضعیت فعلی و محتوای ثباتها و متغیرها پس از هر دستورالعمل نوشته میشود
declarative language زبان برنامه سازی در برنامههای کاربردی پایگاه داده ها که آنچه می خواهید بدست آورید وارد می کنید و نه دستورالعمل را
four address instruction دستوری که حاوی محل چهار ثبات و محل دستورالعمل بعدی است
driver یک سری دستورالعمل که کامپیوتر از انها پیروی میکند تا اطلاعات را برای انتقال به دستگاه جانبی خاص یابازیابی از ان دوباره قالب بندی کند
drivers یک سری دستورالعمل که کامپیوتر از انها پیروی میکند تا اطلاعات را برای انتقال به دستگاه جانبی خاص یابازیابی از ان دوباره قالب بندی کند
push pop stack ثباتی که اطلاعات را ازشمارنده برنامه گرفته ومکانهای ادرس دستورالعمل را بر مبنای "انکه اول رفته اخر خارج شود" ذخیره میکند
addressing روش آدرس دهی که آدرس محل ذخیره سازی در دستورالعمل محلی است که باید استفاده شود
coroutine دستورالعمل اتصال مجموعهای از ورودی ها به مجموعهای از خروجی ها
fascias حلقه
vortexes حلقه
anadem حلقه گل
fascia حلقه
cycles حلقه
ran حلقه
do while loop حلقه WHILE/DO
hank حلقه
cycle حلقه
hanks حلقه
coiled حلقه
cycled حلقه
coil حلقه
coils حلقه
vortex حلقه
convolutions حلقه
collar حلقه
collars حلقه
curl حلقه
wisp حلقه
curled حلقه
grummet حلقه
gyre حلقه
wisps حلقه
whorls حلقه
for/next loop حلقه NEXT/FOR
whorl حلقه
ear ring حلقه
convolution حلقه
hoops حلقه
hoop حلقه
wreaths حلقه گل
wreath حلقه گل
vortices حلقه
flower cup حلقه گل
curls حلقه
straps حلقه
ring حلقه
ring aperture حلقه
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com