Dictiornary-Farsi | دستورالعمل ممتاز | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 201 (10 milliseconds)

English	Persian
privileged instruction	دستورالعمل ممتاز


Other Matches

shift instruction	دستورالعمل تغییر مکان دستورالعمل انتقال دستورالعمل جابجایی
briefing direction	دستورالعمل اجرای توجیه دستورالعمل جلسه توجیهی
statitizing	فرایند انتقال یک دستورالعمل از حافظه کامپیوتر به ثباتهای دستورالعمل و نگهداری ان ان در انجا بگونهای که برای اجرا شدن اماده باشد
arithmetic instruction	دستورالعمل محاسباتی دستورالعمل حسابی
pause instruction	دستورالعمل وقفه دستورالعمل توقف
instruction counter	شمارنده دستورالعمل شمارشگر دستورالعمل
superior	ممتاز
summa cum laude	ممتاز
advantageous	ممتاز
distinguished	ممتاز
pre-eminent	ممتاز
preferential	ممتاز
immense	ممتاز
prized	ممتاز
privieged	ممتاز
recherche	ممتاز
excellent	ممتاز
distinct	ممتاز
prizes	ممتاز
prize	ممتاز
privileged	ممتاز
distinctive	ممتاز
superiors	ممتاز
prizing	ممتاز
knockouts	ممتاز
first-rate	ممتاز
gilt edge	ممتاز
ditinct	ممتاز
cordon bleu	ممتاز
of d.	ممتاز
eximious	ممتاز
knockout	ممتاز
elite	ممتاز
first class	ممتاز
topping	عالی ممتاز
preferred shares	سهام ممتاز
toppings	عالی ممتاز
preferred stock	سهم ممتاز
illustrious	درخشان ممتاز
first class brick	اجر ممتاز
privieged operation	عمل ممتاز
privileged shares	سهام ممتاز
forehands	قسمت ممتاز
forehand	قسمت ممتاز
privileged share	سهم ممتاز
privileged mode	حالت ممتاز
privileged mode	وجه ممتاز
scholar	شاگر ممتاز
privileged creditor	طلبکار ممتاز
hotdog	ورزشکار ممتاز
privieged program	برنامه ممتاز
scholars	شاگر ممتاز
experts	تیرانداز ممتاز
expert	تیرانداز ممتاز
unprivileged	غیر ممتاز
sovereigns	خوب و ممتاز
sovereign	خوب و ممتاز
gilt-edged	مقدم ممتاز
gilt edged	مقدم ممتاز
selects	ممتاز منتخب
pererence	سهم ممتاز
select	ممتاز منتخب
sharp shooter	تیرانداز ممتاز
selected	ممتاز منتخب
good	ممتاز ارجمند
high resistance cement	سیمان ممتاز
PR	سهام ممتاز
preference shares	سهام ممتاز
preferred creditor	طلبکار ممتاز
distinguished unit	یکان ممتاز
selectman	شخص ممتاز
preferential claims	طلب ممتاز
expert badge	نشان تیرانداز ممتاز
distinguished flying cross	نشان ممتاز پرواز
preference bonds	اوراق قرضه ممتاز
distinguished service cross	نشان خدمت ممتاز
whizbang	ممتاز خارق العاده
whizzbang	ممتاز خارق العاده
class	گروه وزنی ورزشکار ممتاز
classed	گروه وزنی ورزشکار ممتاز
showpieces	نمونه ممتاز ویژه نمایش
classes	گروه وزنی ورزشکار ممتاز
discriminates	با علائم مشخصه ممتاز کردن
showpiece	نمونه ممتاز ویژه نمایش
classing	گروه وزنی ورزشکار ممتاز
discriminated	با علائم مشخصه ممتاز کردن
discriminate	با علائم مشخصه ممتاز کردن
edward j. neil award	جایزه بوکسور ممتاز سال
eclipse award	جایزه سوارکار ممتاز سال
accessit	امتیازی که به شاگردان ممتاز داده میشود
First Lady	زنی که در رشتهی خود ممتاز باشد
First Ladies	زنی که در رشتهی خود ممتاز باشد
ground rule	دستورالعمل
instructions	دستورالعمل
instruction	دستورالعمل
perscription	دستورالعمل
operating manual	دستورالعمل
functioned	دستورالعمل
recipe	دستورالعمل
recipes	دستورالعمل
functions	دستورالعمل
order	دستورالعمل
directions	دستورالعمل
procedure	دستورالعمل
function	دستورالعمل
object code	دستورالعمل مقصود
entry instruction	دستورالعمل دخول
instruction register	ثبات دستورالعمل
ir	ثبات دستورالعمل
instruction repertoire	موجودی دستورالعمل
instruction set	مجموعه دستورالعمل
dummy instruction	دستورالعمل ساختگی
instruction time	زمان دستورالعمل
field order	دستورالعمل رزمی
instruction word	کلمه دستورالعمل
instruction length	طول دستورالعمل
instruction code	رمز دستورالعمل
instruction cycle	چرخه دستورالعمل
microcode	ریز دستورالعمل
halt instruction	دستورالعمل توقف
stop instruction	دستورالعمل توقف
instruction mix	اختلاط دستورالعمل
no op instruction	دستورالعمل بی اثر
nonexecutable statement	دستورالعمل اجراناپذیر
null instruction	دستورالعمل پوچ
instruction foramt	قالب دستورالعمل
flight manual	دستورالعمل پرواز
logic instruction	دستورالعمل منطقی
call instruction	دستورالعمل فراخوانی
macro instruction	درشت دستورالعمل
branch instruction	دستورالعمل انشعاب
arithmetic instruction	دستورالعمل حسابی
repetition instruction	دستورالعمل تکرار
micro instruction	ریز دستورالعمل
action statement	دستورالعمل اقدام
quasi instruction	شبه دستورالعمل
direction	دستورالعمل جهت
order	دستورالعمل دستور
guidance	دستورالعمل راهنما
push instruction	دستورالعمل نشاندن
pull instruction	دستورالعمل بازیابی
pseudo instruction	شبه دستورالعمل
prescription	تجویز دستورالعمل
command processing	پردازش دستورالعمل
pseudo code	شبه دستورالعمل
logical instruction	دستورالعمل منطقی
one address instruction	دستورالعمل یک ادرسه
decision instruction	دستورالعمل تصمیم
decision instruction	دستورالعمل تصمیمی
current instruction	دستورالعمل جاری
code	برنامه دستورالعمل ها
machine instruction	دستورالعمل ماشین
conditional instruction	دستورالعمل شرطی
prescriptions	تجویز دستورالعمل
ship husbandary manual	دستورالعمل جرثقیل ها
computer instruction	دستورالعمل کامپیوتر
letter of instruction	دستورالعمل انجام کار
looping instruction	دستورالعمل حلقه زنی
million instructions per second	میلیون دستورالعمل در ثانیه
microcode	دستورالعمل های ریز
instruction cycle	سیکل یاچرخش دستورالعمل
machine instruction set	مجموعه دستورالعمل ماشین
instruction control unit	واحد کنترل دستورالعمل
instruction lookahead	پیش بینی دستورالعمل
verb	دستورالعمل انجام عملی
airworthiness directive	دستورالعمل صلاحیت پرواز
assembly language instruction	دستورالعمل زبان اسمبلی
budget directive	دستورالعمل تهیه بودجه
pop instruction	دستورالعمل بازیابی از پشته
computer instruction set	مجموعه دستورالعمل کامپیوتر
conditional jump instruction	دستورالعمل پرش شرطی
damage control bills	دستورالعمل کنترل خسارات
kips	هزار دستورالعمل درثانیه
variable instruction length	دستورالعمل با طول متغیر
effective date	تاریخ شروداجرای دستورالعمل
multiple address instruction	دستورالعمل چند ادرسه
mips	یک میلیون دستورالعمل درثانیه
verbs	دستورالعمل انجام عملی
macroprogramming	برنامه نویسی با درشت دستورالعمل ها
directives	راهنمای انجام کار دستورالعمل
directive	راهنمای انجام کار دستورالعمل
four address instruction	نتیجه و آدرس دستورالعمل بعدی
manual	دستورالعمل راهنمای انجام کار
initiating directive	دستورالعمل شروع عملیات اب خاکی
programmed instruction	دستورالعمل برنامه ریزی شده
formats	داده و آدرس ها و دستورالعمل را نشان می دهند
bumf	اسناد شامل اطلاعات دستورالعمل چیزی
format	داده و آدرس ها و دستورالعمل را نشان می دهند
commander's guidance	دستورالعمل فرماندهی راهنمای طرح ریزی فرمانده
component change order	دستورالعمل تغییر یک نیروی شرکت کننده در عملیات
instructions	راهنمایی دستورالعمل دادن تعلیم اموزش نظامی
instruction	راهنمایی دستورالعمل دادن تعلیم اموزش نظامی
boot	اجرای مجموعهای از دستورالعمل ها برای رسیدن به موقعیت مط لوب
users	دستورالعمل شرح نحوه استفاده از بسته نرم افزاری یا سیستم
pointers	متغیر در برنامه کامپیوتری که حاوی آدرس داده یا دستورالعمل است
pointer	متغیر در برنامه کامپیوتری که حاوی آدرس داده یا دستورالعمل است
areas	دستورالعمل پر کردن یک ناحیه از صفحه یا یک الگوی بسته با یک رنگ یا الگو
user	دستورالعمل شرح نحوه استفاده از بسته نرم افزاری یا سیستم
booting	اجرای خودکار مجموعهای از دستورالعمل ها در ROM پس از روشن شدن کامپییوتر
area	دستورالعمل پر کردن یک ناحیه از صفحه یا یک الگوی بسته با یک رنگ یا الگو