| Total search result: 202 (13 milliseconds) |
|
|
|
| English |
Persian |
| CD |
دستور سیستم در UNIX , DOS-MS برای حرکت دادن شما اطراف ساختار دایرکتوری |
| CDs |
دستور سیستم در UNIX , DOS-MS برای حرکت دادن شما اطراف ساختار دایرکتوری |
|
|
|
|
| Other Matches |
|
| directory |
SO/2 , -MS DOS , UNIX دستور سیستم برای جابجایی یک دایرکتوری |
| directories |
SO/2 , -MS DOS , UNIX دستور سیستم برای جابجایی یک دایرکتوری |
| directory |
در OS/2 , -MS DOS دستور سیستم برای تولید دایرکتوری جدید روی دیسک |
| directories |
در OS/2 , -MS DOS دستور سیستم برای تولید دایرکتوری جدید روی دیسک |
| cp |
دستور UNIX برای کپی گرفتن از فایل |
| kinematics |
فرایند مهندسی کامپیوتر برای ترسیم یا روح دادن اجزاماشین یا ساختار تحت طراحی سیستم |
| MDs |
دستور DOS برای تولید دایرکتوری جدید در دیسک |
| MD |
دستور DOS برای تولید دایرکتوری جدید در دیسک |
| directories |
در OS/2 , -MS DOS دستور برای تولید دایرکتوری جدید روی دیسک |
| directory |
در OS/2 , -MS DOS دستور برای تولید دایرکتوری جدید روی دیسک |
| mkdir |
دستور DOS برای ایجاد دایرکتوری جدید روی دیسک |
anastylosis |
[واژه ای برای ساختار دوباره سازی ساختمان با مواد اصلی و بر طبق سیستم ساختار اصلی] |
| tar |
سیستم فشرده سازی فایل روی کامپیوتر که سیستم عامل Unix را اجرا میکند |
| reconfiguration |
تغییر دادن ساختار داده در سیستم |
| dragged |
حرکت دادن mouse هنگام پایین نگهداشتن دکمه برای حرکت دادن یک تصویر یا نشانه روی صفحه |
| drags |
حرکت دادن mouse هنگام پایین نگهداشتن دکمه برای حرکت دادن یک تصویر یا نشانه روی صفحه |
| drag |
حرکت دادن mouse هنگام پایین نگهداشتن دکمه برای حرکت دادن یک تصویر یا نشانه روی صفحه |
| flow diagram |
دیاگرامی برای شرح یک کامپیوتر یک ساختار سیستم پردازش داده |
| flowchart |
دیاگرامی برای شرح یک کامپیوتر یک ساختار سیستم پردازش داده |
| backslash |
کاراکتر ASC II که در MS DOS برای نشان دادن ریشه دایرکتوری دیسک مثل C: یا مسیر دیگر به کار می روند |
| executing |
دستور ابتدایی سیستم عامل برای شروع اجرای برنامه |
| execute |
دستور ابتدایی سیستم عامل برای شروع اجرای برنامه |
| executes |
دستور ابتدایی سیستم عامل برای شروع اجرای برنامه |
| executed |
دستور ابتدایی سیستم عامل برای شروع اجرای برنامه |
ambitus |
[اختصاص دادن فضایی در اطراف قبر یا آرامگاه برای دسترسی به کلیسا] |
| trackball |
وسیلهای برای حرکت نشانه گر روی صفحه که با حرکت دادن توپ موجود در محفظه کنترل می شوند |
| Rd |
دستور حذف زیر دایرکتوری خالی |
| rmdir |
دستور حذف زیر دایرکتوری خالی |
| rm |
دستور حذف زیر دایرکتوری خالی |
| daemon |
در سیستم unix برنامهای که کارش را بدون دانستن کاربر خودکار انجام میدهد |
| one for one |
که برای هر دستور یا کلمه دستور در زبان یک دستور که ماشین تولید میکند |
| DFD |
نمودار نشان دادن حرکت داده در سیستم |
| bell crank |
اهرم دوطرفهای در سیستم کنترل برای تغییر جهت حرکت |
| stop [Engineering] |
توقف [برخورد] [محدودیتی برای حرکت یک سیستم مکانیکی و یا تکه ای] [مهندسی] |
| end stop [Engineering] |
توقف [برخورد] [محدودیتی برای حرکت یک سیستم مکانیکی و یا تکه ای] [مهندسی] |
| pipe |
که به سیستم عامل می گوید خروجی یک دستور را به دستور دیگر بفرستد به جای نمایش آن |
| piped |
که به سیستم عامل می گوید خروجی یک دستور را به دستور دیگر بفرستد به جای نمایش آن |
| exit |
در DOS-MS دستور سیستم برای توقف و ترک زیر فرآیند و بازگشت به فرآیند اصلی |
| exits |
در DOS-MS دستور سیستم برای توقف و ترک زیر فرآیند و بازگشت به فرآیند اصلی |
| c |
استفاده از سیستم کامپیوتری برای اجازه دادن به کاربران برای ارسال و دریافت پیام از سایر کاربران |
| chcp |
در سیستم عاملهای OS \ MS DOS دستور سیستم که صفحه کد مورد استفاده را بیان میکند |
| description |
بخشی از سیستم پایگاه داده که ساختار سیستم و داده را شرح میدهد |
| descriptions |
بخشی از سیستم پایگاه داده که ساختار سیستم و داده را شرح میدهد |
| cls |
در -MS DOS دستور سیستم به معنای پاک کردن صفحه نمایش و قرار دادن نشانه گر در بالای صفحه گوشه سمت چپ |
| currents |
دایرکتوری از درخت دایرکتوری که در حال استفاده شدن است |
| current |
دایرکتوری از درخت دایرکتوری که در حال استفاده شدن است |
| mouses |
وسیله نشانه گر که با حرکت دادن آنرا روی سطح مسط ح کار میکند. و با حرکت دادن آن |
| mouse |
وسیله نشانه گر که با حرکت دادن آنرا روی سطح مسط ح کار میکند. و با حرکت دادن آن |
| customizes |
بهبود دادن به سیستم برای تط ابق با نیاز مشتری |
| customize |
بهبود دادن به سیستم برای تط ابق با نیاز مشتری |
| customising |
بهبود دادن به سیستم برای تط ابق با نیاز مشتری |
| customises |
بهبود دادن به سیستم برای تط ابق با نیاز مشتری |
| customizing |
بهبود دادن به سیستم برای تط ابق با نیاز مشتری |
| customized |
بهبود دادن به سیستم برای تط ابق با نیاز مشتری |
| customised |
بهبود دادن به سیستم برای تط ابق با نیاز مشتری |
| fetches |
دستور کامپیوتری برای انتخاب و خواندن داده یا دستور بعدی که باید پردازش شود |
| fetched |
دستور کامپیوتری برای انتخاب و خواندن داده یا دستور بعدی که باید پردازش شود |
| fetch |
دستور کامپیوتری برای انتخاب و خواندن داده یا دستور بعدی که باید پردازش شود |
| directories |
روش سازماندهی فایلهای ذخیره شده روی دیسک دایرکتوری حاوی گروهی از فایل ها یا زیر دایرکتوری ها است |
| directory |
روش سازماندهی فایلهای ذخیره شده روی دیسک دایرکتوری حاوی گروهی از فایل ها یا زیر دایرکتوری ها است |
| wiring |
ساختار فلزی برای پشتیبانی کابلهای ورودی و ایجاد اتصال برای وصل کابل ها |
| gluteus |
یکی از سه عضله سرینی که برای حرکت دادن ران بکار میرود |
| hidden |
فایلهای سیستم مهم که در لیست دایرکتوری نشان داده نمیشوند و توسط کاربر قابل خواندن نیستند |
| definitions |
شرح ساختار در برنامه یا سیستم |
| definition |
شرح ساختار در برنامه یا سیستم |
| realizing the palette |
انتخاب مجموعه مشخص از رنگها برای قلم رنگی و استفاده از ان برای نمایش تصویر. معمولا توسط تط بیق دادن رنگها با قلم منط قی در سیستم |
| realized |
انتخاب مجموعه مشخص از رنگها برای قلم رنگی و استفاده از ان برای نمایش تصویر. معمولا توسط تط بیق دادن رنگها با قلم منط قی در سیستم |
| realised |
انتخاب مجموعه مشخص از رنگها برای قلم رنگی و استفاده از ان برای نمایش تصویر. معمولا توسط تط بیق دادن رنگها با قلم منط قی در سیستم |
| realizing |
انتخاب مجموعه مشخص از رنگها برای قلم رنگی و استفاده از ان برای نمایش تصویر. معمولا توسط تط بیق دادن رنگها با قلم منط قی در سیستم |
realize |
انتخاب مجموعه مشخص از رنگها برای قلم رنگی و استفاده از ان برای نمایش تصویر. معمولا توسط تط بیق دادن رنگها با قلم منط قی در سیستم |
| realising |
انتخاب مجموعه مشخص از رنگها برای قلم رنگی و استفاده از ان برای نمایش تصویر. معمولا توسط تط بیق دادن رنگها با قلم منط قی در سیستم |
| realizes |
انتخاب مجموعه مشخص از رنگها برای قلم رنگی و استفاده از ان برای نمایش تصویر. معمولا توسط تط بیق دادن رنگها با قلم منط قی در سیستم |
| realises |
انتخاب مجموعه مشخص از رنگها برای قلم رنگی و استفاده از ان برای نمایش تصویر. معمولا توسط تط بیق دادن رنگها با قلم منط قی در سیستم |
| run |
اجرای سیستم کامپیوتری قدیمی وجدید با هم برای بررسی سیستم جدید پیش از اینکه تنها سیستم مورد استفاده شود |
| runs |
اجرای سیستم کامپیوتری قدیمی وجدید با هم برای بررسی سیستم جدید پیش از اینکه تنها سیستم مورد استفاده شود |
| skull |
حرکت دادن پارو یا دست در اب حرکت دادن قایق بجلو یا عقب |
| skulls |
حرکت دادن پارو یا دست در اب حرکت دادن قایق بجلو یا عقب |
| graceful degradation |
اجازه دادن به بخشهایی از سیستم برای کار کردن پس از خرابی یک بخش |
| sprite |
شی ای که اطراف صفحه نمایش در گرافیک کامپیوتری حرکت کند |
| devices |
کنترل وسیله با حروف مختلف یاترکیب خاص آنها برای دستور دادن به وسیله |
| device |
کنترل وسیله با حروف مختلف یاترکیب خاص آنها برای دستور دادن به وسیله |
| hanger |
اسکلت یاچهارچوبهای که از سقف اویتخه ودارای بلبرینگ برای حرکت دادن ماشین باشد |
| hangers |
اسکلت یاچهارچوبهای که از سقف اویتخه ودارای بلبرینگ برای حرکت دادن ماشین باشد |
| jump instruction |
دستور برنامه نویسی برای خاتمه دادن به یک سری دستورات و هدایت پردازنده به بخش دیگر برنامه |
| discharge indicator disc |
دیسک رنگی معمولا زرد یاقرمز برای نشان دادن تخلیه سیستم اطفاء حریق |
| parent directory |
دایرکتوری بالای یک زیر دایرکتوری |
| macroinstruction |
دستور برنامه نویسی که به چندین دستور در تابع یا ماکرو برمی گردد. نرم افزار نشر Macromedia Derector برای PC و Macintosh با استفاده از زمان چاپ Lingo |
| languages |
زبانی که برای برنامه نویسی طولانی و پیچیده است که هر دستور نشان دهنده یک دستور کد ماشین است |
| language |
زبانی که برای برنامه نویسی طولانی و پیچیده است که هر دستور نشان دهنده یک دستور کد ماشین است |
| dynamic |
ساختار سیستم مدیریت داده که میتواند تغییر کند یا تط بیق یابد |
| dynamically |
ساختار سیستم مدیریت داده که میتواند تغییر کند یا تط بیق یابد |
| gyro |
برای نشان دادن یا اندازه گیری حرکت زاویهای پایه خودحول یک یا دو محور عمود برمحور دوران بهره میگیرد |
| maintenance |
1-قرار دادن ماشین در وضعیت کارایی خوب . 2-کارهایی که برای اجرای سیستم انجام می شوند مثل ترمیم خرابی ها |
| sailing orders |
دستور حرکت |
| movement order |
دستور حرکت |
| redirected |
حرفی در سیستم عامل برای نشان دادن اینکه خروجی یک برنامه به عنوان ورودی دیگری به کار می رود. در DOS حرف |
| redirect |
حرفی در سیستم عامل برای نشان دادن اینکه خروجی یک برنامه به عنوان ورودی دیگری به کار می رود. در DOS حرف |
| redirecting |
حرفی در سیستم عامل برای نشان دادن اینکه خروجی یک برنامه به عنوان ورودی دیگری به کار می رود. در DOS حرف |
| redirects |
حرفی در سیستم عامل برای نشان دادن اینکه خروجی یک برنامه به عنوان ورودی دیگری به کار می رود. در DOS حرف |
| complementation |
سیستم اعداد برای نشان دادن اعداد مثبت و منفی |
| blitter |
عنصر الکترونیکی که برای حرکت دادن یک تصویر از یک ناحیه حافظه به ناحیه دیگر طراحی شده است |
| switching |
مرکز مخابرات مرکزتلفن خودکار حرکت دادن خودروها از یک نقطه به نقطه دیگر برای بارگیری یاتخلیه |
| feint |
فریفتن با حرکت دروغین حرکت فریبنده بازو برای بازکردن گارد حریف |
| feinted |
فریفتن با حرکت دروغین حرکت فریبنده بازو برای بازکردن گارد حریف |
| feints |
فریفتن با حرکت دروغین حرکت فریبنده بازو برای بازکردن گارد حریف |
| feinting |
فریفتن با حرکت دروغین حرکت فریبنده بازو برای بازکردن گارد حریف |
marker |
دو علامت در ابتدا و انتهای بخشی از داده یا متن برای نشان دادن بلاک خاص که قابل حرکت یا حذف یا کپی به عنوان سیگنال واحد باشد |
| markers |
دو علامت در ابتدا و انتهای بخشی از داده یا متن برای نشان دادن بلاک خاص که قابل حرکت یا حذف یا کپی به عنوان سیگنال واحد باشد |
| ES IS |
سیستم نهایی به سیستم میانی استاندار پروتکل OIS برای اینکه به کامپیوترهای میزبان |
| building block principle |
طراحی سیستم برای ساختن سیستم بزرگتر modularity |
| facing distance |
مسافت بین نفرات در صف برای سهولت چرخش به اطراف |
| desktop |
در یک سیستم Apple Macitoshفایل سیستم برای ذخیره سازی اطلاعات در باره فایلهای روی دیسک یا حجم |
| to put any one up to something |
کسیرا از چیزی اگاهی دادن کسیرادر کاری دستور دادن |
| scripts |
ساختار الگو گونه برای نمایش ترتیب حوادث |
chimney-cricket |
[ساختار محافظ بالای بام برای دودکش کوره ای] |
| MS DOS |
سیستم عامل کامپیوترهای شخصی IBM PC که داده ذخیره شده روی دیسک را مدیریت میکند و خروجی و ورودی کاربر را نمایش میدهد.DOS-MS سیستم عامل تک کاربر و تک کار کاره است و توسط واسط خط دستور در کنترل میشود |
| tree |
سیستم ساختار داده که هر داده به دادههای دیگر بوسیله انشعابها وصل است . |
| ddl |
بخشی از نرم افزارسیستم پایگاه داده ها ساختار سیستم و داده را شرح میدهد |
| yoke |
هستههای مغناطیسی اطراف تیوب تلویزیون برای کنترل محل اشعه تصویر |
master |
ترمینالی در شبکه که نسبت به سایرین تقدم دارد و توسط مدیر سیستم برای تنظیم سیستم یا انجام دستورات مقدم به کار می رود |
| masters |
ترمینالی در شبکه که نسبت به سایرین تقدم دارد و توسط مدیر سیستم برای تنظیم سیستم یا انجام دستورات مقدم به کار می رود |
| mastered |
ترمینالی در شبکه که نسبت به سایرین تقدم دارد و توسط مدیر سیستم برای تنظیم سیستم یا انجام دستورات مقدم به کار می رود |
| statements |
1-اصط لاح بیان یک دستور یا یک فرآیند. 2-دستور به زبان اصلی که به چندین دستور که ماشین ترجمه میشود |
| statement |
1-اصط لاح بیان یک دستور یا یک فرآیند. 2-دستور به زبان اصلی که به چندین دستور که ماشین ترجمه میشود |
| compatibility |
پنجره یا بخشی در سیستم عامل که برنامه هایی را که برای سیستم عاملهای متفاورت ولی مربوط به هم نوشته شده اند را میتواند اجرا کند |
| plug compatible |
دستگاه جانبی که نیازمند هیچ گونه تغییر رابط برای اتصال مستقیم به سیستم کامپیوتری یک سازنده دیگر نمیباشدهمساز برای اتصال سازگاری برای اتصال |
| narratives |
یادداشتها یا دستورات اضافی برای کمک به کاربر برای اجرای سیستم |
| narrative |
یادداشتها یا دستورات اضافی برای کمک به کاربر برای اجرای سیستم |
| personal |
متصل یا وصل در سیستم برای مشخص کردن یا تامین اجازه برای کاربر |
| chkdsk |
دستور سیستم که موقعیت دیسک و RAM نصب شده را بررسی میکند |
| illegal |
دستور یا فرآیندی که پروتکل سیستم کامپیوتری یا قواعد زبان را دنبال نمیکند |
| dir |
در DOS-MS دستور سیستم که لیستی از فایلهای روی دیسک را نشان میدهد |
| gallium arsenide |
ماده جدید برای ساختار قطعه که عملیات را سریع تر از قط عات سیلیکف انجام میدهد |
electrographic architecture |
[واژه ای که توسط تام ولف برای توصیف ساختار تبلیغات الکتریکی به آمریکا آمد.] |
| diagnostics |
اطلاع و پیام سیستم پس از تشخیص خطا برای کمک به کاربر برای تصحیح کردن آن |
| VidCap |
برنامه کاربردی در ویدیوی ماکروسافت برای سیستم ویندوز برای نگهداری یک رشته ویدیویی |
| hybrid circuit |
ترکیب کامپیوترهای آنالوگ و دیجیتال و قط عات برای تامین سیستم بهینه برای کار مشخص |
| shells |
نرم افزار واسط بین کاربر و سیستم عامل , معمولاگ برای اینکه سیستم عامل دوستانه تر وساده تر شود |
| shelling |
نرم افزار واسط بین کاربر و سیستم عامل , معمولاگ برای اینکه سیستم عامل دوستانه تر وساده تر شود |
| shell |
نرم افزار واسط بین کاربر و سیستم عامل , معمولاگ برای اینکه سیستم عامل دوستانه تر وساده تر شود |
| microsoft |
بزرگترین طراحی و ناشر نرم افزار برای PC و Macintosh. ماکروسافت سیستم عامل را برای IBM PC سافت و پس برای ماکروسافت با مجموعهای از نرم افزارهای کاربردی |
| flow |
حرکت داده در یک سیستم |
| flowed |
حرکت داده در یک سیستم |
| flows |
حرکت داده در یک سیستم |
| buddy system |
سیستم گماشتن هم خرج برای سربازان سیستم تقویت روحیه با گماشتن همرزم |
| pc file iii |
یک سیستم ارزان و همه منظوره برای مدیریت پایگاه داده که برای سهولت بکارگیری طراحی شده است |
| hierarchies |
روش سازماندهی شی یا داده یا ساختار آن . معمولا با مهمترین یا آنه حق تقدم بیشتر دارد یا کلی ترین موضوع در بالا و پس کارکردن یا پایین ساختار درختی |
| hierarchy |
روش سازماندهی شی یا داده یا ساختار آن . معمولا با مهمترین یا آنه حق تقدم بیشتر دارد یا کلی ترین موضوع در بالا و پس کارکردن یا پایین ساختار درختی |
| microsoft |
DOS-MS سیستم عامل تک کاربره و تک کاره است و توسط کار خط دستور کنترل میشود |
| flowed |
درج متن در قالب کاغذ در سیستم DTP متن و فضای اطراف کاغذ و بین حاشیه ها |
| flow |
درج متن در قالب کاغذ در سیستم DTP متن و فضای اطراف کاغذ و بین حاشیه ها |
| flows |
درج متن در قالب کاغذ در سیستم DTP متن و فضای اطراف کاغذ و بین حاشیه ها |
| order |
سفارش دادن دستور دادن |
| instruct |
دستور دادن اموزش دادن |
direct |
دستور دادن دستورالعمل دادن |
| instructed |
دستور دادن اموزش دادن |
| instructing |
دستور دادن اموزش دادن |
| directs |
دستور دادن دستورالعمل دادن |
| directed |
دستور دادن دستورالعمل دادن |
| instructs |
دستور دادن اموزش دادن |
| BAT file extension |
مشخصه استاندارد سه حرفی فایل در سیستم -MS DOS برای مشخص کردن فایل دستهای فایل متن حاوی دستورات سیستم |
| shifting |
حرکت دادن تغییر سمت دادن لوله |
| array |
ساختار مرتب دارای عناصر قابل دسترسی توسط اعداد برای ذخیره سازی جدول ها یا مجموعهای از دادههای مربوطه |
| arrays |
ساختار مرتب دارای عناصر قابل دسترسی توسط اعداد برای ذخیره سازی جدول ها یا مجموعهای از دادههای مربوطه |
| rule [on something] |
دستور [در] [مورد] [برای] موضوعی |
| ikon |
نشانه گرافیکی یا تصویری روی صفحه نمایش که در سیستم محاورهای به کار می رود برای تامین یک روش ساده برای مشخص کردن یک تابع |
| hash |
سیستم کدگذاری مشتق شده از کد ASCII که شماره کدها برای سه حرف اول افزوده می شوند تا عدد جدیدی برای کد hash بدست اید |
| intransit stock |
اماد در حال حرکت یا جریان در سیستم توزیع |
| raster |
سیستم اسکن کردن تمام صفحه نمایش CRT تمام صفحه , پیش نمایش CRT با یک اشعه تصویر با حرکت افقی روی آن و حرکت به پایین در انتهای هر خط |
| order |
دستور دادن |
| to give instractions |
دستور دادن |
direct |
: دستور دادن |
| directed |
: دستور دادن |
| directs |
: دستور دادن |
| intuits |
دستور دادن |
| dictate |
دستور دادن |
| intuiting |
دستور دادن |
| intuited |
دستور دادن |
| intuit |
دستور دادن |
| dictating |
دستور دادن |
| dictates |
دستور دادن |
| dictated |
دستور دادن |
| dictate |
دستور دادن |
bracket |
چاپ کروشه اطراف یک موضوع برای بیان اینکه نشان دهند همان کار را انجام میدهد و از بقیه متن جدا شود |
| pourparler |
جلسه غیررسمی برای مذاکره در اطراف عهد نامه یا موافقت نامه تبادل نظر کردن |
| pourparley |
جلسه غیررسمی برای مذاکره در اطراف عهد نامه یا موافقت نامه تبادل نظر کردن |
| democratic comiteism |
سیستم کمیتهای دمکراتیک اصطلاحی است که لنین وتروتسکی و سایر نویسندگان کمونیست برای کمیسیون بازیهای سیستم دممراتیک وضع کرده اند و این نحوه عمل را از نقاط ضعف و عیوب دمکراسی می دانند |
| crash conversion |
تبدیل یک سیستم به سیستم دیگر به وسیله به پایان بردن عملیات سیستم قدیمی به هنگام اجرا شدن سیستم جدید |
operation |
دستور بعدی برای اجرا را می خوانند |
| deflection |
هسته مغناطیسی اطراف تیوب اشعه کاغذی برای کنترل کردن محل اشعه و صفحه نمایش |
| deflections |
هسته مغناطیسی اطراف تیوب اشعه کاغذی برای کنترل کردن محل اشعه و صفحه نمایش |
| cry havoc |
دستور غارت دادن |
| order |
دستور دادن سفارش |
| to orders dinner |
دستور ناهار دادن |
| berkeley unix |
گونهای از UNIX که توسط دانشگاه کالیفرنیا |
| huddle |
جمع شدن برای دریافت دستور و علامات |
| huddled |
جمع شدن برای دریافت دستور و علامات |
| huddles |
جمع شدن برای دریافت دستور و علامات |
| huddling |
جمع شدن برای دریافت دستور و علامات |
| c |
رقمی در سیستم عدد نویسی مبنای شانزده که متنافر باعدد 21 در سیستم دهدهی است نام یک زبان برنامه نویسی سطح بالا که مناسب برای حل مسائل است |